جف بزوس، بنیانگذار آمازون و مالک روزنامه واشنگتن پست، در مورد فلسفه شخصی خود در دنیای کسبوکار صحبت کرد. او بیان کرد که جلسات کاری را به شکلی غیررسمی و آزادانه برگزار میکند و به روانشناسی کارآفرینی نیز پرداخت.
دفاع از تصمیمات و ایدههای جدید جف بزوس در نشست DealBook که روز چهارشنبه برگزار شد، از تصمیم واشنگتن پست برای عدم حمایت از کاندیدای ریاستجمهوری در انتخابات آمریکا دفاع کرد و همچنین نظرات خوشبینانه خود را در مورد احتمال دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ بیان نمود.
چرا جلسات “بینظم” را ترجیح میدهد؟ در گفتگو با اندرو راس سورکین، نویسنده مالی نیویورک تایمز، بزوس در مورد نگاه خود به کارآفرینی، رهبری و فلسفه شخصیاش توضیح داد.
او گفت که خود را بهعنوان یک “مسافر” میبیند و این دیدگاه را به جلساتش نیز منتقل میکند. بزوس تنها به اولین جلسه روزانهاش بهموقع میرود و توضیح میدهد:
“زیرا هیچ جلسهای را قبل از اتمام واقعی آن ترک نمیکنم.”
او افزود:
“من سعی میکنم در جلسات مثل یک مسافر رفتار کنم. برخی جلسات برای ارزیابی هفتگی یا برنامهریزی مشخص از قبل تعیین شدهاند و در آنها دستور جلسهای مشخص وجود دارد. اما در برخی دیگر، بحثها پراکندهتر پیش میروند. برای جلسات سازنده، یادداشتهایی ششصفحهای تهیه میکنیم، نیم ساعت وقت میگذاریم تا آنها را بخوانیم، و سپس به بحث آزاد میپردازیم. یادداشتها باید منظم و دقیق باشند، اما جلسه میتواند بینظم ادامه پیدا کند.”
بزوس ارزش این نوع مدیریت جلسات را اینگونه توصیف میکند:
“شما نمیخواهید همه چیز از قبل حل شده و آماده به شما ارائه شود. میخواهید بخشی از فرآیند باشید. بنابراین، آن بخشهای ناخوشایند را هم به من نشان دهید. من همیشه میپرسم: آیا دیدگاههای متضادی در تیم وجود دارد؟ میدانید؟ هدفم این است که به بحث واقعی برسیم.”
کارآفرینی و جسارت در تصمیمگیری بزوس در پاسخ به این سوال که اعتمادبهنفس او برای ایجاد شرکتهایی به بزرگی آمازون و بلو اوریجین از کجا آمده، توضیح داد:
“فکر میکنم طبیعت انسان این است که خطرات را بزرگتر از آنچه هستند ببینیم و فرصتها را نادیده بگیریم. به همین دلیل، به نظر من کارآفرینان معمولاً توصیه میشوند که خلاف طبیعت انسانی عمل کنند. خطرها شاید آنقدر که تصور میکنید بزرگ نباشند و فرصتها بزرگتر از چیزی که فکر میکنید باشند.”
او ادامه داد:
“این را میتوان اعتمادبهنفس نامید، اما شاید بیشتر پذیرش تعصبات ذهنی و تلاش برای ایجاد تعادل و جبران آنها باشد. همچنین، باید بگویم که کوچک فکر کردن، خود به پیشگویی خودمحققگر تبدیل میشود.”
اهمیت ابراز احساسات در محیط کار بزوس در پاسخ به این سوال که آیا همیشه احساس میکند باید اعتمادبهنفس خود را نشان دهد، توضیح داد که خانواده حمایتی دارد، اما خشم تنها احساسی است که بهعنوان یک احساس منفی مجاز است. او توضیح داد که این رویکرد میتواند در ساخت یک شرکت مفید باشد:
“روزهای بسیار بدی پیش رو خواهید داشت، و باید بتوانید افراد را انگیزه دهید.”
او افزود:
“زمانی که نوبت صحبت کردن من میشود، میگویم: ‘میترسم.’”
بزوس بهتازگی ارزش نشان دادن احساساتی چون غم، ترس و نگرانی را درک کرده است:
“بهویژه با خانوادهام و روابط نزدیکم – فرزندانم، خواهر و برادرم، پدر و مادرم و دیگران – فهمیدم اگر احساساتم مثل غم یا ترس را با آنها به اشتراک نگذارم، واقعاً صمیمی نخواهم بود. کار کردن روی این موضوع را شروع کردم و خیلی معنا پیدا کرد. این روابط را بسیار عمیقتر کردم. سپس فهمیدم که این احساسات در محیط کار نیز مرتبط هستند.
تمام احساسات شما نوعی سیستم هشدار زودهنگام هستند. اگر مضطرب باشید، این یک نوع رادار است؛ نشانهای از چیزی که هنوز اقدامی دربارهاش نکردهاید. این یک شاخص مهم است. اگر تمام احساسات منفی خود را به چیزی مثل ناامیدی یا خشم کانالیزه کنید، در واقع خیلی واضح رفتار نمیکنید.”
جدایی از آمازون بزوس در مورد ترک سمت مدیرعاملی آمازون در سال 2021 گفت که این تجربه مانند بزرگ شدن یک فرزند و مستقل شدن او است:
“بهعنوان یک والد، شما امیدوارید فرزندی مستقل و بالغ ایجاد کنید؛ کسی که بتواند در دنیا بهتنهایی پیش برود. نمیخواهید آنها به شما وابسته باشند. اگر وابسته باشند، شما شکست خوردهاید.
من همیشه به خودم و درون شرکت میگفتم: هیچکس جایگزینناپذیر نیست. مدیرعاملها باید هر روز در آینه نگاه کنند و بپرسند: ‘آیا من جایگزینناپذیرم؟’ من میخواهم آمازون بدون من به راه خود ادامه دهد. البته هنوز در آمازون حضور دارم، کاملاً جدا نشدهام. اما من هم یک والد هستم. 60 سالهام و هنوز پدر و مادرم نگران من هستند. یعنی والد بودن هرگز تمام نمیشود.”