سازنده حلقه یگانه یعنی سائورون نیروی شیطانی بسیار بزرگی به شمار میرود که در سراسر کتابهای ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) نوشته جی آر آر تالکین و همچنین سهگانه نمادین پیتر جکسون حضور پر رنگی دارد. سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت (The Rings of Power) محصول سرویس آنلاین آمازون پرایم ویدیو، داستان را به عصر دوم سرزمین میانه باز میگرداند و به بررسی خاستگاه شخصیت سائورون و همچنین رویدادهایی میپردازد که بیلبو بگینز را به سفر غیرمنتظرهاش در سهگانه The Hobbit فرستاد. به طور هیجانانگیزی، این سریال فانتزی و حماسی همچنین مخاطبان را با اولین ارباب تاریکی سرزمین میانه آشنا میکند.
مورگوث (Morgoth) که نام اصلی آن ملکور است، یکی از مهمترین و بدخواهترین شخصیتهای دنیای شکل گرفته توسط جی آر آر تالکین است. او در سرزمین میانه منبع اصلی شر به شمار میرود و قبل از سائورون وجود داشته است، سائورونی که صرفاً خدمتکار او بوده است. اعمال و تأثیر مورگوث پایه و اساس بسیاری از کشمکشها در آثار تالکین به خصوصاً در کتاب The Silmarillion است. اما مورگوث دقیقاً از کجا آمده و چه چیزی باعث نابودی او شده است؟
مورگوث یکی از آینورها بوده است
در اولین قسمت از سریال «حلقههای قدرت»، طرفداران تنها توضیح مختصری درباره اینکه اولین لرد تاریکی کیست و رابطهاش با سائورون با بازی چارلی ویکرز چگونه است، دریافت میکنند. فصل دوم این سریال نیز با استفاده از تاج مورگوث بهعنوان نمادی از میراث او، بار دیگر به ارباب سائورون اشاره میکند،ِ تاجی که نیروی محرکه کینه توزی آدار و سرنوشت گالادریل با بازی مورفید کلارک در قسمت آخر یعنی Shadow and Flame است. با این حال، بسیار مهم است که درک کنیم که اعمال شیطانی مورگوث راه را برای عصر سوم و شکست سائورون هموار کرد.
بنا بر کتاب The Silmarillion، مورگوث یکی از آینورها بوده است، موجوداتی الهی که توسط ارو ایلوواتار (خدای برتر در افسانههای تالکین) خلق شدند. در میان این موجودات نیز قدرتمندترین آنها والار بود و مورگوث (که ابتدا ملکور نامیده میشد) نیز بزرگتر از همه آنها بود. او قدرتهای خارقالعادهای در اختیار داشت و عقل، قدرت و جاهطلبی او از سایر والارها پیشی گرفت. در ابتدا، ذهن ملکور مملو از میل به شکل دادن و کنترل جهان بود و عطش برای قدرت نیز به سرعت باعث سقوط او شد.
ملکور در موسیقی آینور شرکت کرد، سمفونی آسمانی که طرح اولیه جهانی را ایجاد کرد. درحالی که آینورهای دیگر از مضمون هماهنگ ارو پیروی میکردند، ملکور به دنبال آن بود که بینش ناهماهنگ خودش یعنی میل به سلطه را در بر بگیرد. اگرچه ارو اجازه داد که اختلالات ملکور در طراحی بزرگتر آردا وجود داشته باشد، اختلافی که او اضافه کرد، باعث آغاز نزول او به شرارت شد.
هنگانی که جهانی فیزیکی یعنی آردا ایجاد شد، ملکور با والارهای دیگر وارد آن شدند. با این حال، شهوت کنترل گرایانه او باعث شد که او علیه والارها شورش کند. ملکور در جنون و حسادت فزاینده خودش به قدرت ارو برای ایجاد زندگی، از دستور الهی سرپیچی کرد و خواستار تحمیل اراده خودش بر خلقت بود. نام مورگوث به معنای دشمن تاریک جهان توسط فانور، با استعدادترین فرد در میان الفها و خالق سیلماریلها، جواهراتی که نقش اصلی را در اولین جنگهای بزرگ داشتند، به او داده شد.
مورگوث به سیلماریلها طمع داشت چراکه آنها نور دو درخت والینور را داشتند که او در اقدامی کینه توزانه آنها را نابود کرده بود. سرقت سیلماریلها توسط او از فانور، الفها را برانگیخت تا جنگی طولانی و بیرحمانه علیه او به راه بیندازند که بهعنوان جنگ جواهرات شهرت دارد. با گذشت زمان، مورگوث نه تنها روح بلکه موجودیت او را نیز تباه کرد. سائورون که بعداً به ارباب حلقهها تبدیل شد، یکی از وفادارترین خدمتکاران مورگوث بود که بسیار از بیرحمی و ظلمهایش را از اربابش آموخته است.
شکست مورگوث در جنگ خشم
عصر اول عمدتاً توسط استبداد ویرانگر مورگوث تعریف میشود، جایی که او از قلعه خودش یعنی آنگبند حکومت میکرد. او سپس علیه الفها و انسانها جنگ کرد و به دنبال کنترل کامل روی سرزمین میانه بود. حکومت وحشت مورگوث سرانجام در جنگ خشم به پایان رسید، جنگی که نبرد نهایی بود و در قسمت ابتدایی سریال «خلقههای قدرت» نیز به آن اشاره شد.
والارها با کمک الفها و انسانهایی که به آنها وفادار ماندند، به مورگوث حمله کردند. مورگوث علیرغم قدرت بسیار زیاد و ارتش عظیمش، در نهایت سرنگون شد. مورگوث در نهایت اسیر شد و با زنجیر آنگاینور بسته شد و به دلیل جنایاتش به خلأ تبعید شد، جایی از نیستی ابدی که خارج از دنیای فیزیکی است. اگرچه مورگوث شکست خورد، اما شر او زخمی ماندگار در سرزمین میانه بر جای گذاشت و تأثیر او تا مدتها پس از تبعیدش ادامه داشت.
فاسد شدن سائورون توسط مورگوث باعث شد که شر برای قرنها تهدیدی دائمی در سرزمین میانه باقی بماند. اگرچه سائورون در نوع خودش قدرتمند بود اما او تنها سایهای از ارباب سابق خودش است اما او همچنان جاهطلبی مورگوث برای کنترل و نفرت او از همه مردم آزاد را دارد. بهعنوان اولین ارباب تاریکی و منشأ بسیاری از شرارتهایی که سرزمین میانه را گرفتار میکند، داستان او یکی از سقوطهای غمانگیز است چراکه تمایل او به قدرت در نهایت به سقوطش منجر شد. حتی پس از شکست مورگوث، تأثیر وی همچنان در طول تاریخ در کتابهای تالکین وجود دارد و او را به یکی از محوریترین چهرههای این مجموعه تبدیل میکند.