این صحبت ها در راستای نظریه ترامپ مبتنی بر افزایش ۳۵ درصدی مالیات برای محصولات تولید شده در خارج از آمریکا است. او معتقد است که این کار شرکتها را مجاب به تغییر رویکرد می کند و فرصتهای شغلی فراوانی در آمریکا ایجاد می شود. البته استدلالهای مختلفی درباره این گفتهها مطرح شده است.
این گفته می تواند فقط یک نمایش دیپلماتیک و سیاسی بازی باشد و هیچ دادهای در دست نیست که نشان دهد بخش صنعتی آمریکا که بر پایه صنایع سنگین بنا شده، آنقدر چابک باشد تا بتواند در مقیاس بزرگ از پس چنین چالشی بر آید. با این حال رئیس جمهور قدرت کافی برای تخصیص تعرفه های حمایتی لازم را دارد. پس بیایید ببینیم که اپل چگونه با این موقعیت کنار خواهد آمد؟
قبل از مطالعه این مقاله توجه کنید که این فقط یک تجزیه و تحلیل ساده است و تمرکز آن بیشتر روی چیزی است که به عنوان تولید نهایی میشناسیم.
نیروی کار ارزان، گران خواهد شد
هنگام بحث درباره تولید در کشورهای توسعه یافته، دستمزد کارکنان همیشه اولین فاکتوری است که مورد توجه قرار میگیرد. شهر شنزن تقریبا بالاترین میزان حداقل دستمزد کارگر در چین را دارا است. حداقل دستمزد قانونی در حدود۲۰۰۰ یوان یا ۳۰۰ دلار در ماه است.
این مبلغ کمتر از یک چهارم حقوق یک کارمند که در ویومینگ است که اسما ۱۶۰ ساعت در ماه کار می کند و به ازای هر ساعت حداقل ۵.۱۵ دلار دریافت می کند. البته این مبلغ کمترین میزان دستمزد در آمریکا است. یک کارگر آمریکائی هر ماه حداقل ۱۲۰۰ دلار حقوق دارد که حداقل ۴ برابر یک کارگر چینی است.
البته بر فرض تصویب قوانین جدید در خصوص مونتاژ محصولات هم اپل به احتمال زیاد به عقد قرارداد با شرکتهای ثانوی ادامه خواهد داد. مانند کاری که با فلکسترونیک برای تولید مکپرو در تگزاس انجام دادند. اینگونه اپل در قبال تعداد بسیار کمتری از کارکنان مستقیم مسئول خواهد بود.
رباتها، اربابان جدید ما خوش آمدید
ساده ترین راه برای پاک کردن صورتمساله مربوط به هزینههای نیروی کار، ساخت کارخانههای تمام اتوماتیک است. استیو جابز در روزهای جدایی از اپل، زمان فوقالعاده ای را صرف برنامه ریزی یک کارخانه رباتیک برای NeXT کرده بود.
اما متاسفانه کار به این آسانی نیست که به گروه آبب زنگ بزنید و رباتهایتان را سفارش دهید. هر ربات باید برنامه ریزی ویژه خود را داشته باشد و اغلب مواقع طراحی آن از پایه برای کار تخصصیش انجام گیرد. و هنوز برخی از کارها نیاز به سطحی از مهارت و چالاکی دارد که ربات ها قادر به دستیابی به آن نیستند.
همچنین رباتها بسیار گران هستند. ساده ترین آن ها از ده تا بیست هزار دلار قیمت دارند و هزینه مدلهای پیچیدهتر ممکن است تا ۱۰۰ هزار دلار هم برسد. برای مثال شرکت تایوانی فاکسکان هم اکنون برای مونتاژ آیفونهای اپل نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر نیرو اختصاص داده است. جایگزینی این کارگرها با ربات، با درنظر گرفتن میانگین قیمت ۳۵ هزار دلار برای هر ربات، نیازمند سرمایهای ۱۲.۲۵ میلیارد دلاری است.
البته ثروتمند ترین شرکت جهان از پس این هزینه برمی آید. اما با توجه به این شرایط که هزینه نیروی کار برای هر آیفون کمی بیش از ۵ دلار است، چنین راهحلهایی نمیتوانند کارآمد باشند.
فراموش نکنید که آنها باید آیپد, مک, اپل پنسل و ترکپد مجید را نیز تولید کنند. این بدان معنی است که به ربات های بیشتر و زیرساختهای بیشتری نیاز دارند.
خب، راه حل چیست؟
مهم نیست که اپل تا چه حد در بازسازماندهی عملیاتهای تولیدیش خلاق باشد, هیچ راه ساده ای برای کنار آمدن با افزایش ۳۵ درصدی هزینهها وجود ندارد. در نتیجه این هزینه ها بر دوش مشتریان تحمیل خواهد شد. زیرا در آینده باید سرمایه گذاریهای چندین میلیارد دلاری برای رباتیک کردن صنعت هزینه شوند. و در نهایت ربات ها باعث بیکاری تعداد بیشتری از کارکنان هر کارخانه خواهند شد.
و لذا دور از انتظار نیست که شایعات فعلی درباره تولید یک آیفون ۴ اینچی iPhone 6c تحقق یابد. زیرا اپل مجبور است در کنار افزایش هزینهها، قیمت محصولاتش را هم برای عموم مصرفکنندگان تا حد ممکن پایین نگه دارد.