شنیدن صدای وزوز مگسهای میوهای نر که در یک محیط کوچک و بسته پرواز میکنند، ممکن است مانند یک آزمایش علمی معمولی به نظر برسد. اما یک گروه از پژوهشگران متوجه رفتار غیرمعمولی در برخی از این مگسها در برابر یک دیسک چرخان شدند.
آنها مشاهده کردند که در حالی که بسیاری از مگسها از دیسک دوری میکردند، تعداد کمی از آنها روی آن میپریدند و مدت زمان قابلتوجهی روی دیسک باقی میماندند.
چرخش مگسها با هدف مشخص
بسیاری از مردم مگسهای میوه را به عنوان موجوداتی کوچک تصور میکنند که دور میوهها میچرخند. اما یک مطالعه اخیر نشان میدهد که این مگسها ممکن است الگوهای رفتاری اختیاریای را از خود نشان دهند که مطابق با تعریف بازی است. این مشاهده، فرضیات قدیمی درباره حشرات را به چالش میکشد.
دکتر تیلمان تریپان، نویسنده اصلی این مطالعه، میگوید:
“با استفاده از چندین کاروسل (دیسک چرخان)، ما در مجموع حدود هفت سال داده تصویری تولید و تجزیه و تحلیل کردیم.”
پژوهشگران چندین صفحه چرخان را در زیر یک پوشش نازک شیشهای قرار دادند. برخی از مگسها به لبه فرار میکردند، اما برخی دیگر بارها و بارها به دیسک چرخان بازمیگشتند.
ترجیحات فردی
تعدادی از مگسها به طور مکرر دیسک را جستجو کرده و روی آن سوار میشدند. این مگسها زمان طولانیتری را روی دیسک سپری میکردند، در حالی که همنوعانشان کاملاً از آن دوری میکردند. این رفتار، عمدی و آگاهانه به نظر میرسید، نه اجباری یا تصادفی.
یکی از جنبههای مهم این آزمایش، تفاوت در نحوه ورود این مگسهای ماجراجو به سطح چرخان بود.
دکتر کلارا اچ. فریرا، استادیار دانشگاه نورثومبریا و یکی از نویسندگان مقاله، میگوید:
“ما توانستیم تشخیص دهیم که آیا مگسها عمداً روی کاروسل قدم گذاشتهاند یا به طور ناگهانی و غیرهماهنگ روی آن پریدهاند. این یافته به ما نشان داد که بازدیدهای ناخواسته از دیسک چرخان، در بین مگسهای بازیگوش پدیدهای نادر بود.”
ارزش احتمالی حس بدن
تعامل مکرر با دیسک چرخان به نظر میرسد که شامل بازخورد حس عمقی باشد، مفهومی که به ادراک بدن از موقعیت و حرکت خود اشاره دارد.
اگر برخی از مگسها بهطور فعال به دنبال این احساس اضافی باشند، ممکن است این رفتار فایدهای پنهان داشته باشد. این شبیه به رفتار برخی از پستانداران، مانند موشها، است که با بازیهای خشن و پرتکاپو هماهنگی خود را تقویت میکنند.
برخی از این حشرات حتی وعدههای غذایی خود را برای چرخیدن بیشتر روی دیسک کنار گذاشتند. این مبادله نشان میدهد که چرخش ممکن است نوعی پاداش برای آنها داشته باشد.
نکته جالب این است که این مگسها هیچ مزیت مستقیمی از این رفتار دریافت نمیکردند، جز آنچه که به نظر میرسید سرگرمی و بازی باشد.
چرخش مگسها از روی انتخاب، نه اجبار
کنجکاوی طبیعی اغلب در حیوانات پیشرفتهتر مشاهده میشود، اما به ندرت به حشرات نسبت داده میشود.
در این آزمایش، شرایط آرام بود و پژوهشگران به مدت چند روز رفتارهای طبیعی را تحت نظر داشتند. هیچ محرک مصنوعی وجود نداشت که مگسها را مجبور به سوار شدن بر دیسک کند.
تیم تحقیقاتی محیط را به گونهای تنظیم کرد که هیچ تهدیدی، مگسها را مجبور به ماندن نکند. اگر سکوی چرخان باعث اضطراب آنها میشد، میتوانستند به راحتی دور شوند.
با این حال، برخی از آنها انتخاب کردند که به دیسک بازگردند. این اقدام خودخواسته، شواهد بیشتری در تأیید فرضیه بازیگوشی مگسها ارائه میدهد.
چرا این یافتهها برای انسانها مهم است؟
دکتر ولف هوتراث از دانشگاه لایپزیگ میگوید:
“این یافتهها میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم انسانها چگونه خودآگاهی بدنی مؤثری را توسعه میدهند.”
سرنخ این مسئله در این واقعیت نهفته است که حرکت چرخشی ممکن است توانایی مغز را در نقشهبرداری از فضای فیزیکی تقویت کند. از آنجایی که مگسها به نظر میرسد که به دنبال حرکت بیشتر هستند، ممکن است در حال آموزش خود برای سازگاری و واکنش به حرکات غیرمنتظره باشند.
پاسخهای مشابه در بسیاری از گونههایی که از ترنهای هوایی یا چرخ و فلکها لذت میبرند، مشاهده شده است. محققان بر این باورند که مغز از این تجربیات یاد میگیرد و مدلهای داخلی تعادل و جهتیابی را تقویت میکند.
اگر یک حشره کوچک چنین رفتاری را از خود نشان دهد، ممکن است نشاندهنده این باشد که تمایل به چنین فعالیتهایی، مدتها پیش در مسیر تکامل شکل گرفته است.
چرخش مگسها علیرغم وجود گزینههای آسانتر
مگسها به راحتی به غذا و آب دسترسی داشتند و همچنین گوشههایی برای استراحت در اختیار داشتند. با این حال، برخی از آنها داوطلبانه به سمت دیسک چرخان رفتند.
این رفتار، شانس زنده ماندن آنها را افزایش نمیداد، که نشان میدهد عاملی غیر از گرسنگی یا ترس آنها را به این کار ترغیب کرده است.
دانشمندان از آزمایشهای محیط باز برای اندازهگیری میزان احتیاط یا استرس در حیوانات استفاده کردهاند.
معمولاً، وقتی موجودی مضطرب است، در حاشیه محیط میماند. اما مگسهایی که به دیسک علاقه داشتند، به مرکز آن رفته و در آنجا باقی میماندند. این رفتار، الگوهای رایج ناشی از ترس را نقض میکند.
گامهای بعدی چیست؟
تا کنون، دانشمندان تنها به درک اولیهای از نحوه انتخاب بین کاوش، تغذیه و چرخش توسط مگسهای میوه رسیدهاند.
ابزارهای ژنتیکی موجود در مطالعه مگسهای میوه ممکن است اطلاعات بیشتری درباره مسیرهای عصبی مرتبط با این رفتار بازیگوشانه ارائه دهند.
شاید مطالعات ژنتیکی هدفمند، دقیقاً مشخص کند که کدام مدارهای عصبی باعث پاداش دادن به مگسها برای این چرخش میشود.
با گذشت زمان، درک عمیقتر ممکن است نشان دهد که چگونه حرکت کنترلشده، نقشه داخلی بدن یک موجود زنده را شکل میدهد.
این مفهوم ممکن است برای سایر حیوانات، از جمله انسانهایی که در حال یادگیری حرکات پیچیده یا سازگاری با محیطهای تعاملی هستند، نیز مرتبط باشد.
این مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است.