آی ملت میگفتن این چیه خریدیو… نرم افزارش گیر نمیادو… چرا "ویندوزش!" اینطوریه… کلی میزدن تو ذوق ما. لِه میشدم ها. بعد قیافهی زار ما رو میدیدن میگفتن "ولی خوشگل ها…" منم میگفتم " ها…"
آقا من میدونستم که چی میخواستم در خریدم اشتباه نکردم، چه کنیم که موج منفی کار خودشو میکنه. این بود که هفت سال جنگها صلیبی بین من و طرفداران ویندوز شروع شد. از ما حمله بُرنده با تیر کمان نیزه از ویندوزیها سنگ پرانیهای کوبنده. سر تون رو درد نیارم، بیش از پیش هنوز مک قراضه خودم رو دوست دارم با وجود پنتیوم فور کور تو دو بودنش هنوز سرعت مناسبی داره. (البته درسته یه با باتری براش عوض کرم، سه بار شارژرشو، دو بار هاردشو آپگرید کردم، الان رمش از دو، چهار شده و هاردش SSD هست) یه روز واستون همچی رو تعریف میکنم.
اما فعلا باقی ماجرا اینه که چهار سال پیش بود که یه Ipad 2 خریدمو ملت دوباره شروع کردن به اینکه "این نرمافزاش گیر نمییاد، اینهمه پول دادی واسه چی؟ اینا فقط تو آمریکا کار میکنه!" و خلاصه این حرفا. ما هم که هیچ وقت یاد نمیگیریم جواب ابله ندیم. آی داد میزدیم.
ولش کن…
از هماهنگی های این سیستم ها لذت میبردم، کاستیهاشو به هیچکی نمیگفتیم. هیچکی آقا! هیچکی!
تا امسال که دور دور اپل شدو، همه مکبوک میخوانو، از آرزوهای آیپدیشون صحبت میکننو، منو راضی میکنن که چرا باید یک مکبوک پرو بگیرم… لا اله الا الله…
بر همگان واضح و مبرهن است که من کارم ترجمه است و لازمه ترجمه داشتن دوتا کار کنار همه (تصویر در تصویر) که جدیدا در سیستم عامل الکاپیتان (یا بقول عوام، ویندوز! الکاپیتان! آفرین بر این هوش ذکاوت) مک آمده که بسیار کاراست. خب این مشکل حل پس من safari (همون Google chorome, Mozila, یا خدایی نکرده Explorer در ویندوز) در کنار Pages (همون Word در ویندوز) باز میکنم شروع میکنم به تایپ برای دید منابع معتبری چون ویکیپدیا و گوگل ترنزلیت هم از تبها safari استفاده میکنم. تا اینجا عالی.
یکی دیگر از مشکلات ترجمه تکرار بیش از حد جملات که اگه یه چیزی این جملات و خاصه کلمات رو save میکرد انگشتان ما رو از تایپ بیش از حد راحت میکرد. SwiftKey وارد میشود! دِن ده ده…
کیبردهای هوشمند روی تبلت کاراییها متفاتی دارند که به شما در تایپ کمک میکنن، کیبرد SwiftKey دارای هوش مصنوعی است که روش نگارش شما را می آموزد و در نوشتههای بعدی کلماتی که ممکن است در آن موقعیت بنویسد را به شما پیشنهاد میدهد (به قول یارو خیلی دیپرس کننده ست که SwiftKey هرچی ما میخواهیم بگیمو قبلش میدونه).
خب این باعث شد که من نوشتن مطالب رو به آیپدم انتقال بدم که سرعت نوشتنم بره بالا و مطلب رو در مکبوک خودم ببینم، و بعد با حالت continuity در مک سریع مطلبو بین دو وسیله انتقال بدم.
مشکلی که پیش مییومد این بود که این وسایل من هم آیپد و هم مکبوک با معیارهای پیشرفت تکنولوژی مال عصر هجر هستند و لگهای زیادی پیدا کردند که خود عذاب آوره. این بود که وقتی آیپدپرو با قابلیت تصویر در تصویر و کار کردن دو اپ همزمان آمد، رفتیم تو کارش.
بعضیا نوشته بودن صفحش بزرگه، بعضی ها گفتن قدرتش مثل مک بوک پرو دو سال پیشه، بعضی ها میگفتن گرونه! با این قیمت چرا مکبوک جدید رو نمیگیری؟، بعضی هام از بدی باتری میگفتن، بعضی هام که کلا تو یه عالم دیگه بودنو میگن "میدونی نوشتن رو کاغذ یه حس دیگه داره…" منم پیش خودم میگم "آره حسی نزدیک به خودکشی"
آقا خریدیم و باید بگم که زندگی بهتر از این نمیشه! زندگییییییییی! روز دیدار اومده عشق من از راه اومده…
اولا صفحه بزرگش واقعا بعد از مدتی به دل میشینه و خیلی دوستش خواهی داشت. تصویر در تصویر بودنش فوقالعاده است و بسیار هوشمنده و جمع بندی کارایی ها آیپد و مکبوک، قدرتش واقعا بالاست و هیچ لگی نداره، بله قیمتش بالاست ولی ار نظر من که مکبوک خودم رو هفت سال پیش بسیار گرون خریدم و هنوز با منه اشکالی نداره. چرا مکبوک جدید نگیرم رو که توضیح دادم بدرد کار من نمیخوره، در کل اگه ۱۲۸ گیگ رو بخری (مثل من) و از تورنت نخوای استفاده کنی عالییه! دیدن فیلمات رو هم میتونی یا با نرم افزاری مانند VlcStreamer از هارد اکسترنالت فراخوان بدی (کاری که من الان میکنم)، یا یه هارد وایرلس بگیری (کاری که در آینده خواهم کرد). اما مشکل باتری آقا باتری اون اصلا مشکلی نداره و ۱۰ ساعت رو کامل میره من هم اول فکر میکردم مشکل داره ولی بعد متوجه شدم مشکل از مدل سیم کارت خوره که من دارم. اونم از دستگاه نیست از شرکت توزیع کننده سیم کارت که تنظیمات آیپد پرو رو نداره. اگر با سیم کارت کاری ندارید اون رو خاموش کنید مگرنه باتری رو ۶ ساعته خالی میکنه و اگر در حین کار در شارژ باشه اصلا شارژ نمیکنه پس سیم کارت تنها زمان مورد نیاز روشن تا دوستانمون به فکر دادن تنظیماتی واسه سیمکارتشون باشن.
در کل این وسیلهها مانند Ipad pro و Surface pro نسل جدیدی هستند که هم لپ تاپ هستند و هم تبلت و برای بیشتر کابرهای انتخابی بهتر هستند چون سبکی رو همراه با قدرت زیاد دارند (البته اگر مثل من یه کاور ۳۰۰ گرمی به اون اضافه کنید از مکبوک ایر هم سنگینتر میشه. البته ناگفته نماند همانطور که از اسمشون پیداست ابن تبلتها برای قشر حرفهایها هستند مگرنه همون ipad Air 2 و Surface 3 شما را بس.
0 نظر
سلام عاشق قلمت شدم ، میشه تو زمینه معرفی فیلم و سریال بیشتر دست به قلم شی
بنده هم زمانی اپل دوست بودم! اما مدتی بود تحت تاثیر عوامل مختلف در استفاده از محصولات این برند مردد شدم! تا اینکه با خواندن یک مقاله مفصل در همین وبسایت تصمیم گرفتم که حتی برای تست هم که شده مدتی اپل را کنار بگدارم! من نمیتوانم در اینجا مانند شما موشکافانه به شرح احساس و تجربیاتم بپردازم اما همین بس که با دیدن نام Swiftkey یکبار دیگر به بالا برگشتم تا ببینم بحث در مورد آیپد است یا خیر! زیرا تا جایی که بنده خاطرم هست همیشه مایل بودم مانند اندرویدی ها از صفحه کلید و لانچر های متفاوت استفاده کنم اما بسیار محدود تر از این حرف ها بودم…
در کل میتوانم بگویم این حس شعفی را که شما از خرید یک دستگاه جدید اپل یافته اید، من چندین برابرش را از ترک آن یافتم و حال با ترکیب SM galaxy S6 و ASUS zenbook (البته سرفس را هم خیلی دوست داشتم) واقعا حس پیشرفت توام با آزادی دارم.
در این مدت که روی این مسائل حساس شده ام، یوزر ها و طرفداران اپل را زیر نظر گرفته و آنها را غالبا افرادی با مغز های سبک و بر خلاف نظر شما کاملا غیر حرفه ای و نا آشنا با تکنولوژی یافتم. در آخر نیز میخواهم برای جمع بندی و حسن ختام، آنچه در بیش از 5 سال از محصولات اپل فهمیدم را در 5 لغت بیان کنم: محدود، ناکارآمد، ضعیف، بی ارزش، گرانقیمت.