نقد و بررسی انیمیشن Elemental

سلام
کسانی که اعتقادی به دین و مذهب ویا فرهنگ وآداب رسوم کشورشون ندارد و یا خدا ناباوریاشیطان پرست هستند خواندن این مطلب من براشون سودی نداره با اونها بحثی ندارم .صحبت من برای اونهاست که اعتقادات مذهبی دارند وبرای اونها تفسیر نوشتم . همین اول گفتم که اگر دوست ندارند ادامه اش را نخوانند .
این کارتون مثل اکثر کارتون های دیزنی مملو از بد آموزی برای کودکان است . تهاجم فرهنگی که میگن نمونه اش همین هاست . تبلیغ فرهنگ غربی و مخصوصا آمریکایی و ایجاد توهم رویای آمریکایی .
1. ما در این کارتون یک خانواده آتشین داریم که از نوع رفتار و آداب و رسوم می فهمیم که مشابه فرهنگ شرقی ها هستند مثل چین یا ژاپن و … می بینیم به خانواده و پدر و مادر احترام زیادی قایل هستند و برای احترام تعظیم و سجده می کنند . حتی پدر خانواده دارای عذاب وجدان هستش که چرا پشت به خانواده پدری کرده و نتونسته رضایت و دعای خیر پدر و مادرش رو جلب کنه .
2. این خانواده از کشورشون یا شهرشون مثلا شرق به دلیل وضع بد اقتصادی و فقری که در کشورشون دچار شدند ناچار مهاجرت می کنند . به کجا ؟ سرزمین آب که مشابه غرب و آمریکاست . می بینیم در سرزمین آتش فقط مردمان آتشین زندگی می کنند ولی در سرزمین آب همه اقوام مختلف مثل آب و آتش و باد و خاک (4عنصر اصلی) در کنار هم با صلح و صفا زندگی می کنند .
3. این خانواده آتشین یک شعله آتش آبی مقدس همراه خود دارند که براشون خیلی مهمه که می تونیم بگیم این شعله استعاره از دین و مذهب و اعتقادات آنهاست و به شدت مذهبی هستند و حالات روحانی هم دارند (مادر خانواده فال میگیره و عود روشن میکنه و … ) و پایبند به آداب و رسوم خودشان هستند . مادره حتی یواشکی دنبال دختره می رفت ببینه کجا میره و کنترل نا محسوس می کرد .
4. در اونور ما یک جوان آبی داریم که خیلی خوش و شاد و راحته . عشق و حال میکنه . نمی بینیم که به چیزی یا آداب و رسوم خاصی اعتقاد داشته باشه . مثل یک جوان غربی و آمریکایی . خانواده ای داره که اونا هم اعتقادات خاصی ندارند لااقل ما چیزی نمی بینیم و تقریبا همشون سطح بالا و در رفاه هستند خانه بزرگ و مدرن استخر دار و همه هنرمند و باسواد . مثلا خیلی امروزی و باکلاس که به راحتی و عادی دختر آتشین را کنار خود قبول می کنند و اصلا براشون مهم نیست از یک جنس دیگه است یا دین و اعتقادات و فرهنگش چیه ، وضع مالی پدرش چطوریه و …
5. دختر آتشین به شدت وابسته و علاقمند به خانواده است و پایبند به عقاید سرزمین خودش . (حتی در فرهنگ آتشی ها آنها به شدت با آبی ها ضدیت دارند و سایرین هم نسبت به آتشی ها رفتار محبت آمیزی ندارند و تبعیض کاملا مشخصه) . ولی پسر آبی بهش دایم میگه که این اعتقادات مانع پیشرفت اون میشه و باید دختر پشت کنه به اعتقادات و آداب و رسوم خانواده . باید بره دنبال عشق و حال و علاقه خودش، باید خانواده و پدر و مادر پیرش رو ول کنه . و ظیفه محقق کردن آرزوهای پدرش رو نداره و اصرار داره که با اون باشه و با هم زندگی کنند . (تقابل سنت و مدرنیته ). فیلم جدایی نادر از سیمین چی می خواست بگه ؟ پسر پایبند به سنت ها بود و از پدر پیرش نگهداری و مراقبت می کرد ولی زن می خواست بره خارج . خیلی ها خیلی از موقعیت ها را به خاطر پدر و مادر و خانواده و زن و بچه ول کردند و نرفتند دنبال آرزوها چون اصولا ارزش ها را در چیزهای دیگری می دیدند مثلا در عرفان و صواب و اجر در دنیای آخرت و خوشبختی و برکت با دعای خیر والدین
6. پسرآبی بالاخره مخ دختر رو میزنه و دختر را برمیداره با هم می روند به یک کشور دیگر ( مثلا اینجا برای اینکه ضایع نشه رفتن برای ادامه تحصیل به خارج ) ما هیچ مراسم ازدواجی از این دو نفر نمی بینیم ولی صحنه ماچ آرتیستی و عشق اینها به هم را می بینیم . یعنی دوست پسر دوست دختری رفتند باهم مسافرت سانفرانسیسکو
7. دختر پدر و مادر پیر خودش رو ول کرد به امان خدا و با یه نره خر رفت دنبال ارزوها و عشق و حال خودش . نگفت الان کی از این پدر و مادر پیر من مراقبت میکنه . کاش لا اقل اونا رو میزاشت سرای سالمندان . مغازه را اجاره دادند و مثلا بابای پیر بازنشسته شد . تازه بابا رو هم شاد و خوشحال و راضی نشون میداد . یعنی به بچه ها می گفت پدر و مادر ها نباید جلوی رفتن دخترها رو بگیرند نباید محدودشون کنند ، باید تک دخترشونو رو فرتی پر بدن بره . بره دنبال ارزوها و تجربه کنه و سرش بخوره به سنگ و شکمش بیاد بالا با یه بچه بی پدر برگرده خانه بابا
8. لازم نبود دختر خودش توی مغازه پدرش پشت دخل فروشندگی کنه . اخلاق و روابط عمومی خوبی نداشت می تونست یه فروشنده استخدام کنه . می تونست در کنار پدر و مادر کار شیشه گری خودش رو هم به عنوان شغل دوم یا سرگرمی و هنر ادامه بده .
9. ما شاهد بودیم دو جنس مخالف هم از دو جنس ضدهم آتیش و آب با هم دوست پسر و دوست دختر شدند . دو نفر با دو فرهنگ متفاوت دو عقیده متفاوت با دو سطح اجتماعی و اقتصادی متفاوت به هم وصل شدند . آیا چنین زندگی و ارتباطی شدنی و پایدار هستش ؟؟؟ همان افسانه های عامیانه و فریبکارانه خواستگار شاهزاده سوار بر اسب سفید و دختر فقیر وپسر پولدار و یا دختر شاهزاده و پسر گدا و …
بماند که آب و آتیش همدیگر را نابود می کنند و با هم ادغام نمی شوند .
10. اصولا ازدواج هایی پایدار هستند که موقعیت های اجتماعی . مذهبی . فرهنگی . اقتصادی . قومیتی و … دختر و پسر مشابه یا در یک سطح باشند . کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
در اسلام روایت داریم دختر و پسر بهتره هم کفو باشند .ولی اینجا ما ندیدیم که اینها هم دین یا هم اعتقاد بشوند . لااقل بهتر بود پسر به دین دختره مشرف میشد یا دختره به دین نداشته پسره .ولی در اینخصوص چیزی نشون ندادند .
11. قبلا هم گفته بودم شیطان از نسل اجنه بود و از عنصر آتش . انسان از عنصر خاک . و خدا از روح خود در کالبد انسان دمید و انسان شد اشرف مخلوقات عالم . شیطان کبرو غرور ورزید و بر انسان سجده نکرد و از فرمان خدا اطاعت نکرد و گفت من از جنس آتش هستم من از انسان و خاک بالاترم . شیطان انسان ها را فریب می دهد و کافر می کند دشمن انسانهاست و می خواهد انسان ها را نابود کند . با فریب ، مردم های زیادی را جن پرست و شیطان پرست نموده است . عده زیادی دنبال ارتباط و تسخیر اجنه هستند .در این کارتون هم دختری می بینیم که از جنس اتش است . و چرا دختر را از جنس آتش درست کردند ؟ چون به نظرم در بهشت ابتدا این حوا بود که گول شیطان را خورد و حوا بود که آدم را به اشتباه و گناه انداخت . ضمنا در بین کشورهای مختلف این اعتقاد وجود داره که می شود بین انسان و اجنه وصلت بوجود بیاد و بچه دار هم بشوند. که اصلا کار صحیحی نیست و حرام است . امام صادق علیه السلام هم درروایتی به این مورد اشاره نموده است .