DNA انسان اگرچه به ندرت اما یکی از اهداف تجاری منفعت طلبانه و وسوسهکنندهای است که ملاحظات و دلواپسیهای اخلاقی فراوانی را به دنبال داشته است. تا کنون دیانای هر ارگانیسم زندهای (تمامی گیاهان، حیوانات، باکتریها) زمین بازی جذاب و منصفانهای برای دستکاریهای ژنتیکی بوده است. ما اکنون در عصر ورود به حیاط خلوت زیست شناسی مصنوعی هستیم که می تواند باعث نگرانی همه ساکنان کره زمین شود. و شاید منشا این نگرانی CRISPR (لینک) باشد.
چند سال پیش دانشمندان کشف کردند که CRISPRها عناصر یک سیستم باستانی هستند که از باکتریها و دیگر ارگانیسمهای تک سلولی در برابر ویروسها حمایت میکند و ایمنی اکتسابی به آنها میدهد. این ایمنی اکتسابی از طریق ترکیب عناصر ژنتیکی ویروسهای مهاجم ایجاد میشود. CRISPRهاطی میلیونها سال تکامل یافتهاند تا بتوانند قطعاتی از اطلاعات ژنتیکی یک ژنوم را بریده و درون دیگری وارد کنند. و این دفاع ضد ویروسی باکتریها به شکل حیرت انگیزی به عنوان یک شیوه ارزان، ساده و کارآمد برای ویرایش سریع DNA هر ارگانیسمی در محیط آزمایشگاهی قابل استفاده است.
تا کنون ویرایشهای DNA به آزمایشگاههای بسیار پیچیده، سالها تجربه و هزاران دلار سرمایه نیاز داشت. اما استفاده از CRISPRها کلا داستان را عوض کرده است. روال کاری CRISPRها با استفاده از آنزیم Cas9 عمل می کند که در محل مخصوصی از DNA قرار دارد. در این شیوه آنگاه عملیات ویرایش DNA و حذف توالیهای ناخواسته یا اضافه کردن توالی آماده صورت میگیرد. CRISPRها از ماژولهای RNA به عنوان راهنما برای تولید DNA هدف استفاده میکنند. برای بهره گیری از قابلیت ویرایشی به سبک CRISPR یک آزمایشگاه تنها لازم است که قطعه RNA مورد نیاز را تهیه کند (با هزینه ۱۰ دلاری) و سپس مجموعهای از مواد شیمیایی و آنزیمها را هم با هزینه ۳۰ دلاری فراهم اورد.
به دلیل اینکه استفاده از CRISPRها ساده و کم هزینه است، آنها میتوانند به راحتی زمینه ساز تحقیقات ژنتیکی انقلابی با دسترسی عمومی باشند. اگر نگوییم هزاران، اکنون صدها آزمایشگاه در سراسر دنیا تجربیاتی را در زمینه پروژههای ویرایش با CRISPR داشتهاند. و حتی رقابت شدیدی میان انستیتوهای تحقیقاتی اصلی دنیا برای ثبت پتنت تکنیکهای CRISPR در گرفته است. دلارهای تحقیقاتی خصوصی و دولتی دائما در پروژههای CRISPR تزریق میشوند. در کنار تجهیزات و وسایل لازم برای تحقیقات ژنتیک پیشتازانه (از جمله نیازهای محققان CRISPR)، برای تحقیقات در زمینه ژنتیک انسانی و جنین اولیه نیازمند برخی مجوزهای لازم در این زمینه هستند و همچنین باید مدتی را صبر کنند تا تحقیقات در زمینه پیامدهای آلودگی و مشکلات پیش آمده هنگام کار با ژنتیک انسانی شناخته شوند و مطالعات در این زمینه به وضع پادمانها و مقررات لازم در این موضوع بینجامد.
تغییر DNA انسان در حقیقت یک حیطه اخلاقی خاکستری ترسناک برای دانشمندان و جامعهشناسان است. از یک سو برای میلیونها روح بیماری که از بیماریهای با منشا ژنتیکی رنج میبرند، CRISPRها و تحقیقات صورت گرفته درباره آنها میتواند به معنی یافتن درمانهایی جهت افزایش طول عمر و کاهش درد و رنج باشد. از دیگر سو، تغییرات در موجود چند سلولی جنین انسان می تواند به شکل خارقالعادهای خطرناک و پر ریسک باشد و هنوز نیازمند شناخت بسیار بیشتر ما درباره چگونگی کارکرد حقیقی DNA است.
اغلب دانشمندان اکنون به شکل عمومی دنباله و توالی DNA انسان را میشناسند، اما آنها هنوز در تلاش هستند تا دریابند قطعات مختلف ژنوم انسانی چگونه با یکدیگر کار میکنند. برای مثال، تا همین اواخر دانشمندان فکر میکردند که بسیاری از موادژنتیکی ما بدردنخور هستند و بدون هیچ هدفی به وجود آمدهاند. آنها این بخشها را Junk DNA یا زبالههای DNA نامیده بودند. در دوران گذشته ممکن بود در صورت بلوغ دانش ویرایش DNA، دانشمندان این بخشهای اضافی و به درد نخور را از ژنهای انسان خارج کرده و دور بریزند.
اما امروزه تحقیقاتی در حال ضهور است که نشان میدهد زباله دی ان ای نیز نقش کلیدی در تنظیم تجلی و ظهور ژنتیکی ایفا می کنند. و به شکل موثری ژنهای مختلف را خاموش یا روشن می نمایند. این تنظیم مقررات نقشی حیاتی در فرآیندهای بیولوژیکی دارد که کنترل بدنها و سیستمهای درون ریزمان را بر عهده دارند. اگر یک محقق پاک نیت به توسعه و کشف درمانی برای یکی از بیماریهای اینچنینی بپردازد و قبل از آنکه به طور کامل تاثیرات جنبی دردناک و کشنده آن را دریابد، آن را در اختیار هزاران بیمار رنج کشیده قرار داده و به سادگی در میان انسانها گسترش دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
چنین سناریوهای خطرناکی معمولا از طریق نیات خوب و خیرخواهانه سر بر میآورند. اما چنین ابزار ساده و قدرتمندی در دستان هکرهای بیولوژیست (https://en.wikipedia.org/wiki/Biohacking) شیطان صفت میتواند به یک اخطار جدی علیه بشریت تبدیل شود. برای مثال یک هکر بیولوژیکی می تواند ژنوم آنفلوآنزا را تغییر داده و آن را بسیار قدرتمندتر و واگیردارتر سازد و به این شکل صدها میلیون نفر را به کام مرگ بفرستد. اگرچه سلاحهای هستهای قادرند آسیبهای فوقالعاده شدید و طولانی مدتی را ایجاد کنند، اما ماشین بیولوژیکی کشتار روز رستاخیز زمین باکتریها هستند. زیرا آنها میتوانند به سرعت و در تعداد بسیار زیاد تکثیر و منتشر شوند.
برای عصر و زمانهای که ویرایش DNA به سادگی و ارزانی ویرایش یک متن درون برنامه ورد مایکروسافت باشد، هنوز هیچکس آماده نیست. دولتها هنوز هیچ قانون و پادمانی در زمینه ویرایش DNA انسانی ندارند. ملاحظات و نگرانیهای اخلاقی در این زمینه هم هنوز چندان طرح نشده و مورد توجه قرار نگرفتهاند. هنوز هیچ لیست مدیریت ریسک متمرکز جهانی ایجاد نشده که در آن بتوان به آزمایشگاههای با توانایی انجام CRISPR دست یافت. و این از همه ترسناکتر است.
به ندرت پیش میآید که درباره موضوعی استدلال کنیم که در تولید یک محصول به زمان استمهال مشخص در اجرای فرایندهای تکنیکی نیاز داریم. اما بدون شک در موضوع CRISPRها به یک دوره استمهال قانونی نسبتا طولانی نیاز داریم تا به دقت تمام جوانب امر را بسنجیم. و نیازی نیست که اشاره کنیم معمولا دانشمندان سرکش ممکن است با وجود همه این مشکلات باز هم به کار بر روی شیوههای انجام تغییرات در ژنوم انسانی از طریق دستکاری جنین انسان ادامه دهند تا از مزایای اولین بودن و دستیابی به دانش ناعادلانه پیشرو بهرمند شوند. حداقل چنین برنامههای زمان بر و تعیین دورههای گذاری باید به شکل بینالمللی به اجرا در آیند تا در زمینه کلون کردن انسانها دقت عمل بیشتری صورت گیرد. و حداقل بازم است که دانشمندان چینی که مشغول مهندسی جنین انسانها هستند، به جای انتشار نتایج تحقیقات و جشن گرفتن برای عرضه زودهنگام چنین دانشی در عرصه جهانی، با انزجار و نفرت عمومی روبرو شده و بیش از پیش بر طبل این جنگ خطرناک نکوبند.