1
اعضای کمیته با تاکید بر ارزشهای غیرقابل انکار دو فیلم، با توجه به مباحثات به عمل آمده در جمیع جهات، از اهمیت موضوع زبان و فرهنگ ایرانی و صنعت کنونی سینمای ایران تا برخورداری از بیشترین احتمال موفقیت و توجه به راهبردهای آینده سینمای ایران در تاثیرگذاری مستقیم بر جریان تولید در سایر کشورها، با مطالعه دقیق تاریخچه و مقررات جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، در نهایت به انتخاب فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی رای دادند و توافق کردند گزارشی از بحثهای به عمل آمده در جلسات کمیته به قلم یکی از پایهگذاران سینمای نوین ایران، هنرمند بزرگوار، استاد مسعود کیمیایی، تنظیم شود. متن این گزارش به قلم ایشان به شرح زیر است:
وجدان، رحم داوری است
امر قضاوت بر موجهای سهمگین است. این زمانی بسیار حساس، سرنوشت میسازد که هنرمندی به داوری یک اثر هنری بنشیند و دلیل بیاورد. داوری در وجدان رشد میکند. و سرنوشتی که با خطا بر یک اثر محتوم شود در عمر هنرمند قضاوت شده و قضاوت کرده به تاثیری رنجساز میرسد که قابل بخشش نیست.
داورانی انتخاب میشوند تا از میان حدود پنجاه فیلم یک فیلم را انتخاب کنند تا معرفی به آکادمی اسکار شود. داوران به جمع نشسته همه آگاه بر هنر خود هستند و جای آنها در جامعه امن است.
اعتبار اسکار از سینمای پر بحث و ریشهدار آمریکا میآید. سینمای آمریکا تفکری به سینمای جهان دارد که انکار ندارد. اما در گرامر یک فیلم بدون شک سینمای آمریکا موثر اول بوده است.
هنوز سلسله فیلمهای نوآر، وسترن، حتی موزیکال گرامرهای از تجربه آمده را در مدارس هنر تدریس میکنند. این تربیت هنوز در داوریهای اسکار مشهود است.
سینما، ادبیات و خصوصا شعر در آسیا، اروپا و در سالهای اخیر در آفریقا و آشکارا سینما و ادبیات در آمریکای جنوبی مستقل بوده است. آیا باید اثری انتخاب شود که در داربست تفکر یک جشنواره اندازهگیری شود یا آن همه رعایت هنرمندانه نیست. اثری که رعایت نمیکند مستقل است و استقلال هنرمند به معنای برآمده از جامعهای آزاد است.
داوران این دوره همه از هنرمندان مستقل یا تلاشگر برای رسیدن به استقلال هستند.
موضوع اول توان سخندانی داور است که میتواند عقایدش را در هنردانی بگوید و اگر چنین نشود دلایل نگفته، قضاوت را تخریب میکند.
توجه داور به مقوله بسیار مهم «حقیقتسازی» باشد که حقیقتهای دستساز فرازهای یک اثر را نسازد، هیچ تخیلی تولید نشود، صحت
مفهوم سازی، دانستن به کاربرد هنری فنون که ختم به دانستن تکنیک است، ربط دادهها…. پیدایش این همانیها یا تمثیل سازی با وجدان داوری به گفتوگوها بیاید.
ربطها و پیدایی ناشناختهها به شناختههای معلوم همراه با دانستگی باشد.
باید دست فیلمی را داوران بگیرند و از این بزرگراه پر خطر رد کنند. اسفناک که در آن سوی بزرگراه اشتباه کرده باشی. داوران در این صبح فقط عقاید پاکیزه خودشان را سخن بانی کردند و به پای عقاید شریف خودشان دلایل آزاد خودشان را رای کردند.
با احترام به تمام فیلمها دوازده فیلم ماند و از میان این مانده دو فیلم در کنار هم، هم قد و هم اعتبار ماندند. باشد که عقیده تندرست با مهر بیاید که مهر با وجدانِ هنرمند است حتی اگر درباره بیمهری قضاوت کند. فیلم «گذشته» اثر آقای اصغر فرهادی و فیلم «در بند» اثر آقای پرویز شهبازی.
«در بند» داوران را به بند کرد و در بند فیلم «گذشته» شد. در هم شدند. پر از اعتبار، پر از سینما و پر از تعهد، ابزار و کلمات قدیمیاند. باید از آنها معنای تازهای ساخته شود. هر دو سینمای قصهگو که پیدایش اسطوره و حماسه از قصهگویی آغاز میشود.
«در بند» با موضوعی ایرانی، با پرداختی از سینمای متداول مستقل، آمده از سینمای معترض و فیلم «گذشته»، صاحب یک سینمای متاثر از گرامر سینمایی جهان، پر از داناییهای یک فیلمبردار، بازی بازیگران و چرخیدن در یک خانه کوچک، بدون گم کردگی و خلاف راه.
از فیلم «در بند» چیزی کسر نشد، در بلندی ایستاد و فیلم «گذشته» با یک عقیده پیشبینی شده روبهرو شد که به قضاوتهای سینمای آمریکا، خصوصا شناخت شیوه کارگردانی آقای اصغر فرهادی آشناتر است.
داوری در دو شکل خود قضاوت میشود: واقعی – عینی و ارزشی.
گمانها راههای زیادی را درباره شناخت پیشنهاد میکنند، اما هیچگاه نمیتوان از راه گمان به شناخت و از این شناخت به حقیقت ناپیدای قضاوت در هنرها رسید.
با اطمینان میگویم در این قضاوتها، به وقت پایان، اشکی پنهان با ما است. نکند بادی آشنا و بر حق به بادبان دیگری بوزد؟
فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی انتخاب شد.
اعضای کمیته: مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، حسن حسندوست، مسعود رایگان، علیرضا زرین دست، حسین معززی نیا، امیر اسفندیاری و فاطمه معتمد آریا.