یک پژوهش تازه با بررسی ۷.۹ میلیون سخنرانی انسانها، حقیقتی شگفتانگیز را درباره زبان آشکار کرده است. محققان دریافتهاند که بزرگسالان نیز همانند جوانترها معنای واژهها را بهروزرسانی میکنند و تغییرات زبانی تنها حاصل نسلهای جدید نیست.
تغییر معنایی چیست؟
در زبانشناسی، تغییر معنایی (Semantic Change) به فرایندی گفته میشود که در آن معنای یک واژه در طول زمان دگرگون میشود. گاهی این تغییر تدریجی است، گاهی جهشی. برای مثال، واژههایی که زمانی معنایی محدود داشتند، در گذر زمان گستردهتر یا کاملاً متفاوت شدهاند.
پرسش کلیدی پژوهش
گاوراو کاماث (Gaurav Kamath) از دانشگاه مکگیل و تیمش میخواستند به این پرسش پاسخ دهند: آیا بزرگسالان زبان خود را همانطور که در جوانی یاد گرفتهاند حفظ میکنند، یا همراه با جامعه، معنای واژهها را تغییر میدهند؟
تیم پژوهش بر تغییر معنا تمرکز کرد، نه بر تلفظ یا دستور زبان. هدف آنها این بود که ببینند آیا تغییر در معنای رایج یک واژه میان همهی گروههای سنی بهطور همزمان رخ میدهد یا نه.
چرا این پرسش اهمیت دارد
بسیاری از مطالعات زبانی بر دادههای مقطعی تکیه دارند، یعنی در یک زمان خاص تفاوت میان نسلها را میسنجند. اما اگر افراد در طول زندگی خود زبانشان را تغییر دهند، چنین مطالعاتی میتوانند برداشت نادرستی از سرعت تغییر زبانی ارائه دهند.
پایه پژوهش: ۷.۹ میلیون سخنرانی در کنگره آمریکا
پژوهشگران دادههای سخنرانیهای کنگره آمریکا از سال ۱۸۷۳ تا ۲۰۱۰ را بررسی کردند. این مجموعه شامل بیش از ۷.۹ میلیون سخنرانی از سیاستمداران آمریکایی است و یکی از کاملترین پایگاههای داده عمومی در حوزه زبان رسمی بهشمار میرود.
آنها سن هر سخنران را در زمان ایراد سخنرانی با استفاده از پایگاههای داده باز ثبت کردند تا تغییرات معنایی در گذر زمان و سن بهصورت دقیق ردیابی شود.
یافتن واژههای در حال تغییر
تیم تحقیق حدود ۱۰۰ واژه را شناسایی کرد که در طول قرن بیستم معنای آنها تغییر کرده بود. سپس بررسی کردند که چگونه احتمال استفاده از هر معنای تازه، با گذشت سالها افزایش یا کاهش یافته است.
نتیجه: با حفظ ثبات مکان (کنگره) و تنوع گویندگان، این مطالعه یکی از قویترین آزمایشهای تجربی در زمینه تحول زبانی محسوب میشود.
روش کار مدلهای زبانی
برای تشخیص اینکه هر واژه در چه معنایی استفاده شده، از مدل زبانی ماسکدار (MLM) بهره گرفته شد. این مدل پیشبینی میکند که در متن موردنظر، جایگزین مناسب برای آن واژه چیست. سپس پیشبینیها خوشهبندی شده تا معانی مختلف هر واژه مشخص شوند.
محققان روند تغییر هر معنا را در طول زمان بررسی کردند، با درنظرگرفتن سن گوینده. آنها از مدلهای آماری پیشرفته (GAMM) و تحلیل فرا-بیزی (Bayesian Meta-Analysis) برای برآورد تأخیر احتمالی در پذیرش معانی جدید استفاده کردند.
هدف از این تحلیلها
این مدلسازی به پژوهشگران اجازه داد تا بین دو عامل تمایز قائل شوند:
- تغییر کلی در زبان جامعه
- تأخیر احتمالی در پذیرش معانی جدید توسط گروههای سنی مختلف
نتایج شگفتانگیز: همگامی نسلها
نتیجه اصلی این بود که تغییرات زبانی نه بهصورت انتقال سخت میان نسلها، بلکه به شکل حرکتی مشترک میان تمام سنین رخ میدهد. بهطور میانگین، بزرگسالان تنها دو تا سه سال پس از جوانترها معانی تازه را میپذیرند.
در برخی موارد، حتی گویندگان مسنتر پیشگام تغییر بودند. برای نمونه، در دوران جنگ سرد، معنای «ماهواره» در زمینه ژئوپلیتیکی رواج یافت و سیاستمداران مسنتر از نخستین کسانی بودند که از آن استفاده کردند.
کاماث گفت: «بهطور خلاصه، افراد مسن نیز معانی تازهی واژهها را یاد میگیرند.»
اهمیت این یافتهها برای زبانشناسی
این نتایج یکی از ابزارهای سنتی تحلیل زبان به نام «زمان ظاهری» (Apparent Time) را به چالش میکشد. این ابزار تفاوت میان جوانان و سالمندان در یک زمان خاص را نشانهی تغییر زبانی میداند. اما اگر بزرگسالان نیز در طول عمرشان زبان خود را بهروز کنند، این روش نمیتواند سرعت واقعی تحول را بهدرستی نشان دهد.
زبان، آینهی زمانه
یافتهها با نظریه «روح زمانه» همخوانی دارند. بر اساس این دیدگاه، گویندگان همه سنین به تغییرات اجتماعی و فرهنگی واکنش نشان میدهند، نه فقط به تعلق نسلی خود. این یعنی زبان بیشتر از آنکه میراث نسلها باشد، بازتاب حال و لحظهی جامعه است.
کاربردهای عملی برای پژوهشگران و آموزشدهندگان
این تحقیق توصیه میکند پژوهشگران هنگام تحلیل تغییرات زبانی از دادههای تاریخی استفاده کنند تا ببینند آیا تفاوتهای سنی پایدارند یا در حال از بین رفتن.
از سوی دیگر، برای معلمان و ارتباطگران، پیام روشنی دارد: بزرگسالان نیز در تمام طول زندگی در حال یادگیری معانی تازهاند، بنابراین واژهها و اصطلاحات عمومی میتوانند بهسرعت دگرگون شوند.
محدودیتها و مسیرهای آینده
این مجموعه داده تنها شامل بزرگسالان حرفهای در محیطی رسمی بود، پس گفتار نوجوانان و جوانان را دربر نمیگیرد. همچنین کنگره آمریکا در دهههای نخستین بازتابی کامل از جامعه نبود و گروههای اقلیت کمتر نمایندگی میشدند.
از سوی دیگر، مدلهای زبانی ممکن است در موارد نادر دچار خطا شوند، بهویژه زمانی که واژه در بافتهای مبهم یا کماستفاده بهکار رفته است. با این حال، روند کلی پژوهش معتبر و نتایج آن روشن است.
کاماث در پایان گفت: «نتیجه اصلی که افراد مسن سازگاری بالایی در یادگیری معانی تازه دارند، خودش یک غافلگیری بزرگ بود.»
گام بعدی پژوهش، گسترش مطالعه به زبانهای فراتر از انگلیسی آمریکایی و افزودن دادههای گفتار نوجوانان است. نتایج این پژوهش در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است.
نتیجهگیری
این تحقیق نشان میدهد که زبان انسان پدیدهای جمعی و پویاست، نه ایستا و نسلی. بزرگسالان برخلاف تصور، همراه با جوانترها معناهای تازه را میپذیرند و بهروزرسانی میکنند. زبان، بازتاب لحظهبهلحظهی زندگی اجتماعی است.
اگر این مقاله برایتان جالب بود، مقالههای مرتبط درباره تکامل زبان و معنا را در مجله ما بخوانید یا دیدگاهتان را در بخش نظرات بنویسید.