فصل سوم سریال Squid Game در قلمرویی آشنا آغاز میشود. این قسمتهای جدید دقیقاً پس از پایان فصل دوم آغاز میشوند، جایی که گی هون (با بازی لی جونگ-جه) در مأموریت خود برای کشتن فرانتمن (با بازی لی بیونگ-هون) و توقف بازیها شکست خورد. با این حال، حضور او در بازی هنوز به پایان نرسیده است؛ او بار دیگر به خوابگاه بازگردانده میشود و همچنان در بازیها شرکت دارد. اما پس از ناکامی در پایان دادن به بازیها از طریق شورش، طرز فکر او به طور چشمگیری تغییر کرده است؛ تغییری که نقشی تعیینکننده در روند کلی فصل سوم دارد.
همانطور که از ابتدا وعده داده شده بود، سریال در این فصل خطرات بیشتری را به نمایش میگذارد و صحنههای تاریک و پرتنشی را به همراه دارد. در عین حال، داستانهای فرعی مهم نیز با قدرت ادامه پیدا میکنند. از جمله، جون هو (با بازی وی ها جون) که به جستجوی جزیره ادامه میدهد، در حالی که از همکاری کاپیتان پارک (با بازی اوه دال سو) با برادرش بیخبر است. همچنین، شخصیت نو اول (با بازی پارک گیو یانگ) مأموریتی مشخصتر دارد که از اتفاقات پایان فصل دوم نشأت میگیرد. تمام این خطوط داستانی در فصل سوم گرد هم میآیند و برخی از تاریکترین لحظات کل سریال را رقم میزنند.
فصل سوم سریال Squid Game بدون وقفه وارد اکشن میشود و با قدرت ادامه مییابد
از صحنه ابتدایی پرتنش قسمت اول، مشخص است که فصل سوم با شش قسمت قصد ندارد از سرعت بازیها بکاهد. خیلی زود سریال بهخوبی پیامدهای شورش شکستخورده گی-هون را بررسی میکند و نشان میدهد شخصیتهای محوری چگونه با این شکست کنار آمدهاند. حالوهوای تیره و غمانگیز حاکم است که بهخوبی احساس ناامیدی را پس از تمام چیزهایی که گروه از دست داده، منتقل میکند. هرچند این فضا در طول فصل دگرگون میشود، اما تأثیر آن تا پایان باقی میماند.
بازیهای قدرتمند بازیگران فصل سوم نیز در کنار این فضاسازی به درخشش سریال کمک میکنند. لی جونگ-جه بار دیگر با بازی درخشان خود در نقش گی هون، شخصیت خود را در مسیری تازه و پیچیده قرار میدهد؛ او جنبهای متفاوت از شخصیت اصلی را به نمایش میگذارد که نشان میدهد اعمال فرانتمن چه تأثیری بر ذهنیت او گذاشتهاند. در سوی مقابل، لی بیونگ-هون با عمق دادن بیشتر به شخصیت فرانتمن، پیچیدگیهای جدیدی را وارد داستان میکند که بر پایه داستان فصل دوم بنا شدهاند.
طبیعتاً دیگر شرکتکنندگان بازی نیز داستان خود را ادامه میدهند. در میان بازیگران، کانگ اِ شیم در نقش گئوم جا و پارک سونگ هون در نقش هیون جو، بهویژه هنگام شروع مجدد بازیها، درخشش خاصی دارند. اما از میان همه، جو یو ری در نقش جون هی بیش از دیگران میدرخشد. فصل سوم کمبود پرداخت شخصیت او در فصل دوم را جبران میکند و جو یو ری با اجرای تأثیرگذار خود، رشد و سختیهای شخصیتش را بهخوبی به تصویر میکشد؛ از جمله در صحنهای در ابتدای فصل که اتفاقی مهم در داستان او رقم میزند.
در مورد بازیها نیز باید گفت که تدارکات جدید فرانتمن نشان میدهد که گی هون و سایر بازیکنان با چه خطرات بزرگی روبهرو هستند. چالشهای جدید حتی خطرناکتر از تمام چیزهایی هستند که پیشتر دیدهایم. یکی از نمونهها، بازی طنابزنی (Jump Rope) است که از نظر فیزیکی چالشی شدید برای بازیکنان ایجاد میکند و سطح خطر بازیها را به طور چشمگیری افزایش میدهد. سریال Squid Game در فصل سوم با بهرهگیری از ترکیب شخصیتپردازی قوی و طراحی بازیهای تنشزا، برخی از نفسگیرترین لحظات کل سریال را خلق میکند.
ادامه نبرد گی هون و فرانتمن در فصل سوم اما با یک تفاوت
در کنار بازیها و بازیکنان، فصل سوم از طریق تقابل گی هون و فرانتمن نیز جذابیت خود را حفظ میکند. این نبرد از طریق اتفاقاتی که در جزیره رخ میدهد و جستجوی جون هو در دریا روایت میشود. حالا که نیت واقعی کاپیتان پارک در فصل دوم برای بینندهها آشکار شده، هر صحنهای میان او و کارآگاه با لایهای مضاعف از تنش همراه است. او نمیخواهد جون هو به جزیره برسد و همین باعث ایجاد بازی روانی جداگانهای بین این دو شخصیت شده است. این بخش از داستان با تکیه بر انگیزههای شخصی هر دو طرف، به درگیری کلی عمق بیشتری میبخشد.
در مورد رویارویی مستقیم گی هون و فرانتمن، حالا که ضدقهرمان دیگر مستقیماً در بازیها شرکت نمیکند، سطحی از گسست میان این دو حس میشود. اگرچه همچنان تقابل دیدگاههای آنها درباره دنیا تنشآفرین است، نبود تعامل مستقیم، در ابتدا کمی احساس کمبود ایجاد میکند. خوشبختانه، با ورود عناصر جدیدی که در فصلهای پیشین وجود نداشت، این مشکل برطرف شده و راهی برای ادامه تقابل ایدئولوژیک میان این دو شخصیت فراهم میشود.
تنها ایراد روایت فصل سوم مربوط به نحوه تقسیمبندی قسمتهاست. در حالی که فصل سوم بلافاصله از پایان فصل دوم آغاز میشود، فقدان یک مقدمه مجدد باعث میشود شروع فصل کمی شبیه قسمت هشتم فصل دوم باشد. با توجه به فاصله ششماهه میان قسمتها و نبود بازتعریف اولیه، در ابتدا نوعی فاصله احساسی با مخاطب ایجاد میشود. گرچه این مسئله در ادامه و با پیشرفت قسمتها رفع میشود، اما برخی اتفاقات ابتدایی ممکن است به اندازه کافی تأثیرگذار نباشند.
فصل سوم سریال Squid Game پایانی شایسته برای این اثر محبوب نتفلیکس ارائه میدهد
خوشبختانه، سریال با استفاده از پیچشهای دراماتیک و فضای تاریک و پرتنش فصل سوم، موفق میشود انتظار مخاطبان را با روایت تأثیرگذار خود جبران کند. بسیاری از اتفاقات این فصل تماشای دشواری دارند، اما همه آنها بهخوبی در خدمت روایت کلی قرار گرفتهاند. تمام کنشها در داستان دارای هدفی مشخص و قابل توجیهاند و این باعث شده که سرنوشت هر شخصیت با قدرت و وضوح روایت شود؛ در حالی که گی هون و فرانتمن همچنان در مرکز توجه باقی ماندهاند.
با بازیهایی پرتنش و داستانی جذاب که دقیقاً ادامه فصل دوم را روایت میکند، فصل سوم سریال Squid Game پایانی قدرتمند و تأثیرگذار برای این اثر محبوب نتفلیکس ارائه میدهد. این فصل تمرکز خود را بر مضامین اصلی و شخصیتهای محوری حفظ کرده و پایانی ارائه میدهد که به همان اندازه که نفسگیر است، تیره و نگرانکننده نیز هست. با رویکردی بیپروا نسبت به سختیهای پایان کار، سریال پایانی تأثیرگذار خلق میکند که تا مدتها پس از آخرین دقیقهها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند.