زمانی که میخواستم به سردبیر خود ایمیل بفرستم، پرونده Crystal به طور شگفتانگیزی دقیق بود. طبق گفته این سایت، سردبیر من که Joe نام دارد، شخصی موفق، بلند گام ، بلند همت و قانعکننده است. در نتیجه سایت به من پیشنهاد کرد، اصل مطلب را رک وراست بگویم و از انتقاد نترسم. این سایت به من گفت به هنگام صحبت با وی از کلماتی مانند «انجام شد»، «کاملاً» و «به آن رسیدگی شده است» استفاده کنم. در ایمیل به من توصیه شده بود که پیامم را در سه جمله محدود کنم و هدفم را به طور واضح در خط اول بیان کنم. درکل این سایت به من اطلاع دارد که Joe از سپری شدن زمان برای کارها یا حرفهای بیهوده، خوشش نمیآید.
crystal زمانی که شما متوجه شوید چگونه کار میکند، جذابیت کمتری دارد. اگر کسی به دنبال شما بگردد ، این سایت با بررسی چیزهایی که شما به صورت عمومی نوشتهاید، شروع میکند. در این مورد پروفایلهای رسانههای اجتماعی یک منبع مهم محسوب میشوند. سپس فاکتورهایی مانند سبک نگارش و ساختار جمله را تجزیهوتحلیل میکند. بعد چیزهایی را که دیگران درباره شما نوشتهاند، پردازش میکند. این سایت با استفاده از نقاط دادهها، شما را به عنوان یکی از ۶۴ نوع ارتباط موجود مشخص میکند. این ۶۴ نوع ارتباط از چارچوبهای شخصیتی شناخته شده، اقتباس گرفته شده است. در حقیقت Crystal شما را نمیشناسد؛ به عبارت دیگر ، این سایت تنها میداند چگونه هستید.
طبق گفته یکی از بنیانگذاران این سایت به نام Drew D’Agostino، همین کافی است. وی میگوید: « زیبایی این چارچوب در این است که اگر شما کمی اطلاعات از شخصی داشته باشید و در مورد آن مطمئن باشید ، میتوانید فرضیات واقعاً خوبی درباره اینکه این شخص چگونه ارتباط برقرار میکند، بسازید. ساختن این مدل نیاز به آزمایشهای قابلتوجهی داشت؛ اما با توجه به حجم مشخصی از نوشتهها، به چندین الگوریتم رسیدیم که برای این مدل کافی بودند. در تجربیات من، نتایج ترکیبی از صفات شخصیتی مفید و اظهارات شانسی به نظر میرسیدند».
این موضوع که با این فناوری چه باید کرد، هنوز آشکار نبود؛ اما D’Agostino و شرکت سازنده سایت در نهایت به یک پاسخ رسیدند: ایمیل. این سایت به شما اجازه میدهد گزارشهای مرتبط با افراد مختلف را ببینید. مشتریان ویژه میتوانند به یک افزونه Chrome دسترسی داشته باشند که مشاوره غیبی Crystal را در صندوق دریافت قرار میدهد. هنگام ارسال ایمیل به D’Agostino برای تعیین وقت یک مصاحبه ، متوجه یک دکمه نارنجی رنگ در پنجره compose در جیمیل شدم. این دکمه به من میگفت که «خلاصهنویسی کن». من مبهوت این موضوع شدم ، پس به دنبال دستورالعمل آن رفتم.
البته یک رؤیا در این تمام اینها نهفته است؛ یک دکمه که هر بار بهترین ایمیل را ارسال میکند. در واقع تعدادی از هنرمندان، آینده این قابلیت را طی ماههای اخیر مورد بررسی قرار دادهاند. یک افزونه برای مرورگر که توسط Joanne McNeil نوشته شده است، ایمیلها را با علامتهای تعجب و شکلکها پر میکند و به صورت خودکار بار احساسی موردنیاز در مکاتبات امروزی را در ایمیل میگذارد. Lauren McCarthy و Kyle McDonald، این ایدهها را با اپلیکیشن Pplkpr یک گام جلوتر بردند. این اپلیکیشن از سیگنالهای بیومتریک برای مرتبسازی سابقه زندگی واقعی شما استفاده میکند و شما را در برابر کسانی که ارزش زمان شما را ندارند، محافظت مینماید.
Pplkpr یک طنز است که بودجه آن توسط Andy Warhol Foundation برای Visual Arts تأمین شده است. با این حال، این اپلیکیشن یک محصول از آینده احتمالی به نظر میرسد. زمانی Marshall McLuhan گفت هنرمندان همیشه اولین اشخاصی هستند که متوجه تغییر فرهنگ انسانها از طریق فناوری میشوند و نشانههایی نیز وجود دارد که ما را به سمت Pplkpr هدایت میکند. به تدریج افراد بیشتری در سایتهای دوستیابی و از طریق الگوریتمها، با یکدیگر آشنا میشوند و ملاقات میکنند. با گذشت زمان، گوشیها نیز در تجزیهوتحلیل مکالمات و ارائه پاسخهای برنامهریزیشده ماهرتر میشوند.
D’Agostino میگوید که Crystal را به این خاطر ساخت که بتواند هوش عاطفی خود را از طریق فناوری بالا ببرد. چنین ابزاری احتمالاً میتواند به عنوان مثال برای شناخت فردی که میخواهید از او شغلی را درخواست کنید، مفید باشد. اما مطمئناً یک نکته در هر ارتباط آگاه الگوریتمی وجود دارد که در نهایت هر چه بیشتر از یکدیگر فاصله میگیریم و کمتر یکدیگر را میشناسیم.