ردپاهایی که نزدیک به ۲۳٬۰۰۰ سال پیش در گچ نرم نیومکزیکو ثبت شدهاند، هنوز بهوضوح شکل انگشتان، قوس و پاشنه پای انسان را حفظ کردهاند. برای چندین دهه، بیشتر باستانشناسان تصور میکردند که انسانها بسیار دیرتر وارد قاره آمریکا شدهاند، اما شواهدی که اکنون زیر آفتاب نیومکزیکو آشکار شده، روایت دیگری ارائه میدهد.
انسان و جانوران عصر یخبندان در کنار هم
این ردپاهای انسانهای اولیه در کنار آثار باقیمانده از ماموتها، تنبلهای غولپیکر و دیگر همسایگان عصر یخبندان در پارک ملی وایت سندز (White Sands) در نیومکزیکو قرار دارند. این شواهد، لحظهای از زمان را به تصویر میکشند که انسانها و جانوران عظیمالجثه در سردترین دوره آخرین عصر یخبندان، سرزمین را با هم سهیم بودند.
بازنگری در خط زمانی حضور انسان در آمریکا
بازتعریف نقطه شروع تاریخ
تا پیش از این، سرنیزههای کلوویس (Clovis) که قدمتی حدود ۱۳٬۰۰۰ ساله دارند، بهعنوان قدیمیترین نشانههای حضور انسان در آمریکای شمالی در نظر گرفته میشدند. اما پژوهشهای جدید، این جدول زمانی را حدود ۱۰٬۰۰۰ سال به عقب میبرند و دریچهای تازه برای بررسی چگونگی عبور انسانهای اولیه از سرزمینهای یخزده، با دمای پایین، خطوط ساحلی در حال عقبنشینی و شکارچیان ناآشنا، باز میکنند.
ردپاهای انسانی در زمان منجمد شدهاند
دریاچه اوترو و لایههای گل و ماسه
دریاچه اوترو، که در دوران یخبندان حدود ۱۶۰۰ مایل مربع وسعت داشت، پس از خشک شدن، لایههایی از گل و ماسه بر جای گذاشت. در میان این لایهها، ۶۱ ردپای انسان یافت شد؛ برخی مربوط به بزرگسالان و برخی دیگر مربوط به کودکانی که دویدهاند، لغزیدهاند و دوباره برگشتهاند.
قدمتی حدود ۲۳٬۰۰۰ سال
این ردپاها در نزدیکی دریاچهای باستانی در اطراف وایت سندز، نیومکزیکو، برجای ماندهاند. آزمایشهای رادیوکربن روی بذرهای کوچک گیاه Ruppia cirrhosa که در داخل ردپاها یافت شده بودند، بهطور پیوسته بازه سنی بین ۲۱٬۰۰۰ تا ۲۳٬۰۰۰ سال را نشان دادند.
«ما میدانستیم این یافته بحثبرانگیز خواهد بود،» کاتلین اسپرینگر، زمینشناس سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS) میگوید. «بعد از انتشار مقاله اول، میدانستیم که باید تحقیقات بیشتری انجام دهیم.»
سهگانه تاریخگذاری: تأییدی قاطع
استفاده از گردههای درخت کاج برای دقت بیشتر
برای جلوگیری از شبهههایی که ممکن بود گیاهان آبدوست در تاریخگذاری ایجاد کنند، تیم تحقیقاتی دهها هزار دانه گرده کاج، که منبع خشکی محسوب میشوند، از همان لایههای نازک برداشت کردند. نتایج این روش هم قدمتی بین ۲۲٬۶۰۰ تا ۲۳٬۴۰۰ سال را نشان دادند که با نتایج بذرها همخوانی داشت.
آزمایش تحریک نوری (OSL)
تکنیک دیگری با نام «لومینسانس تحریکشده نوری» (OSL) روی کوارتز موجود در خاک رس بالادست انجام شد. نتایج نشان داد که این ماسهها بیش از ۲۱٬۵۰۰ سال از نور خورشید دور ماندهاند، که با سایر روشها تطابق دارد.
جفری پیگاتی، زمینشناس USGS: «نتایج این دو روش از نظر آماری با تاریخ بذرها تفاوتی ندارند.»
توماس هایهام، متخصص تاریخگذاری رادیوکربن از دانشگاه وین: «این یک تأیید بسیار مهم و قاطع است.»
هلن رابرتز، متخصص OSL از دانشگاه آبریستویث: «با وجود پیچیدگی مواد بررسیشده، اینکه نتایج چنین هماهنگی دارند، بسیار قابل توجه است.»
چالشها و تأییدهای علمی
انتقادات علمی و پاسخهای محکم
برخی از منتقدان، مانند جو دیویس زمینشناس، پیشنهاد دادهاند که احتمال دارد باد یا جریانهای آب، خاکهای قدیمی را روی لایههای جوانتر قرار داده باشند. اما تیم پژوهشی تأکید دارد که حفاریهای دقیق هیچ نشانهای از این نوع آمیختگی را نشان ندادهاند. همچنین آزمایشها در آزمایشگاههای مستقل نیز تکرار شدهاند تا هرگونه آلودگی پنهان رد شود.
اجماع علمی
گرچه بحث و جدل علمی همچنان وجود دارد، اما تطابق سه روش تاریخگذاری در یک بازه زمانی خاص، احتمال همزمانی اتفاقی را بسیار پایین میآورد. حتی منتقدان نیز اذعان دارند که لایههای بیشتری از عصر یخبندان باید مورد بررسی قرار گیرند؛ چراکه بسیاری از مکانهایی که پیشتر «بیش از حد قدیمی» تلقی میشدند، ممکن است اطلاعات ارزشمندی در خود داشته باشند.
زندگی در کنار دریاچه: انسان، جانوران و ردپاها
داستانهایی انسانی در دل تاریخ
دور از آزمایشگاه، ردپاها روایتگر صحنههایی زنده هستند: کودکانی که در گودالها آببازی کردهاند، بزرگسالانی که مسیرهای طولانی را پیمودهاند و گاهی نوزادان را در آغوش داشتهاند.
سلی رینولدز از دانشگاه بورنموث: «این سایت تاریخی کتابهای تاریخ را بازنویسی کرده است. ما شواهد شگفتانگیزی از فعالیتهای انسانی و تعامل آنها با مناظر و جانوران اطراف کشف کردهایم.»
متیو بنت، یکی دیگر از پژوهشگران این دانشگاه، نیز میافزاید: «تأیید نتایج تاریخی، دقت مطالعه اولیه ما را اثبات میکند و اطلاعات جذابی درباره تحرک و سبک زندگی اجداد ما ارائه میدهد.»
در میان شکارچیان
در این منطقه، شکارچیان گرسنهای مانند گرگهای درنده و ببرهای دندانخنجری حضور داشتند. بنت ادامه میدهد: «میتوان دید که زن در برخی نقاط در گل لغزیده … همچنین ردپای کودکش را نیز میتوان دید، احتمالاً زمانی که او را زمین گذاشته چون خسته شده بود.»
ردپایی که به امروز وصل میشود
پیوندی زنده با جوامع بومی
کیم چارلی از قبیله آکوما به شناسایی برخی از ردپاها کمک کرده و باور دارد که این آثار، مستقیماً با جوامع بومی امروز مرتبط هستند.
«این ردپاها به ما برمیگردند، به مردم بومی آمریکای شمالی. این یک خانواده بوده است.»
او ادامه میدهد: «ردپاها مانند یک عکس هستند؛ چیزی که برای ما باقی گذاشتهاند تا بگویند: ‘ما اینجا بودیم.’»
این آثار تنها نشانی از بقا نیستند، بلکه گویای ارتباط انسانیاند؛ نوجوانانی که بازی میکردند، کودکانی که دنبالهرو بودند، و بزرگسالانی که بار خانواده و آینده را به دوش میکشیدند.
الهامبخش جستجوهای آینده
ردپای انسان، چراغی برای آینده پژوهش
این لحظات، که در زمان منجمد شدهاند، چیزی فراتر از تاریخ و داده ارائه میدهند؛ آنها داستانهایی انسانی هستند.
اکنون، با الهام از این کشف، باستانشناسان جستجوی خود را گسترش دادهاند، به امید یافتن ردپاهای بعدی که ما را عمیقتر به گذشته انسانیمان ببرد.
این مطالعه بهطور کامل در نشریه علمی Science منتشر شده است.