کشف Alpha Centauri Bb توسط متد سرعت شعاعی صورت گرفته بود که یک تکنیک برای مشاهده چگونگی کشش گرانشی سیاره در ارتباط با ستاره مرکزیش است. طبق گزارشی که از ستاره شناس هارواردی، خاویار دوموسکیو و همکارانش در مجله نیچر منتشر شده بود، میزان اثر نوری Alpha Centauri Bb نشان از آن بود که یک سیاره فرا خورشیدی هم اندازه زمین با سطحی سنگی کشف شده که در مداری به اندازه یکدهم فاصله عطارد تا خورشید، به دور ستاره مادر میچرخد. گفته میشد این سیاره احتمالا ملغمهای از مواد مذاب باشد.
اما یک سال بعد توسط تیم دیگری از محققان وجود Alpha Centauri Bb زیر سوال رفت. آنها ستاره مادر را توسط فیلترهای متفاوتی تصویر برداری کردند و تنها شواهدی ضعیف از وجود چنین سیاره ای پیدا کردند. البته طی دو ماه گذشته موجودیت این سیاره همچنان مورد بحث شدیدی بود.
مطالعات جدید منتشر شده در Monthly Notices وابسته به انجمن سلطنتی ستاره شناسی آخرین میخ را بر تابوت Alpha Centauri Bb کوبید. همان طور که دانشآموخته دانشگاه استنفورد، وینش راجپائول نشان داده، تشخیص آثار ضعیف سیارات زمینسان از منابع نویز پس زمینه آنها به شکل غیرقابل باوری مشکل است. به ویژه اینکه آن سیارات به طور دائم و دنباله دار مورد بررسی و مانیتور قرار نگیرد. که درباره Alpha Centauri Bb داستان به همین شکل است.
راجپائول درباره اینکه نشان دهد چطور این سیاره میتواند جعلی باشد، یک شبیه ساز ستارهای کامپیوتری ساخت. او برای مدل ستارهایش هیچ سیارهای را در نظر نگرفت، و تنها به مشاهده گاه و بیگاه آن پرداخت. آنگاه مدلش را برای ساخت دادههای مصنوعی به کار انداخت و دریافت که گاه و بیگاه آثار سیارهای خودشان را نشان میدهند. اما این الگو به دلیل چیزهایی ایجاد شده بود که اصلا ماهیت سیارهای نداشتند، مواردی همچون لکههای خورشیدی یا کشش گرانشی دیگر ستارهها.
دوموسکیو به نشنال جئوگرافیک گفته: «این واقعا یک تلاش خوب و عالی است. ما ۱۰۰ درصد مطمئن نبودیم. اما احتمالا سیارهای آنجا نبوده است.»
یافتههای جدید نشان میدهند که چگونه یک برنامه مراقبت و مشاهده طولانی مدت و مداوم هنگام جستجو به دنبال آثار بسیار ضعیف و بسیار دور اینچنینی تا چه حد میتواند مهم و حیاتی باشد. خوشبختانه بسیاری از صدها فراسیارهای که تا کنون طی ماموریت کپلر ناسا شناسایی شدهاند، نتیجه چنین نتیجه گیری های سرسری و سستی نبودهاند. کپلر به گونهای طراحی شده که به شکل مداوم به یک بخش مشخص از آسمان خیره شود و سایههای دورهای و ضعیف سیارات را که از میدان ستاره ای گریختهاند، شناسایی کند. و حداقل ۴ سال است که به گوشهای از آسمان لایتناهی خیره شده است.
از دیگر سو، ما باید دائما مراقب باشیم و از خودمان در برابر چنین کشفیات اشتباهی (به عنوان نمونه این سیاره یا داستان ابرسازههای بیگانگان) محافظت کنیم. و البته بسیار وسوسه انگیز است که هنگامی ناهنجاریهایی در دادههایمان مییابیم به سمت یک پارادایم توضیحی مخرب پر سرو صدا گرایش پیدا کنیم. این بسیار سختتر از آموختن حقیقت است.