این فرش ١۶٠٠ متر مربع مساحت دارد و به کوشش گروه "هنر نو هرمز"، و با همیاری تیم اجرایی متشکل از فعالان و علاقمندان عرصه هنر، از نقاط مختلف کشور، در سه مرحله اجرا و رنگ آمیزی شده است. "داماهی" را با الهام از افسانههای محلی مردم هرمزگان نام نهادهاند. نامی برگرفته از اسطورهای نیک در هیبت ماهیای عظیمالجثه که روزگاری در آبهای خلیج فارس میزیسته و به وقت گرفتاری به یاری مردمان آن خطه میشتافته.
به گفته احمد کارگران، طراح و بنیانگذار فرش خاکی "در طراحی این فرش و برای توصیف این موجود اساطیری، از چهار روایت مبتنی بر عناصر چهارگانه ( آب،باد،خاک و آتش) بهره برده شده است. این روایت ها هر کدام در چهار گوشه طرح تصویر سازی شده اند تا داستانی بر پایه پیوستگی آنها با عنوان داماهی شکل گرفته شود."
اینک فرشِ خاکی هرمز، سوار بر پیکر "داماهی"، پهنه اقیانوسها و دریاها را شکافته، قاره به قاره میرود تا پیام و سرود صلح مردمان ایران زمین را به تمامی انسانها، فارغ از هرگونه نژاد و مذهب برساند.
عکاسهای این مجموعه را تعدادی از عکاسان آزاد هرمزگان گرفته اند.
پنجمین فرش خاکی هرمز، بزرگترین فرش خاکی جهان
طراحی و بزرگنمایی طرح بر سطح ساحل. ساخت این فرش در سه مرحله:۱-طراحی و انتخاب رنگ و میزان آن،۲-خاک برداری و طراحی فضا و ۳- ساخت کمپ برای اقامت تیم اجرایی در مجاورت سایت فرش انجام گرفته است
انتقال طرح داماهی بر جایگاه اجرای فرش
برداشت خاک سرخ، از پس مانده های معدن خاک سرخ هرمز
برداشت خاک "سرمه"، از کنار ساحل
اجرای بخشی از کار، روایت اول از روایت های چهارگانه طرح، کهن الگوی آتش را به تصویر می کشد، داستان دلدادگی پسری فقیر به دختر پادشاه و فرار آنها از ماموران هرمزگانی پادشاه.در این تعقیب و گریز، داماهی به مدد این دو عاشق آمده، آنها را در دل خود جای می دهد و به جزیره هرمز می رساند
دختر هرمزی، در روایت دوم، کهن الگوی خاک،داستان فقر ساحل نشینان و ظاهر شدن داماهی است. نقل است داماهی مرواریدهایی که از دل دریا جمع آوری می کرده به ساحل نشینان فقیر می بخشیده است.
بخشی از طرح، در روایت چهارم، باد :نقل است که دروازه هرمز، از جمجمه داماهی ساخته شده بود.جمجمه ای آنقدر بزرگ که دهانش محل ورود و خروج مردمان به جزیره رنگ ها بوده و در حفرۀ یک چشم،خورشید طلوع و در حفرۀ خالی چشم دیگر غروب می کرده است.
اجرای موسیقی محلی توسط گروه "قنبر راستگو" جفتینواز هرمزگانی
فرش خاکی هرمز، در سال ۱۳۹۰
فرش خاکی هرمز، در سال ۱۳۹۲
متن از فروزان جمشید نژاد، روزنامه نگار در نروژ / BBC فارسی