با اعلام خبر افزایش پهنای باند اینترنت بینالملل به ۱۰۰ گیگابایت از سوی وزیر ارتباطات و اینکه قرار است تا ۱۰۰ روز آینده به ۱۵۰ گیگابایت برسد، این روزها امید به افزایش سرعت اینترنت کشور در میان کاربران اینترنت افزایش یافته است. با این وجود همچنان مشکلات بر سر کندی سرعت اینترنت باقی مانده است. ظاهراً توقف توسعه در بخش زیرساخت شبکه در چند سال گذشته، کمبود پهنای باند اینترنت و عدم برخورداری از شبکه مدرن ارتباطی باعث شده تا اینترنتی که به کاربر نهایی میرسد نه تنها از کیفیت مناسب برخوردار نباشد بلکه با سرعت پایینی که دارد موجب نارضایتی عموم کاربران اینترنت جامعه ایرانی شود. به این بهانه با رضا باقریاصل معاون دولت الکترونیک سازمان فناوری اطلاعات که پیش از این مدیر کمیته حقوقی شبکه ملی اطلاعات کشور بوده و حدود ۱۰ سال در حوزه نگارش قانون و در فرآیندهای تصویب قوانین مرتبط با فناوری اطلاعات در مرکز پژوهشهای مجلس فعالیت داشته است به گفتوگو پرداختیم. او در طی این گفتوگو به مشکلات ساختاری مسائل اینترنت میپردازد و تنها راه چاره برای توسعه اینترنت کشور را رشد سرمایهگذاری و پایهگذاری شبکههای مدرن از جمله شبکه ملی اطلاعات میداند. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
کندی سرعت اینترنت به علت مشکلاتی چون کمبود ظرفیت پهنای باند از دو سال گذشته تاکنون کاربران اینترنت کشور را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. درست است در حال حاضر وزیر جدید وزارت ارتباطات از افزایش سرعت اینترنت در آینده نزدیک خبر داده است. اما کندی سرعت اینترنت مسالهای نیست که به سادگی با توجه به توقف سرمایهگذاری در جهت توسعه زیرساخت شبکه در سالهای گذشته محقق شود. به طور کلی دلایل کندی سرعت اینترنت چیست؟
اجازه بدهید قبل از اینکه به این پرسش پاسخ دهم به سیر شکلگیری شبکههای ارتباطی کشور اشاره کنم. شبکههای فیزیکی در بخش ارتباطات با تمرکز بر سرویسهای پایه از جمله voice در کشور راهاندازی شدند. در حالی که در دنیا سرویسهای پایه به سمت شبکههای نوین حرکت میکردند اما در ایران از این مساله غافل بودیم. شاید به همین علت بود که بسیار دیر احساس نیاز به شبکههای مدرن در بخش ارتباطات کشور به وجود آمد. چرا که توسعه بخش ارتباطی کشور از تلفن ثابت و همراه گرفته تا اینترنت تماماً بر همان شبکه قدیمی voiceمحور انجام میگرفت. اما از دهه ۸۰ تازه به این فکر افتادیم که این شبکه پاسخگوی تمام نیازهای داخلی کشور نیست و باید به سمت راهاندازی شبکههای مدرن گام برداریم. در این راستا در برنامه چهارم توسعه موضوع اقتصاد دانشمحور مطرح شد. در این زمان بود که توسعه شبکه ارتباطی و حرکت به سمت شبکههای مدرن مورد توجه قرار گرفت. اولین اقدام برای راهاندازی شبکههای مدرن ارتباطی در سال ۸۶، با پروژه موسوم به اینترنت ملی و اینترانت ملی کلید خورد.
اما پروژه اینترنت ملی جنجالهای بسیاری به خود اختصاص داد. این اقدام در آن زمان از سوی دولت نهم بیشتر اینگونه تلقی شد که ظاهراً قرار است اینترنت ملی جایگزین شبکه اینترنت کشور شود.
نامگذاری این پروژه به درستی انجام نشده بود و باعث شد تا شائبههای بسیاری در این زمینه به وجود آید. به همین علت مورد نقدی جدی در جامعه قرار گرفت و در نهایت با کمک مرکز پژوهشهای مجلس و وزارت ارتباطات و فناوری و برخی از نخبههای حوزه ICT کشور این نامگذاری اصلاح شد. به این ترتیب پروژه اینترنت ملی یا اینترانت ملی به نام شبکه ملی اطلاعات مطرح شد.
یعنی شبکه ملی اطلاعات حاصل تغییر نگرش از سرویسهای پایه به سرویسهای مدرن است؟
بله، با این هدف شبکه ملی اطلاعات طراحی شده است. کارکرد شبکه ارتباطی تنها انتقال صدا، تصویر و دیتا نیست بلکه باید توانایی پوشش تغییر و تحولات در حوزه تولید محتوا را در حجم وسیع داشته باشد. به طور مثال اکنون محتوای تولیدی در اینترنت در شبکههای مدرن به سمت مالتیمدیا حرکت کرده است. متاسفانه در کشورمان از این امر غفلت کرده بودیم. در حال حاضر کاربران اینترنت کشور به بسیاری از سرویسهای جدید و مدرن به علت ناتوانی در زیرساخت شبکه فعلی دسترسی ندارند و محروم هستند. شبکه ملی اطلاعات این فرصت را به کاربران میدهد تا علاوه بر اینکه از ابزارهای نوین برای تولید محتوا استفاده کنند این اطلاعات در داخل کشور در شبکه ملی اطلاعات نگهداری شود بدون اینکه نیاز باشد از کشور خارج شود. در تمام دنیا راهاندازی شبکههای مدرن اختصاصی امری مرسوم است.
شما اعتقاد دارید که نباید با دید منفی به شبکه ملی اطلاعات نگریست. چرا که لازمه توسعه اینترنت کشور است و با تجهیز زیرساختی که در این شبکه انجام میشود علاوه بر دسترسی به سرویسهای جدید و توسعه محتوای داخلی میتوان دیگر مشکلات اینترنت چون کندی سرعت را رفع کرد؟
بله، در حقیقت اینترنت یک سرویس است که بر روی شبکه ملی اطلاعات تعریف میشود و باید در این شبکه جریان داشته باشد تا بتوان محتوا را انتقال داد. این شبکه بینیاز به اینترنت بینالملل نیست. ولی این شبکه امن است و میتواند بسیاری از نیازهای محتوایی کشور را از طریق تولید در اختیار عموم جامعه قرار دهد. حتی شبکه ملی اطلاعات میتواند در مواقعی که مسیر اینترنت بینالملل به دلیل مشکلات فنی شبکه قطع میشود مانند اتفاقاتی که بارها رخ داده است و اینترنت کشور به دلایل مختلف چون برخورد لنگر به فیبرنوری در مسیری قطع شده است پاسخگوی نیازهای محتوایی داخلی باشد. یعنی ایجاد قابلیت برای تغییر سهم محتوای عمومی و کاهش سهم محتوای خارجی هدف شبکه ملی اطلاعات است.
به هر شکل راهاندازی شبکه ملی اطلاعات نیز به پهنای باند نیاز دارد. در حال حاضر در کشور با مشکل کمبود پهنای باند مواجهیم. از این موضوع نیز بگذریم. گویا علت اصلی کندی سرعت اینترنت کشور به مشکلات در تامین و توزیع پهنای باند برمیگردد. علت این مشکل چیست؟
در زمینه پهنای باند دو مقوله وجود دارد. یکی پهنای باندی که زیرساخت داخلی میتواند پوشش دهد و دیگری پهنای باندی که ما نیاز داریم که باید از خارج کشور تامین کنیم. فرض کنید اگر پهنای باند بینالملل را۱۰ برابر کنیم، الان حدود ۸۰ تا ۸۳ گیگابیت است، به ۸۰۰ گیگابیت برسد، شبکه زیرساخت داخلی کشور توان پوشش و توزیع این ظرفیت بالا را ندارد.
با این اوصاف مشکلات در خصوص سرعت اینترنت به مسائل زیرساختی شبکه گره خورده است که در این سالها سرمایهگذاری مناسبی انجام نشده است؟
مساله اصلی همین است. اصلاً قابلیت توزیع حجم بالای پهنای باند در زیرساختهای شبکه ارتباطی کشور وجود ندارد. تجهیزاتی که بر روی فیبرها گذاشته شدهاند توان انتقال پهنای باند بیشتر را ندارند تا در نهایت به کاربر نهایی برسد. موضوع اساسی ما این است؛ سرمایهگذاری در حوزه فیبر و موارد مرتبط انجام شده است اما تجهیزاتی که باید در دو طرف قرار بگیرد تا به تناسب افزایش پهنای باند ظرفیت را ارتقا دهد در شبکه زیرساخت کشور وجود ندارد. یکسری محدودیتهای داخلی در زمینه زیرساخت شبکه باعث شده است که با مشکلات جدی در افزایش سرعت اینترنت مواجه شویم.
یعنی این محدودیتها باعث شده شرکتهای اینترنتی چون نمیتوانند پهنای باند لازم را در اختیار داشته باشند به کمفروشی اقدامکنند؟
با توجه به اینکه شبکه زیرساخت داخلی توان چندانی در افزایش ظرفیت ندارد طبیعی است که در تامین پهنای باند داخلی کم میآورد. بنابراین در مدل توسعهیافته دسترسی راهی جز تسهیم (Sharing) وجود ندارد. در نتیجه کیفیت پهنای باند کاهش پیدا میکند. شرکتهای PAP چارهای ندارند تا میزان ضریب اشتراک پهنای باند خود را افزایش دهند. به این ترتیب نیز وقتی ISPها خدمات را اینگونه با تسهیم بالا دریافت میکنند آن را به همین طریق با ضریب یک به۲۰ و شاید بیشتر پهنای باند به کاربران خود میدهند. تسهیمکردن امری نامتعارف در ارائه خدمات اینترنتی نیست اما استاندارد مشخصی دارد. متاسفانه کسب و کار دسترسی به پهنای باند در کشور ما مشکل دارد. وقتی کسب و کار در این حوزه با رقابت نابرابر مواجه است ممکن است ضریب تسهیم از حد استاندارد افزایش یابد.
به همین علت است که سرانه پهنای باند کشور به نسبت منطقه بسیار ناچیز است؟
قرار بود بر اساس قانون پنجم توسعه در زمینه سرانه به جایگاه دوم در منطقه برسیم. ما اکنون در خوشبینانهترین حالت در جایگاه دوازدهم قرار داریم. اگر ۸۰ گیگابیت پهنای باند بینالملل را تقسیم بر ۷۵میلیون نفر جمعیت کشور کنیم، حدود یک کیلو بیت بر ثانیه سرانه پهنای باند هر نفر در کشور میشود. هر چند به نظر میرسد مهمتر از این شاخص پهنای باند داخل است.
پس در نتیجه این مساله باعث کندی سرعت و موجب نارضایتی کاربر نهایی میشود. در واقع کندی سرعت اینترنت از عوامل مختلفی نشات میگیرد و باید تمام این مسائل را مورد توجه قرار داد تا مشکل در این زمینه ریشهای حل شود؟
در حال حاضر این اتفاق رخ داده است. مشکلات در تامین پهنای باند خارجی، عدم ارتقای ظرفیت پهنای باند داخلی کشور، مدل ناموفق کسب و کار در شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی، رقابت نابرابر در بازار (انحصار شبکه ارتباطی در مخابرات)، نظام ناکارآمد قیمتگذاری، ضعف در پروانهها و… از جمله عواملی هستند که در کندی سرعت اینترنت نقش دارند.
با این اوصاف محدودیت سرعت اینترنت خانگی اگر هم برداشته شود به علت عواملی که در کندی سرعت اینترنت نقش دارند نمیتوان انتظار افزایش سرعت را داشت؟
اکنون مساله محدودیت سرعت اینترنت بر کاربران خانگی نیست. یعنی برداشتن سقف ۱۲۸کیلو بیت دردی از مشکلات کاربران اینترنت دوا نمیکند. این مشکل در کل شبکه کشور وجود دارد. فرض کنید این محدودیت برداشته شود و بتوانیم با سرعت ۲ مگ بیشتر هم خدمات بدهیم. حتی پهنای باند خارجی هم تنها در انحصار شرکت زیرساخت نباشد و اجازه داده شود شرکتهای خصوصی پهنای باند خارجی را خودشان بخرند. آیا با توجه به محدودیتی که در زیرساخت کشور وجود دارد این پهنای باند اضافه در نهایت به ۲۲ میلیون کاربر اینترنت که در کشور داریم، میرسد؟ تعداد پورتهای اینترنت پرسرعت که تاکنون نصب شدهاند در حدود پنج میلیون پورت است. یعنی عملاً برای ۱۷میلیون کاربر شبکه پورت فعال نداریم. دیگر تصور کنید شبکه زیرساخت کشور با چه اوضاعی دارد خدماترسانی میکند.
در اینجا این نکته مطرح میشود که توقف سرمایهگذاری در چند سال گذشته در بخش ICT به ویژه در زمینه زیرساختها و شبکه دسترسی باعث شده تا نتیجه آن به شکل کندی سرعت در شبکه اینترنت کشور نمایان شود.
بله، هدف از نگارش بند الف در قانون برنامه پنجم توسعه تاکید بر این امر است. دولت و بخش خصوصی باید سرمایهگذاری لازم را به تناسب انجام دهند. در حوزه زیرساختی دولت باید سرمایهگذاری انجام دهد و در حوزه دسترسی بخش خصوصی باید فعال شود. دولت بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی حق ورود به بخش دسترسی را ندارد. دولت فقط موظف بوده تا شبکه راهاندازی کند. بنابراین در زمینه سرمایهگذاری در حدود ۳۰ درصد بر عهده بخش دولتی و۷۰ درصد بخش خصوصی است.
شما به انحصاری عمل کردن و رقابت نابرابر کسب و کار در حوزه اینترنت اشاره کردید. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در این زمینه چه تدابیری اتخاذ خواهد کرد تا شرایط رقابت برابر در این حوزه حاکم شود تا در نهایت کاربر نهایی دچار زیان نشود؟ اکنون در مقایسه با قیمتهای جهانی و پهنای باندی که به کاربر اینترنت داده میشود در ایران اینترنت بسیار گران است.
قبول داریم شیوه واگذاری مخابرات مطلوب نبود. برخی زمینهها مانند کانالها، شبکه انتقال، کابل مسی یا موارد دیگر که باعث ایجاد انحصار میشود نباید واگذار میشد. مدیریت این موارد برعهده حاکمیت است، زیرا شرایط رقابتی را برای ذینفعان بیشتر فراهم میکند. وقتی به این مسائل بیتوجهی شده و کاملاً همه چیز را واگذار کردیم نباید انتظار داشته باشیم که مخابرات دست به انحصار نزند. متاسفانه مالکیت شبکه دسترسی هم واگذار شد. این یکی از خطاهای فاحش در واگذاری مخابرات بود. یعنی کشور سرمایهگذاریهای عظیمی را با استفاده از بودجه عمومی و ودایع مردم انجام داده است تا کانالهای دسترسی را ایجاد کند اما یکجا آن کانالها را به خریداران مخابرات فروختیم. جای تاسف دارد که مالکیت شبکه دسترسی آن هم به قیمت ارزان واگذار شد در حالی که جزو سرمایه ملی کشور محسوب میشود.
اکنون چه باید کرد؟
مهم نیست که چه کسانی در مخابرات مدیریت میکنند. هرکسی که در این شرکت قرار داشته باشد به طور طبیعی از این حق خود استفاده خواهد کرد. باید مدل واگذاری و تعامل مخابرات بازنگری شود. البته بعد از بروز این خطا تمهیداتی را در نظر گرفتند. از جمله اینکه آمدند اپراتور چهارم را راهاندازی کردند. به نظر من آن مدل هم خیلی مطلوب نبود. ما اول باید تکلیف آن چیزی را که واگذار کردیم روشن کنیم، بعد بیاییم در کنارش اپراتور چهارم، پنجم، ششم، هفتم یا هر چند تا که لازم شد را ایجاد کنیم.
از مسائل فنی شبکه زیرساخت بگذریم. در سالهای اخیر شاهد برخوردهای نامعقول با سرعت اینترنت برای کاربران خانگی بودهایم. درحالیکه ITU اعلام کرده است اینترنت با سرعت کمتر از یک مگ اینترنت پرسرعت محسوب نمیشود. اگر سرمایهگذاریهای لازم در جهت توسعه شبکه انجام گیرد که ظاهر امر از فعالیتهای مدیریت جدید این نوید را میدهد، تا چه میزان شاهد افزایش سرعت اینترنت خواهیم بود؟
از نظر مدیران جدید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سرعت زیر ۲ مگ دیگر سرعت بالا محسوب نمیشود. ضمن اینکه چشمانداز بالاتر از این میزان است. ولی فعلاً تکلیفمان این است که بخش زیرساخت را توسعه دهیم. باید عقبماندگیهایمان را بتوانیم به شکلی جبران کنیم. نمیتوانیم اینجا از تحریم هم غافل شویم، به هر حال تاثیرگذار بود. ما میخواستیم زیرساختها را ارتقا دهیم اما محدودیت تحریم نگذاشت این اتفاق رخ دهد. از طرفی باید به سمت بومیسازی حرکت کنیم، اتفاقی که اگر در دولت قبلی رخ میداد از ناحیه تحریمها تا این حد دچار ضرر و زیان نمیشدیم.
با این اوصاف افزایش سرعت اینترنت در آینده نزدیک محقق خواهد شد؟
عزم آقای وزیر بسیار جدی است. نگاه وزیر ارتباطات نسبت به این مقوله و ارزشها و فرصتهایی که پهنای باند برای ما خلق میکند و همینطور رئیسجمهور و مقام معظم رهبری هم آن تاکیداتی را که در فضای مجازی داشتهاند، با رعایت تمامی مسائل امنیتی و مسائل شرعی که در حکم قانون آمده و در فرمایشات مقام معظم رهبری هم آمده است، کاملاً یک نگاه توسعهای است. از نظر مسوولان کلان کشور پهنای بند با رعایت ضوابط و شرایطی که در اسناد بالادستی آمده، تهدید نخواهد بود بلکه فرصتی است که کسب و کارهای کشور را رونق میدهد.
منبع: تجارت فردا