صحبتهای این تیم جالب از دلیل انتخاب رنگ پیشفرض سبز برای اولین ایکس باکس شروع میشود. در حالی که اغلب مردم و کارشناسان تصور میکنند این موضوع نتیجه صدها ساعت مطالعات بازاریابی و شناخت جامعه هدف بوده است، پاسخ صحیح بسیار سادهتر است: یکی از کارکنان مجموعه بزرگی از ماژیکها را داشت، اما فردی همه آنها را دزدیده بود و تنها رنگ سبز باقی مانده بود. خب، تیم هم مجبور شد طراحی اولیه ایکس باکس را با همان ماژیک سبز آغاز کند. و این رنگ ماندگار شد!
درباره استفاده از هارد دیسک در اولین ایکسباکس هم باید گفت که این یک چالش مهم برای تیم ایکسباکس بود، زیرا بسیاری از افراد درون شرکت دوست نداشتند هزینه اضافی روی دست خودشان و مشتریان بگذارند.
"در نقش عضو هیات رئیسه دفعات معدودی شما میتوانید با عصبانیت به برخی چیزها نه بگویید. شما باید به گونهای نقش بازرگان را ایفا کنید. تعداد زیادی جلسات و ملاقات های بسیار موثر تشکیل میشد و من باید تصمیم می گرفتم تا از حضور هارد درایو در ایکسباکس دفاع کنم یا اینکه به جای آن به موضوع دعوا بر سر دسته کنترل غولپیکر بپردازم. این معامله خوبی بود که هم دسته کنترل جایگزین شد و هم اینکه ورود هارد درایو به قلب ایکس باکس قطعی شد."
درباره دسته کنترل دوک هم تیم ایکس باکس موضوعات جالبی برای طرح دارد:
"دسته کنترل Duke. بگذارید اینگونه بگوییم که داستان از آنجا آغاز شد که یک شرکت نرمافزاری ناگهان تصمیم گرفت که وارد بازار کنسولهای بازی شود و دو راه برگشت از مسیر یا ورود به سرازیری آموزش و یادگیری را پیش رو داشت. علاوه بر این با مشکلات عدیدهای از قبیل ایرادهای طراحی باید سرو کله میزد. بگذارید داستان را کوتاه کنم، شاید این موضوع چندان درست نباشد، اما چیزی است که من شنیدهام. برادر ناتنی یکی از اعضا شرکت طراحی الکترونیک داشته… و آنها مدار داخلی این دسته کنترل را با قابلیتهای درخواستی تیم ایکس باکس طراحی کرده اند. اما هنگام ساخت بخش بیرونی دسته بازی متوجه میشوند که بورد طراحی شده اندازه یک بشقاب غذاخوری از کار در آمده است. پس از آن بود که Denise بیچاره مجبور شد که یک بشقاب غذاخوری را با طراحی صنعتی خارقالعاده خود به گونه ای پوشش دهد که به شکل یک دسته بازی در آید. که به خوبی هم از پس این کار بر آمد."
و چگونه شد که مایکروسافت پس از آن به سمت دسته کنترل S رفت؟
"به یاد دارم در ژاپن دسته کنترل را درون جیب شلوارم گذاشته بودم و میگفتم ببینید، به راحتی درون جیب شلوارتان جا میشود. و مجری تلویزیون ژاپن هم آن را درون جیب شلوارش گذاشت که بسیار کوچکتر از جیب من بود و باعث شد دسته کنترل بیافتد. او بلافاصله گفت نه! و مشخص بود که دسته کنترل دوک در آسیا جایگاهی نخواهد داشت. لذا پس از یک مذاکره حسابی با دیگر اعضای تیم ایکس باکس و مدیران، تصمیم گرفتیم که دستهکنترل بعدی را تا حد ممکن کوچکتر کنیم و دوباره سراغ طراحی همه چیز رفتیم. به توسعه دهندگان ژاپنی پیشنهاداتمان را ارائه کردیم و تعداد زیادی پیشنهاد دریافت کردیم. آنها را درون اکسل مرتب کردیم. میدانید، هنگامی که در مایکروسافت سراغ اکسل میروید یعنی اینکه شما جدی هستید و موضوع هستهای در میان است. این درست یک مرحله قبل از آن است که سراغ پاورپوینت بروید. که به معنی یک موضوع واقعا هستهای است!"
تیم همچنین به این داستان میپردازد که ایکس باکس از ابتدا بر پایه سخت افزار AMD ساخته شد. اما در آخرین لحظات و درست قبل از کنفرانس نهایی رونمایی، آنها به سمت اینتل رفتند.
"AMD به ما کمک زیادی کرد تا تمام لحیمکاریهای احمقانه را انجام بدهیم و همه چیز را برای رونمایی یک اتوبوس ویدیویی تازه آماده کرد. اما درست دو شب قبل از مراسم، بیل (گیتس) اندی گرو را صدا زد و آنها در نهایت تصمیم گرفتند از پردازنده اینتل استفاده کنند. هنگامی که بیل روی صحنه رفت تا محصول جدید را معرفی کند، هنوز کارکنان AMD با هیجان میان حضار نشسته بودند. اما هنگامی که او گفت با همکاری شریک تجاریمان، اینتل، میتوانستم تیم AMD را ببینم که از عصبانیت میخواستند خودشان را خفه کنند."
در این پادکست همچنین صحبتهای خوبی درباره رسوایی دکمه سرخ مرگ یا RRoD مطرح شد که مایکروسافت از آن به عنوان "General Hardware Failure" errors (لینک) یاد میکند. در ابتدا مهندسان مایکروسافت نتوانسته بودند تشخیص دهند که ریشه این مشکل از کجا آب میخورد. در حالی که یکی از دلایل آن گرما بود. و البته این مشکل بیش از ۱.۵ میلیارد دلار برای مایکروسافت آب خورد. شرکت تنها ۲۴۰ میلیون دلار هزینه پستی به شرکت FedEx پرداخت کرد. برای گیمرها و خریداران جای بسی خوششانسی بود که استیو بالمر نقشههای بزرگتری در سر داشت و لذا بدون تامل این هزینه را بر عهده شرکت گذارد.
"اگر شما هم یکی از گیمرهای ایکس باکس باشید، باید خود را مدیون استیو بالمر بدانید که حتی لحظهای هم تامل نکرد. در این زمان ما یک شرکت بزرگ و ثروتمند بودیم که به راحتی از پس چنین هزینههایی بر میآمدیم. البته مدیران حتی لحظهای هم درنگ نکردند، زیرا برند ایکسباکس از هر موضوعی مهمتر بود. اگر ما در آن زمان تصمیم صحیح و سریعی نمیگرفتیم، شاید امروز دیگر برند ایکس باکس و ایکس باکس وان وجود خارجی نداشتند."
البته در این پادکست جالب اطلاعات جذاب زیاد دیگری هم هست که از جمله میتوان به اطلاعاتی درباره Gears of War، بازی های ورزشی و مانند آن اشاره کرد. اگر شما هم درباره فعالیتهای درونی تیم ایکسباکس کنجکاو هستید، میتوانید ۹۰ دقیقه را به شنیدن این پادکست بگذرانید و آنگاه لب کلام را برای ما هم تعریف کنید.