ما بارها شنیدهایم که برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و وابستگی به سوختهای فسیلی، باید مصرف انرژی و منابع برای تولید گوشت و محصولات حیوانی را کاهش دهیم.
کل چرخه تولید گوشت گاو – از کاشت و برداشت محصولات خوراکی برای تغذیه دام گرفته تا حملونقل، فرآوری و نگهداری در یخچال – مقدار بسیار زیادی انرژی مصرف میکند که عمدتاً از سوختهای فسیلی تأمین میشود.
از گوساله تا یک همبرگر
پرورش یک گاو از گوساله تا تبدیل شدن به یک همبرگر، فشار زیادی بر منابع سیاره ما وارد میکند. برای شروع، تولید یک همبرگر ۱۱۳ گرمی (یک چهارم پوند) میتواند تا ۱۶۰۰ گالن آب مصرف کند.
این آب صرف رشد خوراک گاو، آبیاری محصولات و مدیریت زبالهها میشود. علاوه بر این، تولید گوشت گاو بسیار انرژیبر است و حدود ۲ تا ۳ کیلوواتساعت انرژی برای هر همبرگر نیاز دارد، که این انرژی هم از سوختهای فسیلی تأمین میشود.
همچنین هر گاو برای چرای خود و تولید خوراک، به حدود ۴.۵ هکتار زمین نیاز دارد. این مقدار زمین برای هر گاوی که در سراسر دنیا پرورش داده میشود، رقم شگفتآوری است.
کشاورزی گوشت گاو، یکی از منابع عمده گازهای گلخانهای است و برای هر همبرگر حدود ۴۴ تا ۵۵ پوند دیاکسید کربن معادل منتشر میکند. حال تصور کنید که روزانه در سراسر دنیا چه تعداد همبرگر مصرف میشود.
اما این فقط بخشی از ماجراست. کشاورزی گاو اغلب باعث جنگلزدایی و از بین رفتن زیستگاهها میشود، به ویژه در مناطق حساس مانند جنگل آمازون، که به تنوع زیستی آسیب میرساند و اکوسیستمها را مختل میکند، در حالی که به انتشار کربن نیز دامن میزند.
ناکارآمدی در تبدیل خوراک به گوشت
گاوها در تبدیل خوراک به گوشت کارآمد نیستند و حدود ۱۵ پوند خوراک نیاز است تا فقط ۵ پوند گوشت تولید شود. برای پایداری بیشتر تولید گوشت گاو، راهبردهای مختلفی میتوان اتخاذ کرد.
تولید محصولات حیوانی و مصرف انرژی
مطالعه جدیدی تلاش کرده است که عددی دقیق برای کل این فرایند ارائه دهد و نشان دهد که مسئله فقط به کاهش انتشار گازهای گلخانهای محدود نمیشود.
دانشمندانی از نروژ، اتریش و سوئیس در برنامه بومشناسی صنعتی دانشگاه علوم و فناوری نروژ (NTNU) به بررسی نیازهای انرژی سیستم جهانی غذا پرداختهاند.
این مطالعه نشان میدهد که مصرف محصولات حیوانی، تأثیری فراتر از آنچه تصور میکردیم دارد.
تحلیل دادهها بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ نشان داد که ۶۰٪ ردپای انرژی کشاورزی در سراسر جهان به محصولات حیوانی اختصاص دارد.
«این انرژی عمدتاً از سوختهای فسیلی تأمین میشود.» – ادگار هرتویچ، استاد برنامه بومشناسی صنعتی NTNU
در حالی که جوامع به طور فزایندهای به برق به عنوان یک گزینه انرژی پاکتر نگاه میکنند، این موضوع به راحتی در کشاورزی قابل اعمال نیست.
ناکارآمدی صنعت دامپروری
یکی از چالشهای کلیدی این مطالعه، ناکارآمدی در پرورش حیوانات است.
به زبان ساده، ما غذایی برای حیوانات پرورش میدهیم و سپس آنها را مصرف میکنیم؛ اما بازده انرژی این «سرمایهگذاری» بسیار ناچیز است.
طبق این تحقیق، دامپروری بیشترین سهم را در ردپای انرژی کشاورزی داشت، اما فقط ۱۸٪ از کالری مصرفی جهانی را تأمین کرد.
گروه تحقیقاتی به سرپرستی کجوان رسول تلاش کرد تا بازده انرژی بر انرژی سرمایهگذاری شده (EROI) را محاسبه کند، به عبارتی بازده کارآمدی سیستم غذایی ما را اندازهگیری کند.
این معادله ساده است: اگر عدد کمتر از ۱ باشد، به این معناست که تولید غذا انرژی بیشتری از آنچه مصرف میکنیم نیاز دارد.
بررسی ردپای انرژی
برای انجام این مطالعه، رسول از دو مدل، EXIOBASE و FABIO، استفاده کرد. این مدلها امکان تخمین استفاده انرژی در بخشهای مختلف و ردگیری تولید، تجارت و مصرف غذا را فراهم کردند.
ادغام این دو مدل با روشهای نوآورانه به تیم امکان داد که ردپای انرژی سیستم غذایی را با عمق بیشتری بررسی کنند.
مطالعه آنها شامل ده دسته غذایی، بر اساس ۱۲۳ کالای مختلف و در ۲۰ منطقه جهانی بود. همچنین، دو بازه پنجساله (۱۹۹۵-۱۹۹۹ و ۲۰۱۵-۲۰۱۹) مورد بررسی قرار گرفت تا روندها شناسایی شوند.
نکات مثبت: بهبود روندها در طول زمان
خبر خوب اینکه طی دو دهه گذشته، کارآمدی انرژی سیستمهای غذایی جهانی بهبود یافته است.
نسبت بازده انرژی بر انرژی سرمایهگذاری شده از ۰.۶۸ در سال ۱۹۹۵ به ۰.۹۱ در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. با این حال، این بدان معناست که در سال ۲۰۱۹ تولید هر کالری غذایی برای جامعه ۱۰٪ انرژی بیشتری از مصرف آن هزینه داشته است.
مناطق با سیستمهای غذایی کمصنعتی، مانند بخشهایی از آفریقا و آسیا، به طور مداوم بازده انرژی بیش از ۱ داشتند.
این امر امیدوارکننده است، زیرا این مناطق خانه ۶۸٪ جمعیت جهان هستند.
رسول همچنین اشاره کرد که این روند در چهار منطقه از پنج منطقه پردرآمد جهان نیز منعکس شده است، اما نسبت به این که آیا این روند بهبود واقعی بازدهی است یا خیر، محتاط بود.
امنیت غذایی و معادله انرژی سوخت فسیلی
نتایج این مطالعه پیامدهای گستردهتری فراتر از انتشار گازهای گلخانهای دارد.
اگر انرژی برای تولید غذا بیپایان و بدون اثرات زیستمحیطی بود، نگرانی درباره ناکارآمدی کشاورزی بیمورد بود. اما این واقعیت ما نیست.
امنیت غذایی یک نگرانی جدی است. اگر کشاورزی ما همچنان به سوختهای فسیلی وابسته باشد، ممکن است با بحران بزرگی روبرو شویم.
این فقط یک فرضیه نظری نیست؛ حوادث تاریخی، مانند بحران انرژی دهه ۱۹۷۰ یا اثرات اخیر ناشی از درگیریها، نشاندهنده خطر بالقوه است.
به گفته نویسندگان این مطالعه:
«سیستمهای کشاورزی که به شدت به سوختهای فسیلی وابستهاند، مسئله امنیت غذایی را به مسئله امنیت انرژی تبدیل میکنند.»
وقت آن است که همه ما به این موضوع توجه کرده و درباره آنچه در بشقاب شاممان قرار میدهیم، تجدیدنظر کنیم.
این مطالعه به طور کامل در مجله PNAS Nexus منتشر شده است.