مفهوم پایداری ریشه در قرن هجدهم دارد، اما بحثهای مدرن در مورد پایداری به نیمه دوم قرن بیستم برمیگردد. من پایداری را سنگ بنای زندگی انسانی میدانم. من معتقدم که وظیفه هر فرد، هر مؤسسه و هر دولتی است که در حین برآوردهکردن نیازهای خود، دنیایی و ساختاری سازمانی با شرایط اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی پایدار برای نسلهای آینده به ارث بگذارد.
هیچگاه نباید جمله یوری گاگارین، اولین فضانورد جهان، در سال ۱۹۶۱ را فراموش کنیم که گفت: “زمین آبی و بسیار زیبا است. منظرهٔ شگفتانگیزی دارد.” ما باید از این معجزه محافظت کنیم.
از دیدگاه شرکتها، دوران تمرکز صرف بر سودآوری به هر قیمتی به پایان رسیده است. جهانیشدن، تغییرات جمعیتی، مهاجرت مغزها، بحران آبوهوا، نابرابری درآمد، بلایای طبیعی، تحولات ژئوپلیتیکی، فناوری، دیجیتالسازی، هوش مصنوعی و نسلهای جدید، جهان را از نظر ریسک و فرصت بازتعریف میکنند. تمام این تحولات، مدل توسعه اقتصادی مبتنی بر احترام بیشتر به انسان، طبیعت، محیطزیست، همه موجودات زنده و سیاره و همچنین سازمانهای قویتر را دیکته میکند.
فشار مثبت
ما در دورهای هستیم که مصرفکنندگان، کارکنان، سرمایهگذاران و مؤسسات مالی انتظار دارند شرکتها در قبال مسائل زیستمحیطی و اجتماعی مسئول باشند. بهعنوانمثال، طبق گزارش پایداری CxO 2023 دلوپیت، شرکتها از سوی ذینفعان برای اقدام در مورد تغییرات آبوهوایی تحتفشار زیادی هستند. ۷ از هر ۱۰ مدیر ارشد اجرایی میگویند که از سوی اعضای هیئتمدیره و مدیریت، نهادهای نظارتی و دولتها، مصرفکنندگان و مشتریان، سهامداران و سرمایهگذاران و کارکنان و جامعه تحتفشار زیاد یا متوسط هستند. البته باید این را بهعنوان یک فشار مثبت تلقی کنیم.
حاکمیت شرکتی
در جزئیات مفهوم پایداری، یک شرط بسیار مهم برای اینکه شرکتها در قبال مسائل زیستمحیطی و اجتماعی مسئولیت بپذیرند و پیشرفت کنند وجود دارد: صلاحیت شرکتها در زمینه حاکمیت شرکتی، بهعبارتدیگر، مدیریت عقلانی و سیستمی.
فقدان حاکمیت شرکتی در پس رسواییهای بورس و شرکتها، ورشکستگی شرکتهای بزرگ و مشکلات توسعه در کشورهای کمتر توسعهیافته و درحالتوسعه در دورههای مختلف تاریخ نهفته است. با نگاهی کلان، میخواهم تأکید کنم که نهتنها شرکتها، بلکه همه نهادهای یک کشور باید بهخوبی اداره شوند.
موضوع ESG
امروزه، “حاکمیت محیط زیستی، اجتماعی و شرکتی” که بهاختصار “ESG” نامیده میشود، بهعنوان معیار و شاخص مفهوم پایداری تعریف میشود. ESG امروزه بهویژه یکی از مهمترین دستور کارهای شرکتهای سازمانی و در حال حرکت به سمت سازمانی شدن است و بدون درنظرگرفتن ساختار مالی مؤسسات، به عناصری اشاره میکند که آن را از نظر محیط زیستی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی پایدار میکند.
استفاده از منابع طبیعی، راندمان انرژی، انتشار کربن و اثرات زیستمحیطی به حرف “E”؛ حقوق و ایمنی کارکنان، تنوع، برابری جنسیتی، حقوق بشر و سرمایهگذاریهای اجتماعی به حرف “S”؛ و انصاف، شفافیت، پاسخگویی، انطباق با اصول مسئولیت، ساختار و استقلال هیئتمدیره به حرف “G” مربوط میشود.
مؤسسات با گزارشدهی در مورد ESG عملکرد پایداری خود را اندازهگیری میکنند. این گزارشها درحالیکه تعهدات و عملکرد پایداری شرکتها را نشان میدهد، به سرمایهگذاران و سایر ذینفعان اجازه میدهد تا با استفاده از این اطلاعات، تصمیمات درست گرفته باشند. گزارشهای مطابق با استانداردهای بینالمللی اعتبار و قابلیتهای مالی شرکتها را افزایش میدهد و درعینحال به آنها کمک میکند تا فرایندهای مدیریتی، استراتژیها و فرایندهای تصمیمگیری خود را بهبود بخشند و قویتر شوند.
اهمیت درونیسازی
البته مهمتر از گزارشدهی، درونیسازی همه این فرایندها است. در این زمینه، راهنمای شما حرف “G” در مفهوم ESG است، یعنی مدل حاکمیت شرکتی که شامل تمام برنامهها، نهادها، فرایندها و سیاستهایی است که به شما کمک میکند تا کار خود را در مسیر درست هدایت کنید.
میتوان حاکمیت شرکتی را بهعنوان راهی برای افزایش عملکرد، ثبات، بهرهوری، اعتبار، قابلیت اطمینان شرکت، باز کردن قفل فرصتهای جدید، کاهش ریسک، تضمین رشد سریع و امن و به طور خلاصه، زندهماندن در بلندمدت تعریف کرد. ایجاد و حتی استقرار دقیقاً همان سیستمها و زیرساختها و همچنین جذب اعضای “مستقل” هیئتمدیره و فراهمکردن زمینهای برای ابراز نظر آنها نهتنها در شرکتهای سهامی عام بلکه در مورد شرکتهای خانوادگی نیز ضروری است.
باید آنچه را که دریافت میکنید برگردانید
حرف “S” در ESG در واقع به این معنی است که کارکنان و جامعه بهعنوان مهمترین ذینفعان دیده شوند و هم برای شرکت و هم برای “آینده مشترک” سرمایهگذاری شوند. اظهارات سرمایهگذاران و فعالان تجاری مانند وارن بافت، بیل گیتس و جف بزوس مبنی بر اینکه تقریباً تمام ثروت خود را صرف امور خیریه خواهند کرد، بهویژه در ایالات متحده، نشاندهنده آگاهی اجتماعی بالا است و باید الگوی ما باشد.
مسئولیتپذیری در قبال حل مشکلات فوری جامعه، ارتقای کیفیت زندگی با سرمایهگذاریهای اجتماعی و لمس زندگیها برای کار در جهت آیندهای بهتر و پایدار، یعنی “بازگرداندن آنچه دریافت میکنید” وظیفه همه شرکتها و کارآفرینان است. به گفته بافت، پول جامعه به طور موقت در اختیار شماست و شما باید امانت را برگردانید.
وضعیت ۱۷ هدف
درحالیکه علاقه به ESG روبهافزایش است، روند دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SKA) که برای هدایت جهان به سمت بهتری پذیرفته شده است، چندان مثبت نیست. ۱۷ هدف تعیین شده برای سال ۲۰۳۰ شامل پایاندادن به فقر، حفاظت از محیطزیست، اقدام در برابر بحران آبوهوا، توزیع عادلانه رفاه و صلح است. گزارش ارزیابی سازمان ملل متحد نشان داد که باتوجهبه بیماری همهگیر و بحرانهای جهانی، دستیابی به این اهداف غیرممکن شده است.
در حال حاضر میتوان گفت که دنیای تجارت در مسیر ESG بدون بازگشت حرکت میکند، اما در افزایش سرعت با مشکلاتی مواجه است. راهحل این مشکلات به ارادهای بستگی دارد که کشورها و دولتها برای دستیابی به ۱۷ هدف تعیین خواهند کرد. امیدواریم بهزودی شاهد اتخاذ این تدابیر باشیم.
نتیجه
پایداری یک ضرورت برای انسانیت و بقای سیاره ما است. این امر مستلزم تعهد و اقدام از سوی همه افراد، از جمله شرکتها، دولتها و افراد است. ESG یک چارچوب مفید برای هدایت اقدامات پایداری است و میتواند به ایجاد آیندهای بهتر برای همه کمک کند.