اگر کودک شما دچار اختلال وسواس فکری (OCD) است، این اختلال نه تنها بر روی کودک شما، بلکه بر کل خانواده تاثیر میگذارد. راهنماییهای زیر میتواند به والدین کمک کند تا درک بهتری از OCD داشته باشند، راهبردهای مفید برای حمایت از فرزندانشان را یاد بگیرند و در همه حال، افسردگی را کاهش دهند.
اختلال obsessive-compulsive یا وسواس فکری چیست؟
OCD معمولا شامل افکار غیر قابل کنترل، تکرارپذیر (وسواس) و رفتارها (compulsions) است که یک کودک احساس نیاز فوری به دوباره تکرار کرردن می کند. به عنوان مثال، فرزند شما ممکن است یک رویه مراقبت از مو را تکرار کند تا احساس کند ” این رویه درست است”. یک کودک ممکن است به دلیل کاهش موقت افسردگی خود یکسری رفتارها را چندین بار انجام دهند.
یک کودک همچنین ممکن است یک کار را چندین بار انجام دهد، زیرا تصور میکند که با انجام این کار از یک نتیجه ترسناک جلوگیری میکند. به عنوان مثال، یک کودک ممکن است در شروع هر ساعت در یک میز سه بار ضربه بزند تا مانع از مرگ یکی از والدین در تصادف اتومبیل شود.
حتی اگر کودک منطقا ممکن است بداند که این دو رفتار، ارتباطی با یکدیگر ندارند. او تصور میکند در صورتی که این مراسم را انجام ندهد، احتمال وقوع این حادثه بیشتر میشود.
متاسفانه این اجبارها، وسواسها را در بلند مدت تقویت میکنند. این یک چرخهی بد از وسواسها، ناراحتیها و اجبار را ایجاد میکند.
چگونه OCD بر خانواده تاثیر میگذارد؟
اختلال وسواس فکری یا OCD تنها بر روی بچهها اثر میگذارد بلکه میتواند بر کل خانواده تاثیر بگذارد و درگیریهای مکرر را ایجاد کند. معمولا کودک این وسواس را در زمان و مکانهای خاص و معینی از خود نشان میدهد. برای مثال اگر این وسواس ساعت ۸ یا ۹ صبح باشد میتواند رفتن به سر کار یا رفتن کودک شما به مدرسه را به تاخیر بیاندازد.
همچنین ممکن است وسواس فکری کودک به گونهای باشد که نگذارد یکی از اعضای خانواده به شی خاصی دست بزند، یا کلمه خاصی را بیان کند که این موضوع ممکن است کل خانواده را ناراحت کند و ممکن است به والدین این عذاب وجدان دست بدهد که شاید در تربیت فرزند خود کوتاهی کردهاند.
چگونه میتوانیم از یک کودک با اختلال OCD حمایت کنیم؟
در درجه اول کمک از طریق یک روش سلامتی ذهنی و تجربه شده میتواند مفید باشد. راهنماییهای زیر میتواند کمک کننده باشد:
- درمان شناختی رفتاری را دنبال کنید
درمان شناختی رفتاری یا CBT، یک روان درمانی تخصصی است که به مردم کمک میکند تا پیوند میان افکار، احساسات و رفتارها را یاد بگیرند و ابزارهایی برای رفع الگوهای نامناسب ایجاد کنند. نوع به خصوصی از CBT که بر پیشگیری از بروز و واکنش (ERP) تمرکز دارد، یک درمان استاندارد طلایی برای OCD به شمار میرود. این درمان مبتنی بر شواهد، به کودک کمک میکند تا به تدریج در تعامل با مجبورات مقاومت کند و در عین حال یاد بگیرد که نتیجه آنقدری که انتظار داشت بد نبود یا حداقل قابل تحمل بود. اگر علائم کودک شما بیش از یک ساعت در روز مشاهده میشود، برای فرزند یا خانواده شما ایجاد ناراحتی میکند و در کارهایتان تداخل ایجاد میکند، میتوان از درمان CBT با ERP کمک گرفت.
- سعی کنید خود را با این وسواس تطبیق ندهید
غریزه هر کسی به عنوان یک پدر یا مادر، نگهداری و حمایت از کودک خود است. متاسفانه OCD نیاز به توجه دارد. برای مثال اگر کودک شما هر بار به شما میگوید که دری را برای او باز کنید تا دست خودش با دستگیره در و میکروب روی دستگیره تماس پیدا نکند، شما با هر بار باز کردن در بیماری او را تقویت کردهاید. با اینکار، مغز او یاد میگیرد که خودش دیگر نمیتواند در را باز کند و هر بار باید از کسی کمک بگیرد. سعی کنید خواسته او را رد کنید هرچند برای شما ناخوشایند باشد. فکر کنید OCD یک گردن کلفت است که میخواهد به زور همه چیز را به نفع خودش تمام کند و هیچ وقت کلمه “نه” را قبول نمیکند. با اینحال این گردن کلفت در طول زمان یاد میگیرد بعضی خواستهها ارزش تلاش کردن را ندارد و اگر شما نیز با استقامت و مصر بمانید، این شرایط رو به بهبودی میرود.
- OCD را مقصر بدانید نه کودک خود
اگر فرزندتان را به عنوان هدف اصلی در نظر بگیرید، ممکن است اشتباه باشد. این میتواند شما را به جنگ و نزاع بی هدف بکشاند. سعی کنید دیدگاه خود را تغییر دهید. برای مثال به یک چیز ترسناک فکر کنید. مثلا درون یک غاری هستید که یک ببر گرسنه آنجا وجود دارد. غریزه شما میگوید که وقت فرار است. حال فرض کنید کسی دارد سعی میکند که شما را در این غار نگه دارد. شما باید به فرزند خود اینگونه بنگرید و او را قانع کنید که تنها کار برای بیرون آمدن از این غار راضی کردن او است. همچنین در نظر داشته باشید که OCD گردن کلفت و کله شق است و این کودک شما نیست که شما را آزار میدهد بلکه OCD است. بنابراین به جای عصبانی شدن از کودک خود از OCD عصبانی شوید.