نوآ هاولی پیش از این نشان داده که بهخوبی میتواند یک دنیای داستانی تثبیتشده را بگیرد و چیزی کاملاً منحصربهفرد درون آن خلق کند. سریال Fargo از او تحسین منتقدان را برانگیخت و جوایز متعددی دریافت کرد، و سریال کمتر دیدهشده او در دنیای X-Men با نام Legion نیز یکی از نوآورانهترین آثار ابرقهرمانی تا به امروز است.
اکنون هاولی به دنیای Alien پا گذاشته و با سریال Alien: Earth، یک سریال علمیتخیلی جدید که دو سال پیش از سفر سرنوشتساز ریپلی در Nostromo رخ میدهد، بازگشتی تازه به این جهان رقم زده است. این سریال دنیایی را که توسط کارگردانان شاخصی چون ریدلی اسکات، جیمز کامرون و دیوید فینچر ساخته شده گسترش میدهد. جای شگفتی نیست که سریال Alien: Earth خود یک دستاورد مهم محسوب میشود و بافت و جزئیات تازهای را به جهانی میافزاید که در فیلمهای اصلی Alien به ندرت دیدهایم.
سریال Alien: Earth عمدتاً بر روی سیاره زمین جریان دارد، اما در آیندهای دور که شرکتهای فناوری بر جهان سلطه دارند. این بخش از داستان، همراه با تلاش بیپایان انسانها برای رسیدن به زندگی جاودانه، از واقعیترین جنبههای سریال است. با این حال، داستان هرگز از منبع الهام اصلیاش فاصله نمیگیرد.
سریال Alien: Earth درباره چیست؟
سقوط یک سفینه Weyland-Yutani بر روی زمین آغازگر حوادث سریال است. حضور این سفینه دو خواهر و برادر را به ماجرا وارد میکند، یکی از آنها تصور میکند دیگری مرده است و تا حدی درست فکر میکند. «وندی» با بازی سیدنی چندلر، دختری با ذهن کنجکاو و خونسرد است که در پی بیماری لاعلاج، ذهنش به بدنی رباتیک منتقل شده و اکنون یک هیبرید مصنوعی محسوب میشود.
برادرش «هرمیت» (با بازی الکس لاثر، بازیگر برجسته Andor) نمیداند که خواهرش زنده است و از آن مهمتر، خبر ندارد که هر دو اکنون برای یک شرکت فناوری یکسان کار میکنند: او بهعنوان پزشک و وندی بهعنوان رهبر گروهی از سایر هیبریدها. هر دو به محل سقوط سفینه در شهری تحت مالکیت شرکت Prodigy کشانده میشوند و این آغازگر جنگی بر سر قلمرو میان دو شرکت است.
فرنچایز Alien همیشه درباره تقابل منافع شرکتهای بزرگ با کارگرانی بوده که برای بقا در برابر موجودات جهنمی تلاش میکنند، اما سریال Alien: Earth این مفهوم را گسترش داده و بافت تازهای به جهان داستان و شخصیتهای مرکزی آن اضافه میکند. این بار، دشمنان شخصیتها تنها زنومورفها نیستند که یا با آن میجنگند یا روی آن آزمایش انجام میدهند.
بیآنکه شرکت Prodigy بداند، سفینه Weyland-Yutani میزبان انواع موجودات بیگانه است که به زمین رسیدهاند، از جمله یک زنومورف بالغ و چند موجود دیگر که دیدنشان باعث لرزیدن ستون فقرات میشود. اینکه سریال Alien: Earth توانسته این موجودات را به اندازه زنومورف ترسناک جلوه دهد، نشاندهنده مهارت هاولی، نویسندگان سریال و تیم جلوههای ویژه است.
زنومورف همچنان ستاره اصلی داستان است و کسانی که نگران کمرنگ بودن نقش آن بودند میتوانند آسوده باشند. این موجود خون اسیدی از همان ابتدا در تمام شکوه و هیبتش حضور دارد، و با حفظ پیوندهای بصری با فیلمهای اصلی، بُعد تازهای به فرنچایز اضافه میکند.
سریال Alien: Earth گسترشی هیجانانگیز بر اسطورهشناسی فرنچایز
فضای مرطوب، کثیف و لغزنده فیلمهای Alien در هر فریم سریال حس میشود، اما این بار در کنار تصویر تازهای از زمین آینده. با این حال، گسترش داستان به فراتر از یک سفینه یا سیاره کمجمعیت، باعث شده بخشی از حس وحشت خفقانآور فیلمها کمرنگ شود و این موضوع گاهی در ریتم ناپیوسته سریال به چشم میآید.
سریال Alien: Earth با پرداختن به تمهای اصلی و گسترش جذاب آنها بر این ضعف غلبه میکند. همچنان شخصیتهای مصنوعی با اخلاقیات مشکوک حضور دارند، تیموتی اولیفانت و بابو سیسی برای کسب عنوان «ترسناکترین ربات» رقابت میکنند، هرچند به سختی میتوانند از مایکل فاسبندر و نقش همیشه هولناک «دیوید» پیشی بگیرند.
در هسته خود، سریال Alien: Earth درباره بقا است. در این سریال چندین گونه برای ادامه حیات میجنگند: هیبریدهای مصنوعی که برای حفظ انسانیت در حال زوالشان میکوشند، انسانهایی که زیر سلطه تکنوکراتهای شرور هستند، خانوادهای که سعی دارد در دنیایی در حال فروپاشی کنار هم بماند، و در نهایت بیگانگانی که تلاش میکنند خود را با جهانی ناآشنا وفق دهند و زنده بمانند.