قدرت حزب لنین مدتهاست که از بین رفته است و ایدههایش طرفدار ندارند. اما هنوز چهره سنگی ولادمیر لنین در بسیاری از قسمتهای اتحاد جماهیر شوروی سابق بر جای مانده است.
هزاران مجسمه سنگی از لنین در سرتاسر این کشور وسیع پراکنده است؛ این حضور تا آنجایی پررنگ است که ولادمیر مایاکوفسکی، شاعر روسی، در یکی از اشعارش در مورد لنین چنین میگوید: «لنین زیست، لنین میزید و لنین خواهد زیست.» بسیاری از این مجسمهها به گذشته تعلق دارند. برخی از آنها فرسوده شده و برخی نیز توسط افراطیون خشمگین خراب شدهاند. بخشی از این خشونتها به دلیل موج اعتصابها و تظاهرات در کیِو بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ بود یا خود مقامات محلی روس اقدام به ریشهکن کردن این مجسمهها کردند.
برخی از مجسمههای لنین با مراقبت و احتیاط پایین کشیده و از میادین، امکان عمومی و پارکها برداشته شدند. این لنین دیگر کمتر به یک رهبر تندرو و آتشین شباهت دارد و بیشتر به یک بازنشسته خائن شبیه است. در برخی از مجسمههایش دست او طوری بالا نگه داشته شده است که انگار توده مردم را به برپاخاستن و شورش فرامیخواند.
در مجموع، اگر به این مجسمهها بنگریم چهره یکنواخت و خستهکنندهای را خواهیم دید که هیشه به عنوان قدرتی محکم و استوار سر جای خود ایستاده است اما هیچ معنی خاصی دیگر در اذهان عموم مردم تداعی نمیکند. در چهره بعضی از مجسمههای لنین اعتماد به نفس شدیدی را شاهد هستیم و در برخی دیگر نیز یک دست را در جیب خود با تکبر زیاد فرو برده است.