فیلم بلو بیتل (Blue Beetle) با اینکه به طور رسمی دنیای سینمایی دی‌سی را از نو راه‌اندازی نمی‌کند اما اثری شایسته به شمار می‌رود که به‌خوبی قهرمانی جدیدی را در دنیای ریبوت شده دی‌سی معرفی می‌کند. فیلم‌نامه این اثر را گارث دانت آلکوسر نوشته و کارگردانی آن نیز در دستان آنجل مانوُل سوتو بوده است. وظیفه این اثر برجسته کردن شخصیت جیمی ریس به‌عنوان قهرمانی است که همه آن را دوست داشته باشند و ستاره فیلم یعنی شولو ماریدوئنا این کار را به‌خوبی انجام داده است.
این بازیگر معصومیتی تازه و جالب را وارد فیلم‌نامه صمیمانه و دلگرم این اثر کرده و به لطف کاراکترهای مکمل اعضای خانواده ریس و شخصیت‌های بزرگ ارتقا پیدا کرده است. اما در حالی که داستان فیلم «بلو بیتل» جذابیتی جهانی دارد، قدرت جدیدترین اثر دی‌سی در پیوندهای جیمی ریس با خانواده دوست‌داشتنی مکزیکی‌اش نهفته است.
اگرچه فیلم «بلو بیتل» بر اساس کمیک‌های دی‌سی ساخته شده اما به هیچ دانش قبلی از داستان یا فیلم‌های قبلی برای درک داستان این اثر سینمایی نیاز نیست. در واقع، تنها رابطه این اثر با دنیای سینمایی دی‌سی اشاره به نام‌های سوپرمن و بتمن است. این موضوع به نفع فیلم بوده و به مخاطب اجازه داده تا روی خود جیمی و حقایق زندگی او در شهر پالمرا تمرکز کند.
از همان لحظه‌ای که او پس از فارغ‌التحصیلی از کالج از هواپیما خارج می‌شود، کاملاً مشخص است که این فیلم می‌داند این شخصیت کیست و چه از فرهنگی آمده است. این شخصیت فردی خوش‌بین است که به دنبال بهبود وضعیت و موقعیت خانواده‌اش در زندگی از طریق هوش و تلاش زیاد است. او وقتی متوجه می‌شود که پدرش پس از یک حمله قلبی مغازه‌اش را از دست داده و خانواده‌اش در آستانه از دست دادن خانه‌شان قرار دارند، با واقعیت‌های سختی مواجه می‌شود.
مسیر واضحی که این فیلم در اینجا باید طی کند، این است که جیمی بتواند اسکراب را بیابد و از قدرت‌های تازه به دست آمده خودش و به روش‌های خودخواهانه برای برطرف کردن مشکلات خانواده‌اش از آن‌ها استفاده کند اما این کار با اخلاقیات این مرد جوان سازگار نیست. در عوض، عظمت ناخواسته بر او تحمیل می‌شود و سفر او در حقیقت درک ظاهر جدیدش و پذیرفتن خاجی دا با صداپیشگی بکی جی به‌عنوان بخشی از خودش است. پدر و مادرش روسیو و آلبرتو با بازی الپیدیا کاریلو و دامیان آلکازار، مادربزرگش با بازی آدریانا بارازا، عمویش رودی با بازی جورج لوپز و خواهرش میلاگروس با بازی بلیسا اسکوبدو نیز در این مسیر او را همراهی می‌کنند.
این خانواده نزدیک به هم و صمیمی قلب تپنده فیلم «بلو بیتل» به شمار می‌رود و هر لحظه‌ای که آن‌ها در کنار هم در فیلم دیده می‌شوند، همانند یک آغوش گرم به نظر می‌رسند. فیلم‌نامه فیلم پر از ارجاعات فرهنگ عامه است که تنها برخی از بینندگان آمریکای لاتین آن‌ها را درک خواهند کرد اما بازیگران توانستند این موارد را با وضوح خوبی ارائه بدهند تا این طنزها و جوک‌ها برای همه بیننده‌ها جالب باشند. هر کدام از اعضای خانواده ریس جنبه بامزه و منحصربه‌فردی را به داستان اضافه می‌کنند. انرژی راحت و خوبی پیرامون صحنه‌های داخل خانه وجود دارد و همین نیز یک قوس داستانی شکل می‌دهد که جدای از بخش‌های ابرقهرمانی است و در برخی از موارد نیز از آن‌ها پیشی می‌گیرد.
فیلم «بلو بیتل» وقتی وارد بخش پرداختن به شخصیت‌های اصلی داستان می‌شود، حس سرگرم‌کنندگی خودش را از دست نمی‌دهد و نقش‌آفرینی شولو ماریدوئنا نیز کاملاً خوب بوده و متناسب با صحنه‌های اکشن و عملی تخیلی و همچنین صحنه‌های آرام یا حتی کمدی بوده است. با این حال، این اثر سینمایی از جلوه‌های بصری ناهموار رنج می‌برد که باعث شدند تا قدرت‌های اسکراب چندان چشمگیر نباشند و صنایع کورد ابهت کمتری داشته باشند.
صنایع کورد بخش زیادی از داستان را در بر می‌گیرد و با این وجود چندان تأثیرگذار نیست و همین نیز مانعی بسیار بزرگ بر سر راه اوج گرفتن فیلم «بلو بیتل» بوده است. سوزان ساراندون نقش‌آفرینی بسیار خوب و سرگرم‌کننده‌ای در نقش مدیر صنایع کورد به نام ویکتوریا کورد داشته اما نقشه جنگ‌افروزی او هرگز به‌عنوان تهدیدی واقعی و خطرناک احساس نمی‌شود و این در حالی است که همراهان او یعنی ایگناسیو کاراپاکس با بازی رائول مکس تروخیو و دکتر سانچز با بازی هاروی گیلن نیز آن‌چنان مورد توجه قرار نمی‌گیرند که بتوانند بدرخشند.
اینجا جایی است که داشتن دانشی از تاریخچه کتاب‌های کمیک دی‌سی به کار می‌آید چراکه اهمیت شخصیت ویکتوریا نشأت گرفته از برادرش تد کورد است، کسی که اولین بلو بیتل بوده است. با اینکه تد کورد به‌صورت فیزیکی در این اثر حضور پیدا نمی‌کند اما حضورش همچنان در داستان خواهرش و همچنین دخترش جنی با بازی برونا مارکوزین طنین‌انداز می‌شود؛ این در حالی است که دخترش به معشوقه جیمی تبدیل می‌شود.
شکاف بین برادرزاده و عمه درباره کنترل صنایع کورد می‌تواند باعث ایجاد یک داستان مهیج و سیاسی شود اما فیلم «بلو بیتل» در پرداختن به این موارد چندان مهارت ندارد. نیازی هم به این کار نیست چراکه فیلم این اجازه را داده تا وضعیت سرد و دور خانواده کورد در تضاد شدیدی با عشق زیاد میان اعضای خانواده ریس قرار داشته باشد.
کارگردان فیلم «بلو بیتل» با توجه به داستان این اثر از بازیگران مکزیکی یا بومی آمریکای لاتین استفاده کرده و توجه زیادی در انتخاب موسیقی داشته است اما با این وجود، همچنان داستان بزرگتری درباره تفاوت‌های فرهنگی و اختلافات طبقاتی وجود دارند که در این اثر مورد بررسی قرار نگرفتند. شاید واقعیت‌های زندگی روزمره در شهر پالمرا در این اثر سینمایی بیشتر مورد بررسی قرار می‌گرفت و نشان داده می‌شد که چطور خانواده‌هایی مانند خانواده ریس در تلاش گذراندن زندگی خود هستند و خانواده‌های میلیاردری مانند کورد نیز در همان شهر زندگی غنی‌ای دارند. با وجود، این اثر سینمایی تصویری جذاب از پیوندهای خانوادگی را نشان می‌دهد و یکی از بهترین فیلم‌های لایو اکشن دی‌سی در سال‌های اخیر است.
امتیاز منتقد: 3.5 از 5
