استودیوی پیکسار با آثار منحصر به فردش دنیای انیمیشن را تغییر داده و نام آن به تنهایی میتواند تماشاگران فراوانی را به سینماها بیاورد. این کمپانی تاکنون ۱۹ اثر روانهی سینماها کرده که در ادامه آنها را از بهترین تا بدترین رتبه بندی خواهیم کرد:
۱- «شگفت انگیزان» (The Incredibles) / محصول ۲۰۰۴
این شاهکار در زمان اکرانش قدرت انیمیشنهای دیجیتال را به همگان نشان داد؛ «شگفت انگیزان» یک انیمیشن ابرقهرمانی بود که قبل از مارول و بتمنِ کریستوفر نولان به سینماها آمد و با داستانی جذاب، کمدی تازه، سکانسهای اکشن درگیر کننده و همچنین شخصیتهای باور پذیرش دل مخاطبان را به دست آورد.
۲- «داستان اسباب بازی ۲» (Toy Story 2) / محصول ۱۹۹۹
انیمیشنی که بعد از «پدرخوانده ۲»، باید به عنوان بهترین دنبالهی تاریخ سینما شناخته شود! پیکسار با این اثر نشان داد که توانایی روایت داستانهای تاثیرگذار را دارد و از اضافه کردن سکانسهای غمگین نیز خودداری نمیکند. «داستان اسباب بازی ۲» هم با کودکان و هم با والدین آنها ارتباط برقرار خواهد کرد؛ چراکه هر دو گروه، حس رها شدن را میفهمند.
۳- «راتاتویی» (Ratatouille) / محصول ۲۰۰۷
انیمیشنی با داستانی کلاسیک که نمونهی آن را در «بانو و ولگرد» (Lady and the Tramp) دیدهایم؛ داستان موشی در پاریس که میخواهد سرآشپز شود، اما چون موش است، حتی حضورش در آشپزخانه هم برای انسانها قابل قبول نیست. بِرَد بِرد با کارگردانی این اثر بار دیگر استعداد خود را به همگان اثبات کرد.
۴- «داستان اسباب بازی» (Toy Story) / محصول ۱۹۹۵
اکثر مردم به این انیمیشن رتبهی بهتری میدهند و حتی میگویند که بهترین اثر پیکسار است. «داستان اسباب بازی» همان اثری است که به عنوان سرچشمهی ایدههای خوب این کمپانی شناخته میشود. داستان این انیمیشن در آن زمان تازگی فراوانی داشت و از تخیل مشترک کودکان (اسباب بازیها زنده هستند!) برای روایت داستانی جذاب استفاده نمود.
۵- «کارخانهی هیولاها» (Monsters) / محصول ۲۰۰۱
انیمیشنی با داستان تازه و قدرتمند؛ هیولاهایی که بچهها به هنگام شب در اتاقشان میبینند، واقعی هستند! آنها آمدهاند تا بچه ها را بترسانند و از انرژی ترس آنها برای روشن کردن خانهها و شهرشان استفاده کنند. تازگی، طنز و صداپیشگان عالی، «کارخانهی هیولاها» را به یکی از به یادماندنیترین آثار پیکسار تبدیل کرده است.
۶- «درون بیرون» (Inside Out) / محصول ۲۰۱۵
اثری که به عنوان تازهترین شاهکار پیکسار شناخته میشود. پیدا کردن دنیایی جدید در لا به لای واقیعت روزمهی مردم، یکی از تواناییهای اصلی پیکسار است که در این انیمیشن هم به وضوح مشاهده میشود. داستان در مورد رایلی است؛ داخل ذهن این دختر ۱۱ ساله پنج کاراکتر اصلی به نامهای شادی، ترس، خشم، نفرت و غم وجود دارند که احساسات او را شکل میدهند و خاطراتش (چه خوب و چه بد) را در گویهای رنگارنگ ثبت میکنند. پس از دیدن «درون بیرون»، داستان آن برای همیشه همراه شما خواهد بود.
۷- «داستان اسباب بازی ۳» (Toy Story 2) / محصول ۲۰۱۰
سومین «داستان اسباب بازی» باعث شد تا محبوبترین مجموعهی پیکسار شناخته شود. حالا دیگر همه خواهان ««داستان اسباب بازی ۴» هستند! لازم به ذکر است که در «داستان اسباب بازی ۳» شاهد یک شخصیت منفی کاملا شرور نیز هستیم؛ چیزی که کمتر در دنیای پیکسار دیده میشود. سکانسی که در آن اسباب بازیها دستهای یک دیگر را نگه میدارند و هم چنین پایان خوش داستان، باعث خواهد شد تا کاراکترهای «داستان اسباب بازی» را هرگز فراموش نکنید.
۸- «در جستجوی نیمو» (Finding Nemo) / محصول ۲۰۰۳
انیمیشنی که بیش از هر اثر دیگر پیکسار، توسط کودکان و والدین آنان بارها و بارها تماشا شده است. داستان یک دلقک ماهی که برای یافتن پسرش یک اقیانوس را پشت سر میگذارد و با انواع کاراکترهای بامزه آشنا میشود، برای هر سلیقهای جذاب خواهد بود. صداپیشگی عالی و توجه به جزئیات از نکات قابل توجه این اثر هستند.
۹- «بالا» (Up) / محصول ۲۰۰۹
سکانس اولیهی این انیمیشن که «زندگی» را به تصویر میکشد، بسیار مشهور بوده و به عنوان تاثیرگذارترین بخش آن شناخته میشود. کارل فردی سالمند است که برای فرار از دست ساختمانسازها و خانهی سالمندان با صدها بادکنک خانهاش را از زمین بلند کرده و عازم «آبشار بهشت» در ونزوئلا میشود. «بالا» فیلمی زیبا و پر از احساسات است که خیلیها با آن خاطره دارند.
۱۰- «وال-ایی» (WALL-E) / محصول ۲۰۰۸
«وال-ایی» یک اثر علمی-تخیلی عالیست که تاثیر آن در فیلمهایی چون «بیلد رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) نیز به وضوح مشاهده میشود. البته بخشی از داستان این انیمیشن که در سفینهی فضایی اتفاق میافتد کاملا معمولی و کلیشهایست، اما قسمت ابتدایی آن بسیار تاثیرگذار و زیباست.
۱۱- «کوکو» (Coco) / محصول ۲۰۱۷
«کوکو» یک انیمیشن خوب است که داستان بامزهی آن در مکزیک و در «روز مردگان» شکل میگیرد. با توجه به گزارشات باکس آفیس، باید گفت که تماشاگران مکزیکی هم این اثر را پسندیده و آن را قبول دارند.
۱۲- «ماشینها» (Cars) / محصول ۲۰۰۶
انیمیشنی که در زمان خودش جلوههای بصری بسیار شگفتآوری داشت، اما داستان آن کاملا معمولی بوده و چیزی برای گفتن ندارد.
۱۳- «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) / محصول ۱۹۹۸
این اثر درست بعد از قسمت اول «داستان اسباب بازی» به سینماها آمد و با «مورچه ها»ی (Antz) دیزنی رو به رو شد. «زندگی یک حشره» داستانی معمولی در مورد مورچههای سخنگو است که اکنون کمی بیش از حد تکراری به نظر میآید.
۱۴- «در جستجوی دوری» (Finding Dory) / محصول ۲۰۱۶
اگر «در جستجوی دوری» را تنها به عنوان یک دنباله در نظر بگیریم، با یک اثر خوب طرف هستیم. اما مشخص است که این اثر به جای استفاده از نوآوری و داستان جدید، از نام و شهرت قسمت اول استفاده کرده تا موفق شود.
۱۵- «دلیر» (Brave) / محصول ۲۰۱۲
خیلیها به این فیلم و شخصیت اول آن امید داشتند، اما در نهایت باید گفت که در «دلیر» همه چیز به نوعی دست دوم به نظر میآید.
۱۶- «دانشگاه هیولاها» (Monsters University) / محصول ۲۰۱۳
در این انیمیشن، پیکسار برای اولین بار داستان قسمت دوم یکی از مجموعههایش را به عقب برگردانند. «دانشگاه هیولاها» داستانی دلپذیر از روزهای کالج دو شخصیت اصلی برایمان روایت میکند، اما به هیچ عنوان قدرت یا تازگی قسمت اول را ندارد.
۱۷- «ماشینها ۲» (Cars 2) / محصول ۲۰۱۱
قسمت دومی که حتی بیشتر از قسمت قبلی خود حرفی برای گفتن نداشت.
۱۸- «دایناسور مهربان» (The Good Dinosaur) / محصول ۲۰۱۵
یک داستان دایناسوری که در بهترین حالت معمولی تلقی میشود.
۱۹- «ماشینها ۳» (Cars 3) / محصول ۲۰۱۷
با قرار گرفتن شخصیت اصلی در یک نقش مسنتر، این انیمیشن پتانسیل بهتر بودن را داشت؛ اما ضعفهای بیشمار در داستان و شخصیتپردازی باعث میشود تا مخاطب این اثر را طی مدت کوتاهی به فراموشی بسپارد.