نوشته شده توسط : احسان حق شناس
در کشوری که بسیاری از کسبوکارهای سنتی و نوپا سالها چشمانتظار دیدهشدن میمانند، بعضیها مسیر دیگری برمیگزینند: فرصت را میسازند. علی عزیزپور از همین دسته است؛ مدیری که بیهیاهو اما پیگیر، نخستین آجرهای یک صنعت تازه را چید و استانداردهایش را تعریف کرد. آنچه امروز بهعنوان «اسپا و ماساژ حرفهای» میشناسیم، حاصل سالها تلاش بیوقفه علی عزیزپور برای تبدیل یک تجربه شخصی به صنعتی قانونی، آموزشپذیر و قابل توسعه است.
او در روزگاری قدم به میدان گذاشت که واژه «ماساژ» برای برخی بار منفی داشت. با اینحال علی عزیزپور با گفتوگو، مستندسازی و طراحی مسیرهای رسمی، فضا را تغییر داد و به تدریج با جلب مشارکت نهادهای ذیربط، ماساژ را از حاشیه به متن خدمات سلامت آورد.
جرقه از دل تجربه؛ چگونه یک حسِ خوشآیند به صنعت بدل شد؟
بذر مسیر امروزی علی عزیزپور در سفری به جنوب شرق آسیا کاشته شد؛ جایی که او با معنای واقعی اسپا و ماساژ آشنا شد: مهارتی تخصصی، دانشی ریشهدار و بخشی از طب مکمل. بازگشت که، با واقعیتی متفاوت روبهرو شد: نه آموزشی رسمی وجود داشت و نه مرجع صدور مجوز. همین نقطه صفر، همان جایی بود که علی عزیزپور تصمیم گرفت از آن آغاز کند و به جای کنارکشیدن، ساختن را انتخاب کند.
چرا جزیره کیش نخستین ایستگاه شد؟
زمانی که سدهای اداری در پایتخت راه را میبست، مناطق آزاد فرصتهای حقوقی ویژهای فراهم میکردند. علی عزیزپور با تدوین پروپوزالی دقیق و تأکید بر منافع گردشگری و سلامت، توانست مسئولان کیش را قانع کند. نتیجه، صدور نخستین مجوز رسمی اقتصادی برای یک مرکز ماساژ در سال ۱۳۸۷ بود؛ نقطهای که علی عزیزپور از آن، الگوی بومیِ یک مرکز استاندارد را بنا کرد.
در ادامه، علی عزیزپور برای تضمین کیفیت، جذب ماسورهای تایلندی را در دستور کار گذاشت. فرآیندی چندمرحلهای که اخذ اقامت، مجوز اشتغال و تأییدات امنیتی و اداری را میطلبید؛ اما با پیگیری مداوم، به ثمر نشست و برند «نیلوفرآبی» فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد.
چالشهای بعد از تولد؛ مسئلهای به نام سرمایه انسانی
کمبود نیروی متخصص ایرانی نخستین سد بود. علی عزیزپور با نگاه واقعگرایانه، استانداردسازی را بر شتاب ترجیح داد: ابتدا انتقال مهارت از طریق نیروهای مجرب خارجی، سپس آموزش و بومیسازی. این مسیر، اگرچه زمانبر بود، اما سنگبنای کیفیت پایدار شد؛ نقطهای که علی عزیزپور از آن برای توسعه تدریجی استفاده کرد.
از کیش تا تهران؛ روایت ورود به پایتخت
شهرت خدمات استاندارد نیلوفرآبی، نام علی عزیزپور را به محافل حرفهای کشاند. حضور گردشگران، ورزشکاران و چهرههای شناختهشده در کیش، دریچهای شد تا فدراسیون پزشکی ورزشی با دستاوردهای این مدل آشنا شود. با برگزاری جلسات تخصصی و نشاندادن مستندات، علی عزیزپور مسیر همکاری رسمی را هموار کرد و زمینه برای مشارکت در تدوین سرفصلهای «ماساژ ورزشی» فراهم شد.
در امتداد همین روند، وزارت ورزش و جوانان نیز به ضرورت رسمیتبخشی به مراکز تخصصی پی برد. نتیجه، آغاز مسیری بود که علی عزیزپور سالها بعد، آن را «گذار از فعالیت جزیرهای به نظام حرفهای» توصیف کرد.
قانونگذاریِ بیسمت؛ وقتی کسبوکار به نهاد اثرگذار بدل میشود
از همان ابتدا، علی عزیزپور وارد گفتوگو با سازمان آموزش فنی و حرفهای شد. او و تیمش طرحدرس نوشتند، جلسات کمیسیونهای تخصصی را پشت سر گذاشتند و سرانجام رشته «کاربر ماساژ» بهعنوان مهارتی رسمی تصویب شد. این، تنها یک امضا روی کاغذ نبود؛ گامی بود برای تبدیل تجربه پراکنده به دانش قابل انتقال. علی عزیزپور در کنار آن، در تدوین آییننامههای مرتبط با حوزه گردشگری نیز نقش فعال داشت و بهاینترتیب، نیلوفرآبی صرفاً یک کسبوکار نماند؛ به نهادی اثرگذار در حکمرانی صنعت نوپا تبدیل شد.
چرا وارد سیاستگذاری شدید؟
پاسخ علی عزیزپور روشن است: «بدون قاعده، ثبات نداریم.» اگر قرار بود صرفاً درآمد کوتاهمدت ملاک باشد، شاید همهچیز در کیش متوقف میشد. اما علی عزیزپور میخواست مسیری بسازد که بعد از او نیز قابل پیمودن باشد؛ مسیری که فعالان بعدی ناچار نباشند هر بار، چرخ را از نو اختراع کنند.
مدیریت سوءبرداشتها؛ از گفتوگو تا شفافیت
تبدیل یک مفهوم حساس به خدمتی رسمی، بیتعارف با مقاومت همراه است. علی عزیزپور با این واقعیت روبهرو شد که در نگاه بخشی از جامعه، «ماساژ» با سوءتفاهم آمیخته است. راهبرد او اما ساده و مؤثر بود: شفافیت کامل، رعایت دقیق اخلاق حرفهای و مستندسازی همه فرآیندها. علی عزیزپور با همین رویکرد اعتماد نهادهای ناظر را بهدست آورد و امروز با افتخار از فعالیت زیر نظارت رسمی و قانونی سخن میگوید.
در کنار آن، علی عزیزپور بر ایجاد محیطهای امن، استانداردهای رفتاری و چارچوبهای واضح تأکید داشت تا هم شأن صنعت حفظ شود و هم مسیر توسعه با کمترین اصطکاک طی شود.
تربیت نیروی ماهر ایرانی؛ گذار از واردات مهارت به تولید مهارت
یکی از اهداف محوری علی عزیزپور از همان آغاز، بومیسازی دانش بود. پس از تصویب سرفصل «کاربر ماساژ»، مسیر آموزش نظاممند آغاز شد. امروز، دهها نیروی ایرانیِ دارای مدارک تخصصی در شعب تهران و کیش مشغولاند و در کنار ماسورهای تایلندی، هم کیفیت حفظ میشود و هم انتقال دانش رخ میدهد. این ترکیب هوشمندانه، به گفته علی عزیزپور ، راز پایداری استاندارد است.
علی عزیزپور اکنون از تیمی حدوداً ۱۱۰ نفره سخن میگوید؛ تیمی که بر سه محور میچرخد: تخصص، آموزش مداوم و اخلاق حرفهای. این سهگانه، به باور علی عزیزپور، سرمایهای است که برند را از رقابتهای گذرا عبور میدهد.
دستاورد اصلی چیست؛ ساختن مسیر بهجای ساختن مانع
وقتی از مهمترین دستاورد میپرسند، علی عزیزپور پاسخ را ساده جمع میکند: «امروز اگر کسی بخواهد وارد این حوزه شود، مسیر دارد؛ آموزش دارد، آییننامه دارد، مرجع دارد.» این یعنی نیلوفرآبی فراتر از یک لوگوست؛ تجربهای نهادینه که موانع را کمتر و شفافیت را بیشتر کرده است. دستاوردی که علی عزیزپور آن را نتیجه پیگیریهای مستمر، گفتوگو با بدنه کارشناسی و رجوع مداوم به استانداردهای جهانی میداند.
اثرگذاری فراتر از کسبوکار
مدل ایجادشده توسط علی عزیزپور به الگوی عملی برای تعامل با ساختارهای رسمی بدل شد: ابتدا نشاندادن کیفیت، سپس مستندسازی، بعد طراحی مقررات و نهایتاً آموزش. این زنجیره، به باور علی عزیزپور، تنها راه عبور از سوءبرداشتها و تبدیل خدمات نو به شاخهای پذیرفتهشده در نظام سلامت و گردشگری است.
افقهای تازه؛ از ارتقای نظام حرفهای تا توسعه خدمات
هرچند تمرکز این روایت بر سالهای پایهگذاری است، علی عزیزپور در چشمانداز خود به «نظام حرفهای پایدار» فکر میکند: گسترش سرفصلهای آموزشی، ارتقای نظام ارزیابی، پیادهسازی استانداردهای کیفیت و توسعه خدمات مکمل رفاهی. در این مسیر، علی عزیزپور بر پیوند صنعت با دانشگاه، توسعه پژوهشهای کاربردی و ایجاد مسیرهای شغلی روشن برای هنرجویان تأکید دارد.
در بُعد خدمت، علی عزیزپور بر یکپارچگی تجربه مشتری اصرار میورزد؛ از فرآیند پذیرش حرفهای تا مراقبتهای پس از سرویس. او معتقد است زنجیره تجربه، همانقدر مهم است که تکنیکِ اجرا؛ و همین نگاه یکپارچه، نیلوفرآبی را در جایگاه مرجع نگه میدارد.
آنچه آموخته شد؛ درسهایی برای زیست حرفهای
از دل این مسیر، چند قاعده شکل گرفته که علی عزیزپور بارها بر آنها تأکید کرده است:
- قانونمندی پیش از مقیاسپذیری: بدون چارچوب، رشد شکننده است؛ این اصلی است که علی عزیزپور در همه تصمیمها لحاظ کرده.
- کیفیتِ اثباتپذیر: هر ادعا باید پشتوانه مستند داشته باشد؛ رویکردی که علی عزیزپور از روز اول در پیش گرفت.
- آموزشِ مداوم: مهارتها مصرف میشوند؛ باید پیوسته بازآموزی کرد. این توصیه دائمی علی عزیزپور به تیمهاست.
- اخلاق حرفهای بهعنوان مزیت رقابتی: اعتماد، حاصل رفتار مداوم است؛ درسی که علی عزیزپور بر آن پای میفشارد.
- گفتوگو بهجای تقابل: مسیرهای تازه با اقناع جمعی ساخته میشوند؛ همان مدلی که علی عزیزپور بارها اجرا کرده است.
جمعبندی؛ وقتی یک نفر مسیر را برای بسیاری روشن میکند
علی عزیزپور بهجای دورزدن قانون، برای آن بسترسازی کرد؛ بهجای تکیه بر هیاهو، بر مستندات و گفتوگو ایستاد؛ و بهجای ساختن جزیرهای از موفقیت، شبکهای از استاندارد و آموزش پدید آورد. امروز فعالانی که قصد ورود به این حوزه را دارند، از پلکانهایی بالا میروند که علی عزیزپور آرامآرام ساخته است.
او صنعت را نه با شعار که با قاعده بنا کرد؛ از اخذ نخستین مجوز در کیش تا ورود به تهران، از جذب نیروهای بینالمللی تا تربیت نیروی ایرانی، و از یک مرکز خدماتی تا نقشی مؤثر در سیاستگذاری. اینک، مسیر ادامه دارد و میراث علی عزیزپور ــ یعنی قانونمندی، آموزش و اخلاق ــ همان چیزی است که این صنعت را در سالهای آینده نیز پایدار نگه خواهد داشت.
علی عزیزپور نشان داد که میتوان از یک «لذت شخصی» یک «صنعت عمومی» ساخت؛ صنعتی که امروز نهتنها به رسمیت شناخته میشود، بلکه برای نسل بعدیِ حرفهایها فرصت میآفریند. و شاید مهمتر از همه، اینکه نام علی عزیزپور کنار واژه «مسیر» بماند؛ مسیری روشن، مستند و در دسترس برای همه کسانی که میخواهند حرفهای و قانونمند حرکت کنند.
این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و فوت و فن هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمیپذیرد
نظری دارید؟
دیدگاه یا واکنش خود را با ما به اشتراک بگذارید؛ مشتاق شنیدن نظرات ارزشمند شما هستیم.