1
همه مردم کارمند نیستند یا همه شرکت یا کسبوکار متعارفی ندارند. بارها شنیدهایم که برخی افراد از راههای نامتعارف اقدام به درآمدزایی میکنند. وقتی از شغل عجیبی صحبت به میان میآید همه با چشمهای گرد شده به هم نگاه میکنیم و این سوال را میپرسیم مگر میشود؟ مگر میشود از این راه هم پول درآورد؟ برخی از افراد به گونه دیگری فکر میکنند، به گونه دیگری کار میکنند و به گونه دیگری کسب درآمد میکنند، حال از روی جبر است یا اختیار جای بحث دارد.
رضا کیمیایی: یک صندلی گذاشته و سر خیابان جم نشسته است. سه نفر موتوری دارد و یک خط موبایل. کارش این است که اتومبیلهای بدون طرح ترافیک را با استفاده از موتوریها به نحوی پوشش دهد که دوربینها نتوانند شماره پلاکشان را ثبت کنند. این کار ۲۰ ثانیه طول میکشد و صاحب خودرو در ازای فرار از دست دوربینها پنج هزار تومان میپردازد. روزی یک میلیون تومان کاسب هستند. هر موتوری ۱۵۰ هزار تومان میگیرد و مابقی هم درآمد فردی است که این شغل را مدیریت میکند.
رانندگان خودروهای بدون طرح ترافیک مقرون به صرفه میدانند که با یک سوم پول خرید طرح روزانه این کار را انجام دهند. احتمالا در نقاط دیگر شهر یا اتوبانها و در ورودی هر محوطه طرح ترافیک این افراد را ببینید. با اینکه این کار به نوعی دورزدن قانون است اما هستند کسانی که از این طریق کسب درآمد میکنند و حداقل در هر ورودی برای چهار نفر شغل ایجاد شده است. حتما میدانید که پوشاندن پلاک خودرو با پارچه یا مشابه آن باعث نادیده گرفتن شدن پلاک خودرو نمیشود.
همه مردم کارمند نیستند یا همه شرکت یا کسبوکار متعارفی ندارند. بارها شنیدهایم که برخی افراد از راههای نامتعارف اقدام به درآمدزایی میکنند. وقتی از شغل عجیبی صحبت به میان میآید همه با چشمهای گرد شده به هم نگاه میکنیم و این سوال را میپرسیم مگر میشود؟ مگر میشود از این راه هم پول درآورد؟ برخی از افراد به گونه دیگری فکر میکنند، به گونه دیگری کار میکنند و به گونه دیگری کسب درآمد میکنند، حال از روی جبر است یا اختیار جای بحث دارد.
مطمئنا اگر این فرد میتوانست از راه مرسوم و معمول شغلی داشته باشد هیچگاه برای دور زدن قانون برای خودش کاسبی دستوپا نمیکرد. پس جبری در میان است. اما در زمره شغلهای عجیب هستند افرادی که به اختیار و از روی خلاقیت اقدام به کاری میکنند که منحصر بهفرد است.