در گستره بیپایان و بدون ویژگی اقیانوس باز، ماهیهای ساردین برای زنده ماندن در برابر شکارچیانی مانند مارلینهای راهراه به رفتار جمعی خود متکی هستند.
مطالعهای اخیر که در مجله Communications Biology منتشر شده است، به بررسی تعاملات شکارچی-شکار بین گلههای ماهی ساردین (Sardinops sagax caerulea) و مارلینهای راهراه (Kajikia audax) پرداخته است.
یافتههای پژوهش
این تحقیق نشان میدهد که چگونه ماهیهای ساردین از مانورهای خودسازمانیافته برای فرار از شکارچیان استفاده میکنند و چگونه شکارچیان از این استراتژیها بهرهبرداری میکنند.
این مطالعه توسط تیمی از دانشمندان از «خوشه برتری علوم هوش» (SCIoI)، دانشگاه هومبولت برلین، مؤسسه لایبنیتز برای اکولوژی آبهای شیرین و شیلات داخلی (IGB) و دانشگاه کمبریج انجام شده است.
محققان از مدلسازی محاسباتی و ویدئوهای هوایی برای تحلیل این رفتارها استفاده کردند.
استراتژی بقا: اثر فوارهای
یکی از مانورهای چشمگیر که در جریان حملات مشاهده شد، «اثر فوارهای» نام دارد. در این واکنش جمعی، گله ماهیهای ساردین به دو زیرگروه تقسیم شده و مسیری قوسیشکل پیرامون شکارچی ایجاد میکنند، سپس پشت سر شکارچی به هم میپیوندند.
- این الگو یک مکانیزم دفاعی مؤثر است که به ماهیهای ساردین اجازه میدهد تا شکارچیانی سریع اما کمچابکتر را شکست دهند.
- مزیت: این مانور نهتنها امکان فرار از حملات را فراهم میکند، بلکه به زیرگروههای جداشده اجازه میدهد دوباره به هم بپیوندند و از فواید هماهنگی گروهی بهرهمند شوند.
بهینهسازی شانس بقا
با این حال، اثر فوارهای نیز چالشهایی به همراه دارد. ماهیهای ساردین باید بین دور شدن از شکارچی و کاهش زمان لازم برای بازگشت به گروه تعادل برقرار کنند.
- شبیهسازیهای محققان نشان داد که زاویه فرار بهینه برای شکار ۳۰ درجه است. این زاویه شانس بقا را به حداکثر میرساند اما زمان بازگشت گروه به حالت اولیه را افزایش میدهد.
پالینا بارتاشویچ، پژوهشگر اصلی و متخصص رفتار جمعی از دانشگاه هومبولت برلین، توضیح میدهد:
«با استفاده از شبیهسازیهای مبتنی بر عامل، دریافتیم که زاویه فرار بهینه ۳۰ درجه است. این زاویه نهتنها الگویی شبیه فواره ایجاد میکند، بلکه شانس بقای فردی را صرفنظر از جهت حمله افزایش میدهد. با این حال، این مزیت هزینهای دارد: گروه برای بازیابی انسجام خود پس از حمله زمان بیشتری نیاز دارد.»
استراتژی شکار مارلینها
مارلینهای راهراه از این تأخیر بهرهبرداری کرده و از کنار به گله حمله میکنند. این استراتژی انسجام گروه را مختل کرده و ماهیهای جداشده را هدف قرار میدهد.
- حملات از کنار مؤثرترین روش برای مارلینها بود، زیرا زمان بازسازی گروه را افزایش میدهد.
- بر اساس پژوهش، حملات از کنار معمولاً اثر فوارهای را تحریک میکنند، در حالی که حملات از پشت باعث حرکتهای فراری همجهت و منسجمتر گروه میشوند.
بارتاشویچ توضیح میدهد:
«مدل شبیهسازی ما پیشبینی کرد که اگر شکار از زاویه فرار بهینه ۳۰ درجه استفاده کند، شکارچی از حملات جانبی مؤثرتر است. این نوع حمله به دلیل نزدیکی به شکار و افزایش زمان تجزیه گروه، راهبردی کارآمد برای شکارچی است.»
نبرد مداوم میان شکارچی و شکار
این مطالعه طبیعت پویای تعاملات شکارچی-شکار را برجسته میکند. ماهیهای ساردین با رفتارهای جمعی شانس بقای خود را افزایش میدهند، در حالی که مارلینها تکنیکهای شکار خود را برای مقابله با این دفاعها اصلاح میکنند. این نبرد تکاملی مداوم، پیچیدگی حیات در آبهای باز اقیانوس را نشان میدهد.
با ترکیب مدلسازی محاسباتی و مشاهدات واقعی، پژوهشگران توانستند بینشهای جدیدی در مورد استراتژیهای شکارچی و شکار ارائه دهند.
بارتاشویچ نتیجهگیری میکند:
«شبیهسازیهای ما توضیحی منطقی ارائه میدهد که چرا حملات جانبی و پشتی به شکل رایج مشاهده میشوند و چرا واکنش شکار به این حملات رخ میدهد. این موضوع نشان میدهد که یک کشمکش دائمی بین شکارچی و شکار در استراتژیهایشان برای افزایش موفقیت خود به زیان دیگری وجود دارد.»