فیلم ربل مون – بخش اول: فرزند آتش (Rebel Moon – Part One: A Child of Fire) بهعنوان اثری که در ابتدا نسخهای از فرنچایز جنگ ستارگان (Star Wars) بوده، بسیار شبیه به فیلمی از فرنچایز استار وارز به نظر میرسد. از سلاحهای شبیه به لایتسیبر تا روایتی که در آغاز بسیار آرام است، این اثر سینمایی در پیدا کردن هویت خودش مشکل دارد. بدترین بخش این است که داستان این اثر پتانسیل بسیار بالایی دارد که محقق نمیشود.
فیلم «ربل مون – بخش اول: فرزند آتش» بیش از یک دهه پیش توسط زک اسنایدر مطرح شده بود و حول محور سربازی به نام کورا با بازی سوفیا بوتلا است که نسبتاً از زندگی و کار در میان افرادی کشاورز در ماه سیاره ولدت راضی است. او قبلاً کارهای کثیفی برای امپراتوری انجام میداده و فردی بیرحم بوده که در سیارات مختلف به دنبال آن بوده تا دستورات امپراتور را انجام بدهد. وقتی آنها بالاخره خانه جدیدش را پیدا میکنند، کورا چارهای ندارد جز اینکه برنامهای برای محافظت از مردم به اجرا در بیاورد.
همانطور که طرفداران زک اسنایدر میدانند، فیلم «ربل مون» هیچ مشکلی ندارد، به خصوص وقتی صحبت از جلوههای بصری آن به میان میآید. زک اسنایدر بارها و بارها ثابت کرده که او میداند چطور لحظههای نمادینی خلق کند. این بار، او این موضوع را درست در همان لحظات ابتدایی فیلم نشان میدهد. ورود سفینه دشمن در سیاره ولدت درست همانطور است که این فیلمساز لحظه مرگ وینها در فیلم Batman v. Superman: Dawn of Justice را به تصویر کشیده بود. در ادامه فیلم نیز مشکلات متعددی به نمایش گذاشته میشوند.
وقتی ما بالاخره متوجه میشویم که کورا کیست و انگیزه او چیست، فیلم سبک و سیاق اثری سرقتی را به خودش میگیرد و اعضای مختلفی به گروه جذب میشوند که ما چیزی زیادی درباره آنها نمیدانیم جز سلاحی که آنها حمل میکنند. وقتی صحبت از نگرش و رفتار آنها به میان میآید، شگفتیهایی وجود دارد اما همه چیز نسبتاً ساده است. مسئله بزرگتر این است که به نظر میرسد فیلم «ربل مون» نمیخواهد تلاشی برای برجسته کردن خودش در بین آثار مشابهی همچون فیلم Rogue One بکند و یکی از مشکلات آن نیز ممکن است مدت زمان آن باشد.
این نسخه از فیلم «ربل مون – بخش اول: فرزند آتش» صددرصد فیلمی نیست که زک اسنایدر میخواهد نمایش بدهد. نسخه طولانیتر و بارده سنی R از آن قرار است در آینده پخش شود و احتمالاً در آن فیلم میتوان چیزهای بیشتری را مشاهده کرد بهخصوص وقتی که میدانیم دنباله این اثر سینمایی قرار است چهار ماه دیگر پخش شود. بدترین کار این است که فیلم «ربل مون» تمام تلاش خودش را میکند تا خودش را یک فیلم بارده سنی PG-13 نشان بدهد و به همین خاطر نیز لحظات خشونتآمیز آنقدر کوتاه هستند که تأثیری خودشان را از دست میدهند و همین نیز سبب شده تا بیننده در مبارزات فیلم به خوبی درگیر نشود.
یکی دیگر از مشکلاتی که سد راه فیلم «ربل مون – بخش اول: فرزند آتش» شده است، جهانسازی آن است. کاملاً مشخص است که زک اسنایدر چندین سیاره و جامعه ایجاد کرده که میتواند کاراکترهای متمایزی را ارائه بدهند ولی واقعا چه چیزی این سیارات را برجسته میکند؟ چه چیزی از آنها را پس از پایان فیلم میتوان به یاد آورد؟ سیاره ولدت سیارهای است که زمان بیشتری را در آن سپری میکنیم و با بیشتر کاراکترها آشنا میشویم و به همین خاطر در ذهن شما بهتر جای گرفته است. باقی سیارهها برجسته نیستند چراکه وجه تمایز نباید فقط ساکنینی با ظاهری بیگانه باشد.
در مجموع، نمیتوانیم عناصر خوبی که در فیلم «ربل مون – بخش اول: فرزند آتش» وجود دارند را نادیده گرفت. اینکه اسنایدر متعهد به ارائه جلوههای ویژه درجه یک است در این فیلم کاملاً مشخص است اما این به این معنی نیست که باید از کنار آن عبور کرد. طراحی لباس، طراحی تولید و جلوههای ویژه در زمینه ایجاد یک محیط فراموشنشدنی کارآمد هستند، بهویژه زمانی که نیروهای امپراتوری در سیاره ولدت و دیگر مناطق فرود میآیند.
در نهایت، یکی از بهترین احساساتی که فیلم «ربل مون» بر میانگیزد، این حس است که افراد تحت ستم چارهای جز شورش ندارند. این موضوع بهخوبی در اوایل فیلم بیان میشود. این فیلم ما را با خودش همراه میکند تا همراه کورا در سفرش شویم و کاری میکند تا شما جذب او و تیمش شوید. شما فقط آرزو میکنید که ایکاش فرصت آن را داشتید که آنها را بهتر بشناسید.
امتیاز منتقد: ۵ از ۱۰