اخبار جعلی همهجا هستند و در دنیایی که از اطلاعات اشباع شده، تشخیص حقیقت از دروغ هیچگاه به این اندازه سخت و در عین حال حیاتی نبوده است.
مطالعهای جدید با بررسی بیش از ۶۶ هزار نفر در ۹۶ کشور، نشان داده چه افرادی بیشتر در شناسایی اخبار جعلی مشکل دارند و چه کسانی فکر میکنند مهارت خوبی در این زمینه دارند، اما در واقع عملکردشان ضعیفتر است.
این پژوهش توسط دانشمندانی از دانشگاه بریتیش کلمبیا و دانشگاه کمبریج انجام شده و از ابزاری به نام آزمون آسیبپذیری در برابر اطلاعات نادرست (MIST) استفاده کرده است.
این ابزار به پژوهشگران اجازه میدهد هم توانایی گروههای مختلف در تشخیص اخبار جعلی را اندازهگیری کنند و هم میزان دقت آنها در ارزیابی توانایی خودشان را مشخص کنند.
نسل Z و چالش اخبار جعلی
باور رایج این است که نسلهای جوانتر، بهویژه نسل Z (متولدین ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲)، در مواجهه با محتوای دیجیتال مهارت بیشتری دارند. اما نتایج مطالعه خلاف این را نشان میدهد.
افراد این گروه سنی در تشخیص تیترهای جعلی عملکردی پایینتر از میانگین داشتند. البته نکته مثبت این بود که آنها نسبت به این ضعف آگاه بودند و خود را دست بالا نمیگرفتند.
دکتر «فریدریش گوتز»، نویسنده ارشد این تحقیق میگوید:
«هنوز این تصور اشتباه گسترده وجود دارد که افراد بومی دنیای دیجیتال بهتر میتوانند در این فضاها حرکت کنند. این دیدگاه در فضای آکادمیک سالهاست رد شده، اما هنوز به ذهن عموم راه پیدا نکرده است.»
نقش تحصیلات در تشخیص اخبار جعلی
افرادی که تحصیلات دانشگاهی داشتند، در شناسایی اخبار جعلی عملکرد بهتری داشتند. با این حال، آنها اغلب توانایی خود را بیش از حد تخمین میزدند.
در مقابل، کسانی که تنها دیپلم دبیرستان داشتند، دیدگاه متواضعانهتری نسبت به توانایی خود داشتند، اما در عین حال در تشخیص اخبار جعلی دقت کمتری نشان دادند.
به گفته دکتر گوتز:
«فرقی نمیکند چه کسی باشید و چقدر فکر میکنید میدانید؛ هیچکس در برابر اطلاعات نادرست مصون نیست. همه ما مرتب در معرض اطلاعات غلط قرار میگیریم و احتمال فریب خوردن برای همه ما وجود دارد.»
تأثیر دیدگاه سیاسی و تفاوتهای جنسیتی
یکی از واضحترین یافتهها در این پژوهش، ارتباط بین گرایش سیاسی و آسیبپذیری در برابر اخبار جعلی بود. افرادی با دیدگاههای محافظهکارانه بیشتر احتمال داشت اخبار جعلی را باور کنند.
کمترین امتیازها متعلق به افرادی بود که در جناح راست افراطی قرار داشتند. با این حال، اکثر محافظهکاران در قضاوت توانایی خود برای تشخیص اطلاعات غلط نسبتاً دقیق بودند. البته این خودآگاهی در میان افراطگرایان کاهش مییافت.
از سوی دیگر، دادهها نشان دادند که زنان کمی بیشتر از مردان احتمال داشت اخبار نادرست را باور کنند. اما نکته جالب این است که زنان در ارزیابی توانایی خود برای تشخیص اخبار جعلی بهتر از مردان عمل کردند. مردان بیشتر از زنان در توانایی خود اعتماد به نفس بیش از حد داشتند.
چگونه نادرستیها اندازهگیری شدند؟
در این مطالعه، به شرکتکنندگان ترکیبی از تیترهای خبری واقعی و جعلی ارائه شد و از آنها خواسته شد مشخص کنند کدام تیتر واقعی است.
برخی از تیترهای جعلی شامل تئوریهای توطئه بودند؛ مثلاً:
- «گروه کوچکی از افراد با کنترل قیمت طلا و نفت، اقتصاد جهان را کنترل میکنند»
- «دولت در حال پنهانکاری گسترده درباره نقش خود در واقعه ۱۱ سپتامبر است»
- «چپگراها بیشتر از دیگران برای نمره خوب، دروغ میگویند»
در مقابل، تیترهایی مانند:
- «حدود یک چهارم از روزنامههای بزرگ آمریکا در سال ۲۰۱۸ کارکنان خود را تعدیل کردند»
واقعی بودند.
با مقایسه نتایج پاسخها با سطح اعتماد به نفس شرکتکنندگان، محققان توانستند فاصله بین تصور و واقعیت را در توانایی آنها شناسایی کنند.
مقابله با اخبار جعلی نیازمند اراده سیاسی است
این مطالعه بر نیاز به آموزش بهتر و کمپینهای آگاهیرسانی عمومی برای شناسایی اخبار جعلی تأکید دارد. اما اجرای چنین راهکارهایی نیازمند اراده سیاسی است که همیشه هم وجود ندارد.
دکتر گوتز میگوید:
«حس من این است که در حال حاضر، همه دموکراسیها بهصورت جدی به دنبال حل این مشکل نیستند. بدتر اینکه، در جهانی که قطبی شده، برخی از کنشگران – از جمله سیاستمداران – ممکن است عمداً از اخبار جعلی سوءاستفاده کنند.»«اما اگر دولتی با حسن نیت بخواهد این مشکل را در جامعه حل کند، میتواند از این تحقیق برای افزایش آگاهی و حرکت به سمت پژوهشهای مداخلهگرایانه استفاده کند.»
اخبار جعلی، خطری برای همه
اخبار جعلی فقط یک مزاحمت دیجیتال نیستند؛ بلکه تهدیدی جدی برای دموکراسی و تصمیمگیری آگاهانه محسوب میشوند. این مطالعه جهانی یادآوری میکند که اطلاعات غلط میتواند هر کسی را تحت تأثیر قرار دهد؛ صرفنظر از سن، جنسیت، تحصیلات یا باورهای سیاسی.
و شاید مهمترین نتیجه این باشد که:
اولین قدم برای دوری از فریب، پذیرفتن این حقیقت است که شما هم ممکن است گول بخورید.
مطالعه کامل در مجله Personality and Individual Differences منتشر شده است.