ازآنجاییکه Frieren صدها یا حتی هزاران سال زندگی کرده است، گذر زمان برای او اهمیت چندانی ندارد. ده سال، پنجاه سال، هیچکدام مهم نبودند… تا اینکه فانی بودن انسان به چشمش آمد. آنگاه بود که لحظهای مکث کرد تا واقعاً در مورد زندگی و تجربه انسانی تأمل کند و متوجه شود که چقدر کوتاه (و ارزشمند) است.