تصویر حکشده بر روی سنگ در حالیکه تلسکوپی در دست دارد و تصور میشود قدمتی در حد ۶۵ میلیون سال داشته باشد. اما باورعموم بر این است که تلسکوپ توسط گالیله در سال ١۶٠٩ اختراع شده است. (اوگنیا کابررا\ماسئو کابررا)
مدارکی دال بر وجود تمدنهای ماقبل تاریخ که به پیشرفتگی تمدن ما و یا حتی پیشرفتهتر بودهاند، وجود دارد.
این شواهد میتواند قطعیات موجود در علم را دگرگون کند. نخستین بار نیست که اثبات میشود علم در موارد متعددی به شدت به خطا رفته است.
تغییرات در الگوی علم به بحث و جدلهای بسیاری منتهی شده است. اکتشافات مورد تردید قرار گرفته است. اما تعدادی از دانشمندان گفتهاند که این اکتشافات، شواهد غیر قابل انکاری را شامل میشود که نشان میدهد هزاران و بلکه میلیونها سال پیش بشری بر روی زمین زندگی میکرده که تمدن و دانشی همانند بشر امروزی داشته است.
١- رآکتور هستهای یک و نیم میلیارد ساله
یک کارخانه فرانسوی در سال ١٩٧٢ سنگ معدن اورانیوم را از اوکلو در جمهوری گابون آفریقا وارد کرد و با شگفتی دریافت که اورانیوم آن قبلاً استخراج شده است.
آنان دریافتند که محل استخراج آن در اصل یک رآکتور هستهای بسیار پیشرفته بوده است که ١.٨ میلیارد سال پیش تأسیس شده و به مدت ۵٠٠ هزار سال مورد استفاده قرار گرفته است.
دانشمندان برای تحقیق در مورد آن گرد آمدند و بسیاری آن را یک پدیده شگفتانگیز و درعین حال طبیعی ذکر کردند.
دکتر گلن تی سیبرگ رئیس سابق کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده آمریکا و برنده جایزه نوبل به خاطر کار در زمینه سنتز عناصر سنگین توضیح داد که چرا معتقد است این یک پدیده طبیعی نبوده، بلکه یک رآکتور هستهای ساخت دست بشر میباشد.
برای اینکه اورانیوم شروع به واکنش کند، شرایط بسیار دقیقی مورد نیاز است.
آب باید درجه خلوص بسیار بالایی داشته باشد، بسیار خالصتر از آنچه که به طور طبیعی در هر جای جهان موجود است.
همچنین ماده U-235 برای رخ دادن شکافت هستهای مورد نیاز است که یکی از ایزوتوپهایی است که بهطور طبیعی در اورانیوم یافت میشود.
تعدادی از متخصصین در مهندسی رآکتور هستهای معتقدند اورانیوم اوکلو نمیتوانسته به آن میزان از نظر ماده U-235 غنی بوده باشد که واکنش به طور طبیعی رخ دهد.
علاوه بر این به نظر میرسد که این راکتور از هر آنچه که امروزه میتوانیم بسازیم پیشرفتهتر بوده است. آن دارای چندین کیلومتر طول بوده ولی تأثیر حرارتی آن در محیط اطراف تنها به حدود چهل متر در تمام جهات محدود میشده است. تلفات رادیواکتیو همچنان در عناصر زمین شناختی اطراف موجود میباشد و فراتر از محل معدن منتقل نشده است.
۲- سنگی در پرو نشاندهنده فردی با تلسکوپ و لباس به سبک جدید
همه بر این باور هستند که تلسکوپ توسط گالیله در سال ١۶٠٩ اختراع شد. با این وجود بر روی سنگی که تصور میشود دارای قدمتی به مدت ۶۵ میلیون سال است، تصویری از یک انسان حکاکی شده که تلسکوپی را در دست گرفته و ستارگان را نظاره میکند.
در حدود ١٠٠٠٠ سنگ در موزه کابررا در ایکا واقع در پرو نگهداری میشود که انسانهای ماقبل تاریخ را نشان میدهد که لباس، کلاه و کفش بر تن دارند. این سنگها صحنههایی را شبیه پیوند اعضاء، سزارین و انتقال خون نشان میدهد و برخی صحنههایی از مواجه شدن با دایناسورها را به تصویر کشیدهاند.
با وجود اینکه برخی میگویند که سنگها جعلی هستند، دکتر دنیس سویفت که باستانشناسی را در دانشگاه نیومکزیکو مطالعه کرده، در کتاب خود با نام «اسرار سنگهای ایکا و خطوط نازکا» مدارک مستندی را آورده است که نشان میدهد قدمت این سنگها به دوره قبل از کریستف کلمب باز میگردد.
سویفت میگوید یکی از دلایلی که در ١٩۶٠ بر این باور بودند این سنگها جعلی هستند این بود که در آن زمان تصور میشد دایناسورها در حالیکه دُم خود را میکشیدند بر روی زمین راه میرفتند، برخلاف این سنگها که آنان را با دُمهای رو به بالا به تصویر کشیدهاند. به همین دلیل فکر کردند که سنگها مدارکی قابل اعتماد نیست.
بعدها مطالعات نشان داد که دایناسورها به احتمال زیاد با دُمهای رو به بالا راه میرفتند، همانگونه که در این سنگها به تصویر کشیده شده بود.
(یوگنیا کابررا\موزئو کابررا)
۳- تمدن پیشرفته در نقاشیهای غارها
غارهای لامارش در ناحیه غربی فرانسه حاوی تصاویری با قدمت ١۴٠٠٠ ساله است که مردمی را با موهای کوتاه، ریش تراشیده و مرتب، لباس مناسب و در حال اسبسواری با لباسی به سبک لباسهای جدید نشان میدهد، که از تصوری که ما از مردم ماقبل تاریخ با لباس پیچیده شده بر کمر از پوست حیوانات داریم بسیار دور است.
واقعی بودن این تصاویر در سال ٢٠٠٢ تأیید شد. محققینی مانند مایکل راپنگلوک از دانشگاه مونیخ معتقد هستند که این آثار دستساز حائز اهمیت به سادگی توسط علم نوین نادیده گرفته شده است.
راپنگلوک دانش ستارهشناسی پیشرفته مردم دوران پارینهسنگی یا پالئولیتیک را مورد مطالعه قرار داده است. او نوشت: «برای افزایش آگاهی عمومی در زمینه ستارهشناسی بدوی (همچنین ریاضیات و علوم بدوی) مرتبط با دوران پارینهسنگی برای چندین سال این یافتهها تحت پوشش رسانهای گستردهتری (به صورت چاپ شده، مطالب صوتی تصویری، رسانههای الکترونیکی و برنامههای افلاکنما) قرار گرفت.»
برخی از این سنگها از غار لامارش در موزه مَن در پاریس به نمایش عموم گذاشته شده است، ولی آنهایی که به وضوح انسانهای ماقبل تاریخ را با فرهنگ و تفکر پیشرفته به تصویر میکشد، مخفی نگهداشته شدهاست.
وقتی در قرن نوزده تصویرهایی از پیش از ٣٠٠٠٠ هزار سال پیش از غارهایی در اروپا کشف شد، درک عمومی پذیرفته شده از ماقبل تاریخ را به چالش کشید. امیل کارتیلهاک یکی از بزرگترین منتقدین این اکتشاف دههها بعد وارد میدان شد و به نیروی پیشرو در اثبات واقعی بودن این نقاشیها بدل شد و نقشی اساسی در افزایش آگاهی عمومی در مورد آن ایفاء کرد.
از او هماکنون با عنوان پدر بنیانگذار مطالعات هنر غارها یاد میشود.
اولین نقاشیها توسط یک اشرافزاده اسپانیایی به نام دون مارسلینو سانز دساتولا و دخترش ماریا در سال ١٨٧٩ در غار آلتامیرا کشف شد. آن تصاویر پیچیدگی غیر منتظرهای را نشان میداد.
این اکتشاف نخست مورد انکار قرار گرفت، تا اینکه در قرن بیستم کارتیلهاک تحقیق خود را درباره آن منتشر کرد.
منبع: اپک تایمز