نقدهای اولیهی فیلم Blade Runner 2049 نشان میدهند این فیلم درست به اندازهی قسمت اول که «ریدلی اسکات» آن را کارگردانی کرده بود، خوب است؛ ولی تماشاگر مانند قسمت اول از دیدن آن شوکه نخواهد شد. داستان این فیلم ۳۰ سال پس از وقایع قسمت اول شکل میگیرد و در آن کاراگاهی به نام «کی» (k – با بازی رایان گاسلینگ) وظیفه دارد تا گروهی از موجودات که با استفاده از هوش مصنوعی زندگی میکنند و با نام Replicants شناخته میشوند را پیدا کند.
این فیلم که توسط «دنی ویلنوو» کارگردانی شده، اکنون نمرهای معادل با ۹۸% از منتقدان «راتن تومیتوز» دریافت کرده است. علاوه بر این پیشبینی میشود این فیلم (که در چهاردهم مهر در سینماهای آمریکای شمالی اکران خواهد شد) در هفتهی اول اکران چیزی نزدیک به ۴۰ میلیون دلار فروش داشته باشد.
«تاد مککارتی» از هالیوود ریپورتر مینویسد:
این فیلم به طرز تحسین برانگیزی موفق شده تا احساس خوشی مخاطب را از ابتدا تا پایان فیلم حفظ کند.اما چیزی که Blade Runner 2049 ندارد، توانایی شوکه کردن مخاطب است؛ شوکه کردن مخاطب همان چیزی بود که باعث شد قسمت اول در آن زمان طرفداران زیادی پیدا کند. اما از طرف دیگر «هریسون فورد» با حرکاتی پرخروش فضای آرام و باثبات جهان فیلم (که بسیار عالی به تصویر کشیده شده است) را وارد آشوب میکند. در پایان باید اضافه کرد که احتمالا تعدادی از مخاطبان در طول ۱۶۴ دقیقهی این فیلم از خودشان سوالهایی مانند «خط داستانی به کجا ختم خواهد شد؟» و «چقدر با آن فاصله داریم؟» را خواهند پرسید.
«پیتر تراورز» از رولینگ استونز مینویسد:
این فیلم یک اثر کلاسیک دقیق است که هر دقیقهی آن محسور کننده و جلوههای ویژهی آن نیز بینظیر هستند. موضوع اصلی آن هم که در مورد ارزش زندگی انسانهاست، هنوز هم حرفی برای گفتن دارد…
«مایکل فیلیپس» از شیکاگو تریبیون مینویسد:
Blade Runner 2049 مانند قسمت اول ریتمی آهسته دارد؛ اما بر خلاف قسمت اول، داستان آن کمبودهایی دارد که باعث میشود فیلم بیش از حد مصنوعی به نظر بیاید. در بعضی از سکانسهای فیلم کارگردان میتوانست با روایت سادهی داستان، ریتم درست فیلم را حفظ کند؛ اما در پایان، زمانی که یک فیلم جلوههای ویژهی عالی و جهانی دیدنی را جلوی مخاطب میگذارد، او میتواند بسیاری از کمبودها را نادیده بگیرد.
«اسکات مندلسون» از فوربز مینویسد:
داستان فیلم پس از مدتی طولانی (۱۶۴ دقیقه) به جای چندان جذابی ختم نمیشود. این فیلم که با جلوههای ویژهی چشمگیر، بازیهای ضعیف و چند ایدهی جدید پر شده است، آنقدر کشیده میشود تا مخاطب حس کند دارد نقیضهی (Parody) قسمت اول را تماشا میکند.