BBC از اقامتگاهی منحصربهفرد در شرق گرینلند نوشته که آن را «وحشیترین Airbnb جهان» نامیده است — یک کلبه کوچک شناور که در میان کوههای پوشیده از برف و در قلب یک خلیج یخزده واقع شده است. جایی که نزدیکترین انسان، تنها به اندازهی یک تماس ماهوارهای فاصله دارد.
آرامش مطلق در دل یخ و سکوت
در میان خلیجهای یخی شرق گرینلند، یک کلبه تکاتاقه به نام Floating Glacier Hut روی دریا لنگر انداخته است. این سازه ششضلعی سبزرنگ که توسط راهنمای محلی یخچالها نیکو سگرتو ساخته شده، در Airbnb بهعنوان یکی از عجیبترین اقامتگاههای جهان فهرست شده است.
«اگر خرس قطبی آمد، فقط کافی است داخل بمانید و در را قفل کنید.»
— نیکو سگرتو، سازنده کلبه
لارا هال، خبرنگار BBC که چند شب را در این کلبه گذرانده، میگوید: «اینجا فکر میکنید تنها هستید، اما هرگز مطمئن نیستید.» چند تابستان پیش در بندر نزدیک، خرسی در حال شنا دیده شده بود.
کپسولی روی دریا با چشمانداز شفق قطبی
این کلبه، ساخت فنلاند و دارای سقف شیشهای است که امکان تماشای ستارگان و نورهای شمالی را فراهم میکند. تنها با دو طناب ضخیم به ساحل متصل است و آزادانه روی آبهای سرد گرینلند شناور است. هر شب اقامت در آن ۷٬۳۴۷ کرون دانمارکی (حدود ۸۵۵ پوند یا ۱٬۱۴۵ دلار) هزینه دارد که شامل شام و صبحانه است. سگرتو شخصاً ماهی سالمون صید کرده و روی آتش کباب میکند تا برای مهمانانش سرو کند.
به گفته BBC، «شکل هندسی کلبه یادآور کپسول فضایی است و تنهایی آن، تداعیگر سکوت فضا.»
زندگی در مرز دنیا
در شمال این نقطه تنها روستای کوچک Sermiligaaq با ۲۰۹ نفر جمعیت قرار دارد و بعد از آن تا فاصله ۸۰۰ کیلومتری، هیچچیز نیست. اگر به جنوب حرکت کنید، پس از ۷٬۶۰۰ کیلومتر به سواحل برزیل میرسید. در جهت غرب نیز با ۴۵ دقیقه قایقسواری میتوان به شهر Tasiilaq (جمعیت ۲٬۰۰۰ نفر) و فرودگاه Kulusuk رسید.
BBC مینویسد: «در چنین مقیاسی، تنهایی فقط در گرینلند معنا دارد. در اینجا، تنهایی بخشی از طبیعت است.»
رواج «تعطیلات سکوت» در جهان
این نوع اقامتهای «دور از همهچیز» در سالهای اخیر به یک روند جهانی تبدیل شدهاند. BBC گزارش میدهد که «تعطیلات سکوت» یا Quietcation یکی از محبوبترین گرایشهای سفر در سال ۲۰۲۵ است؛ سفری برای کمتر انجام دادن، نه بیشتر.
وقتی سکوت حرف میزند
لارا هال در گزارش خود از شبش در کلبه مینویسد:
«بعد از شام — سالمون کبابی با عسل که سگرتو از تورهای خودش صید کرده بود — تنها ماندم. هیچ ارتباطی نداشتم جز تلفن ماهوارهای. نه وایفای، نه سیگنال. فقط صدای یخهایی که به آرامی میشکستند. وقتی خورشید پشت کوهها پنهان شد، آسمان بنفش شد و شفقهای شمالی آرام در آسمان رقصیدند. ساعتها در رختخوابم دراز کشیدم و نگاهشان کردم.»
درسی از یک راهنمای یخ: زمان در دل بُزُل
صبح روز بعد، سگرتو با قایقش برگشت تا مهمانش را ببرد. پیش از آن، او را به غاری یخی برد که ده سال پیش بهطور تصادفی کشف کرده بود. سگرتو میگوید: «وقتی آن را پیدا کردم، مو به تنم سیخ شد. بهدنبال آن نبودم، اما میخواستم مردم این گنج پنهان را ببینند.»
از آن زمان تاکنون بیش از ۴۰۰ نفر را به این غار برده و اکنون با تأسیس یک شرکت گردشگری، برای مردم محلی شغل ایجاد کرده است. این غار در آینده به بخشی از برنامه بازدید Vision Lodge — اقامتگاه لوکس طبیعتگردی که سال آینده افتتاح میشود — تبدیل خواهد شد.
«یخها خیلی سریع در حال ذوب شدن هستند. تختهسنگی که همین حالا از کنارش گذشتیم، دو سال پیش هنوز زیر یخ بود.» — نیکو سگرتو
نفسهای بهجامانده از یک میلیون سال پیش
درون غار، لایههای یخ از سقف آویزان شده و پر از حبابهای هوایی است که میلیونها سال پیش در برف به دام افتادهاند. لارا هال توصیف میکند:
«احساس میکردم در زمان قدم میزنم. در سقف، لایههای برفی را میدیدم که میلیونها سال پیش باریده بودند. هر حباب، نفسی از گذشته بود.»
در بیرون غار، زیر آفتاب، آنها نان فوکاچیا و سالمون گرینلند خوردند. هال میگوید: «طبیعت گرینلند تکاندهنده است — وسعتش همهچیز را کوچک میکند، و سکوتش، همهچیز را فرو میبلعد.»
معنای واقعی «فرار از همهچیز»
لارا هال در پایان گزارش خود مینویسد:
«زمانی که در کلبه شناور گذراندم، واقعی بود؛ درست به اندازهی حبابهای هوای میلیونساله در دل یخ. گذر زمان را احساس کردم، آرام شدم، اندیشیدم. حالا باید به جهان برگردم، اما شاید بتوانم اندکی از آن سکوت را با خود بیاورم.»
آیا جرأت تجربه سکوت مطلق را دارید؟ تجربههای خاص سفر را در بخش سفر فوتوفن بخوانید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.