در دنیای مانگاها و انیمههای ابرقهرمانی ژاپنی از My Hero Academia گرفته تا One-Punch Man و همچنین آثار کلاسیکی همچون Astro Boy و Ultraman تا آثار جدیدی همچون Go! Go! Loser Ranger!، تنها عنصر مشترکی که این عناوین متنوع را به هم پیوند میدهد، تأثیر ضمنی اما غیر قابل انکار نظارت دولتی یا بخش خصوصی در امور ابرقهرمانان است.
مهم نیست که در کدام مانگا یا انیمه به دنبال آن باشید، در همه این آثار میتوان رد پای دولت را در مسائل ابرقهرمانان مشاهده کرد. در واقع، صرف نظر از داستان یا مجموعه مورد نظر، سطحی از حکمرانی یا کنترل غیرنظامی در همه نوع فعالیتهای ابرقهرمانی دیده میشود. در اثر My Hero Academia، ابرقهرمانان برای محافظت از مردم در برابر شرورها به مجوز دولتی نیاز دارند. علاوه بر این، برای اینکه فرد حتی امکان قهرمان شدن را داشته باشد، باید آموزش قهرمانی تحت نظارت دولت را پشت سر بگذراند.
در One-Punch Man، در حالی که انجمن قهرمانان یک نهاد خصوصی به شمار میرود اما همچنان همانند دولت و حاکم بر قهرمانان است. علاوه بر این، بهعنوان یک نهاد تجاری خصوصی، همچنان تابع قوانین و مقررات مختلفی است که توسط دولت تعیین میشوند. حتی در Jujutsu Kaisen، جایی که جادوگران جوجوتسو را میتوان با ابرقهرمانان مقایسه کرد، کار جادوگر به شدت به مجوز دولتی وابسته است. این الگو به طور مداوم در داستانهای مانگا و انیمه ابرقهرمانی ژاپنی به چشم میخورد.
عنصر نظارت دولت در مانگا و انیمه ابرقهرمانی آن قدر رایج است که به یک کلیشه تبدیل شده اما در تضاد کاملی با داستانهای ابرقهرمانی در غرب قرار دارد. بهعنوان مثال، در بیشتر موارد، ابرقهرمانان در ایالات متحده آمریکا خارج از مقررات دولتی و در بسیاری از موارد نیز برخلاف آن عمل میکنند. علاوه بر این، تلاشهای دولت برای تحمیل اراده خودش بر ابرقهرمانان مانند قرارداد سوکوویا در دنیای مارول یا شکست خورده یا نادیده گرفته شده است.
همه این موارد نشان میدهند که ایده شخصیت مأمور خودخوانده و مستقل که تقریباً اساس مفهوم ابرقهرمانی به شمار میرود، در داستانسرایی سنتی ابرقهرمانی ژاپنی وجود ندارد. در واقع، در سنت داستانسرایی ابرقهرمانی ژاپنی، تمرکز روی قهرمان فردی نیست بلکه بیشتر روی تلاش جمعی قهرمانان از طریق کار گروهی و رفاقت متمرکز است. این به معنای آن است که داستانسرایی ابرقهرمانی در ژاپن را باید زیرژانر کامل و متمایزی از داستان ابرقهرمانی دانست.
طبیعتاً دلایل فرهنگی برای این موضوع وجود دارد. جامعه ژاپن تأکید بسیار بیشتری روی هماهنگی و انطباق جمعی دارد. قهرمانگرایی فردی یا مستقل اگرچه پذیرفته میشود اما اغلب بهعنوان گزینه اول در نظر گرفته نمیشود. هماهنگی اجتماعی توسط قوانین و مقررات تضمین میشود که به نوبه خودش توسط نهادهای دولتی یا سایر چارچوبهای نظارتی ابلاغ و اجرا میشوند. ابرقهرمانانی که خارج از مقررات عمل میکنند، حتی اگر به مردم کمک میکنند، همچنان برهم زننده هارمونی اجتماعی در جامعه ژاپن تلقی میشوند.
در واقع، داستان «وان پانچ من» در ابتدا این شخصیت را بهعنوان یک فردی ویجلنتی معرفی کرد، آن هم پس از اینکه هیچ کس او را قهرمان نمیدانست و بسیاری او را یک مشکلآفرین میدیدند، در ادامه راه به انجمن قانونی قهرمانان پیوست. یکی دیگر از موارد فرهنگی برای نظارت شدید دولت بر ابرقهرمانان در مانگا و انیمه، اهمیت فرهنگی است که ژاپن روی مفهوم کار گروهی و این ایده قائل است که چالشها با همکاری با هم به بهترین شکل حل میشوند. به طور طبیعی، همکاری میتواند بهصورت ارگانیک به وجود بیاید اما در سطح اجتماعی، کار تیمی و همکاری مؤثرتر توسط دولت یا برخی نهادهای نظارتی به دست میآید.
در واقع، زمینه تاریخی بسیار اندکی برای ویجلنتیهای مستقل در ژاپن وجود دارد. یعنی این ایده که فردی داوطلبانه خودش را برای خوبی جامعه در معرض خطر قرار بدهد، در ژاپن به اندازه غرب مطرح نیست. در واقع، در حالی که ابرقهرمانان در ژاپن و آمریکا هر دو در کار محافظت از جامعه هستند، در انیمه و مانگا ایمنی جامعه بهندرت به تمایل و هوس قهرمان برای دخیل شدن در مسائل مختلف بستگی دارد.
در عوض، قهرمانان ژاپنی این ایده را ترویج میکنند که دولت یا سطحی از نظارت رسمی تضمین میکند که همه چالشها با پاسخ مناسبی مواجه شوند و همه جامعه توسط قهرمانان محافظت و نجات داده شود. این تفاوت قابلتوجهی با نحوه عملکرد قهرمانان آمریکایی دارد اما باعث میشود که داستانهای انیمه و مانگا درباره قهرمانان بیشتر برجسته باشند.