این چیزیه که وقتی بیدار میشی به خودت میگی، سردی بودن، وجودت رو فرا میگیره.
از خوابیدن و از بیدار شدن متنفرم. از آدمایی که میخندند، از آدمایی که شادن… از اینکه هدف دارند و این هدف رو قطعیت زندگی می دونن… از اینکه امید دارند.
دیروز در مورد اگزیستانسیالیسم خوندم، نتیجم:
"it doesn't matter what you choose it only matters when you choose"
(اهمیت نداره چی انتخاب میکنی تنها وقتی اهمیت پیدا میکنه که انتخاب میکنی)
تو استخر به این نتیجه رسیدم.
لویس کرل میگه "از شروع شروع آغاز کن و تا پایان برو و بعد به ایست"
اینو دیروز ته یه بازی کامپیوتری به نام Alice is dead (آلیس مرده) دیدم
ته یه بازی دیگه به نام amnesia (فراموشی) نوشته بود:
if you stare into the abyss the abyss will stare back at you
(اگر به عمق نیستی نگاه کنی، نیستی برمیگرده و تو رو نگاه می کنه)
برداشتی از نیچه ست
…
حسن سر لبه یه جدول نشسته بود.
حسن گشنه بود. چند روزی بود که چیزی نخورده بود با این وجود گرسنگی چیزی نبود که بیشتر اذیتش میکرد، گرما بود. از چسبیدن لباس پُرعرقش به بدنش بدش میاومد.
تقی کنارش ظاهر شد. به همون حالت نشسته بود و جلو رو نگاه میکرد تقی امروز وقت نکرده بود غذا بخوره… یا نخواسته بود غذا بخوره… در هر صورت گرسنه بود بدون اینکه سرش رو برگردونه به حسن گفت "دردت رو درک میکنم، میفهمم که چی میکشی".
حسن بدون اینکه سرش رو برگردونه یا حالت صورتش هیچ تغییری کنه چیزی درونش شکست. چیزی از خشم… چیزی از عصبانیت…. چیزی از تکرار… چیزی از بی خیالی…. پیراهن پرعرق که به پوستش چسبیده بود سریع جای این حسها رو گرفت.
"تقی چند سال بعد" اومد و کنار این دو نشست نگاهی به "تقی قبل" کرد نگاهی به حسن کرد و بعد به جلو نگاه کرد. "تقی چند سال بعد" ورشکست شده بود، خیلی وقت بود که چیزی نخورده بود. گرما اذیتش میکرد عرق کرده بود و لباسش به بدنش چسبیده بود. براش فرقی نمیکرد که اون دوتا دردش رو میفهمن یا نه، اصلا این فکرها رو نمیکرد. تنها فکری که میکرد این بود که چقدر بدش میاد که پیراهنش به بدنش چسبیده.
علی… کنار این سه نشست.
لبه جدول چهار آدم نشسته بودند بدون هیچ حس و حالتی جلوی خود رو نگاه میکردند.
علی گرسنه بود امروز نخواسته بود غذا بخوره، وقت نکرده بود. با خودش گفت "من درک میکنم که اینا چی میکشن".
چیزی روی جدول شکست. جدولی که تا نهایت نیستی ادامه پیدا میکرد جدولی پُر از حسن و علی و تقی….
شاد باشید