فیلم سیندرلا به نویسندگی و کارگردانی کی کانن است. در این فیلم، موسیقی بسیار لذتبخش اما توخالی است، نقشآفرینیها سطحی هستند و دیالوگها نیز اغلب بی ارزش و غیر استادانه نوشته شده است. در ادامه با نقد فیلم سیندرلا با ما همراه باشید.
بازگوییهای زیادی از داستان سیندرلا در این سالها صورت گرفته که ممکن است برخی از آنها را اصلا به یاد نداشته باشید. بسیاری از این بازآفرینیها در سطح متوسط قرار دارند و این در حالی است که بقیه نیز یا به طور کامل فراموش شدهاند یا فیلمی تلویزیونی هستند که برای مدتها است به شکلهای مختلف و متفاوتی وجود داشتهاند و زیاد مورد توجه قرار نگرفتهاند. فیلم جدید سیندرلا محصول کمپانی آمازون است که بر روی سرویس آنلاین آمازون پرایم عرضه شده است. ایده این فیلم توسط جیمز کوردن شکل گرفته است. فیلم سیندرلا، قدیم و جدید را در یک اقتباس موزیکال ترکیب میکند، اقتباسی که سعی دارد تا بخشهای خاصی از داستان را ترقی بدهد. فیلم سیندرلا به نویسندگی و کارگردانی کی کانن است.
اتفاقات فیلم سیندرلا در دوره زمانی کاملا مبهمی و در شهری از مد افتاده و محافظه کار رخ میدهد که برای ایجاد تغییرات بسیار دودل است. فیلم سیندرلا، داستان یک طراح مد مشتاق به نام سیندرلا با بازی کامیلا کابیو را دنبال میکند که رویای فروش لباسهایی که طراحی کرده را در سر دارد، فقط اگر بتواند از زیر کنترل مادر ناتنیاش به نام ویوین با بازی آیدینا منزل خارج شود. ویوین، یک بیوه با این اندیشه است که زنان باید نقش اجتماعی خود را به خوبی اجرا کنند و با مردانی ثروتمند ازدواج کنند تا بتوانند به بزرگی و مقام دست پیدا کنند. در طی گردشی در داخل شهر، سیندرلا با شاهزاده رابرت با بازی نیکولاس گالیتزین ملاقات میکند. شاهزاده رابرت، یک فرد سلطنتی وظیفه نشناس است که بر سر وظایف پادشاهیاش در اغلب موارد با پدرش یعنی شاه رووان با بازی پیرس بروزنان مشکلات زیادی دارد. شاهزاده رابرت به سیندرلا پیشنهاد میدهد تا لباسهایی که ساخته را بخرد و همچنین، از او دعوت مینماید تا در مجلس رقصی مجلل شرکت کند تا با افرادی آشنا شود که به پیشرفت او در این حرفه کمک نمایند. این دو به یکدیگر به شدت جذب شدند اما زمانی که سیندرلا متوجه جایگاه شاهزاده رابرت میشود و بعدا نیز ویوین او را ترغیب به ازدواج با شخصی دیگر میکند، اوضاع زندگی سیندرلا بسیار پیچیدهتر میشود.
کابیو و گالیتزین بر روی صحنه اصلا با یکدیگر جاذبه و ارتباط ندارند و همین سبب میشود تا رابطه عاشقانه بین این دو کاملا غیر قابل باور و دلسردکننده باشد. هیچ جذابیت و اشتیاقی در رابطه آنها به چشم نمیخورد. وجود جاذبه بین دو شخصیت اصلی داستان، بخشی اساسی برای شکلگیری داستان سیندرلا است و نبود آن، به شدت در فیلم احساس میشود. با وجود آهنگها و زمینهها، فیلم سیندرلا عاری از هر گونه لحظات احساسی و عاشقانه بین شخصیتهای اصلی است. این دو نفر در فعل و انفعال با دیگران به خوبی رفتار میکنند اما در رودرروی یکدیگر اینگونه نیستند و جاذبه لازم را ندارند. نقشآفرینی منزل و بروزنان در نقشهای خود، خوب است اما آنها در پروژههای دیگر بسیار عملکرد بهتری داشتند. منزل نقش ویوین را با اندکی ظرافت بازی میکند و یک دلسوزی خاصی با کاراکتر همراه میکند که در اقتباسهای قبلی سیندرلا به چشم نمیخورد. با اینکه بیلی پورتر، ورود بسیار بزرگ و درخشانی به عنوان مادرخوانده سیندرلا به نام فاب جی دارد اما این نقشآفرینی مینی درایور در نقش ملکه بئاتریس است که در داخل فیلم، برجسته و درخشان است. او لایههای زیادی در کاراکتر خود به وجود میآورد و داستان را ارتقا میدهد. با وجود حضور کوتاه در داستان، اما او یک اشتیاق اندوهگین و جرقههای لذت را در نقشآفرینی خود ایجاد میکند که نسبت به دیگر بازیگران برجستهتر و بالاتر است.
فیلم سیندرلا سعی دارد تا با قدم گذاشتن در زیر داستانهای ترقی خواهانه و پیشگامانه، داستانی جسورانه ارائه نماید. تمایل سیندرلا به تبدیل شدن به یک طراح مد به جای یک شخص سلطنتی، عدم تمایل شاهزاده رابرت برای تبدیل شدن به شاه و همچنین اعتقاد او بر اینکه خواهرش برای جانشینی پدرش مناسبتر است، از جمله این زیر داستانها است که میتوان به آن اشاره کرد. اما تمام این عناصر و موارد بسیار سنگین و بی ارزش هستند. فیلم به جای نشان دادن، بیشتر سخن میگوید. فیلم سیندرلا، به جای آنکه بینندهها را در مسائل و داستان درگیر کند و مسائل را به شیوه معناداری به بیننده منتقل کند، بیشتر از دیالوگها بهره میگیرد تا به مسائلی همچون تبعیض جنسیتی و سیستم پدرسالاری اشاره کند. فیلم سیندرلا، موضوع تبعیض جنسیتی را همچون یک حقیقت بازگو میکند و در مورد توانمندسازی سخنوری میکند اما در مورد شخصیت سیندرلا در خارج از موقعیتش هیچ گونه چیزی ارائه نمیکند. این مورد درباره همه کاراکترها صادق است و تمامی آنها، شخصیتهایی ظاهری و غیرواقعی هستند. مورد دیگری که فیلم فاقد آن است، داشتن یک هسته احساسی است و نقشآفرینی کابیو به قدر کافی قوی نیست تا تکیهگاهی برای فیلم باشد. فیلم به سرعت نیروی محرکه خود را از دست میدهد و به یک پوسته توخالی تبدیل میشود که به شدت مزاحم داستان است.
فیلم سیندرلا دارای لحظات سرگرمکننده و خندهدار اندکی است اما باید از این دست لحظات در داخل فیلم بیشتر میبود. با این حال، همین لحظات اندک، شما را از برخی از جنبههای بسیار مضحک و یکنواخت فیلم دور میکند. انتخابات کارگردانی، فاقد اصالت و تخیلگرایی و همچنین عاری از هویت است. درون مایه روشن و درخشان فیلم برای آن است که این فیلم بیشتر شبیه به یک داستان افسانهای و جادویی جلوه کند، هر چند، این درون مایه سبب میشود تا فیلم بیشتر احمقانه و مضحک باشد. فیلمبرداری فیلم سیندرلا توسط اندرو دان انجام شده و به طور کلی تمیز و خوب است. با این حال، لباسهای زیبا و با دقت طراحی شده توسط الن میروجنیک سبب شده تا داستان تک بعدی فیلم کمتر نمایان باشد و این لباسها، بازتابکننده سبک و سیاق مدرن فیلم است. در انتخاب آهنگهای فیلم نیز از ترکیب قدیم و جدید استفاده شده است. ترکیبی از آهنگهای محبوب و جدید، با آهنگهای اصلی بهره گرفته شده که نشانهای از تلاشهای فیلم برای مدرنسازی داستان است.
متاسفانه، فیلم سیندرلا فاقد کیفیت، کاریزما و همچنین فانتزی کاملی است که در دیگر اقتباسها از داستان سیندرلا وجود داشته است. فیلم کانن به شیوهها و روشهای مختلف از دیگر فیلمهای سیندرلا در سالهای گذشته، تقلید میکند. فیلم سیندرلا دارای پیامی بسیار سطحی است و از لباسها و طراحیهای زیبا برای پوشاندن عدم عمق در داستان استفاده میکند. فیلم به ندرت بر روی مسئله سرگرمکنندگی تکیه میکند و نقشآفرینیهای متوسط، اجراهای غیر ماهرانه و عدم سرزندگی سبب شده تا این فیلم، یک فیلم جذاب و هیجانانگیز نباشد.