برخی از فیلمهای علمی-تخیلی به طور کامل معانی خود را بروز نمیدهند و مخاطب باید در برخی موارد، چندین بار این فیلمها را تماشا کند تا مفهوم و معنی آنها را به طور کامل و درست درک کند.
ژانر علمی-تخیلی همیشه یکی از جذابترین، پیچیدهترین و تامل برانگیزترین ژانرهای سینما بوده است. فیلمهای علمی-تخیلی اگر به خوبی ساخته شوند، میتوانند فیلمهایی دیدنی، عمیق و تاثیرگذار باشند که ذهن هر مخاطبی را با خود درگیر میکند.
در طی سالیان، کارگردانهایی همچون استنلی کوبریک، تری گیلیام و اندری تارکوفسکی، فیلمهایی فراموش نشدنی و ماندگاری را در ژانر علمی-تخیلی برای مخاطبان به ارمغان آوردند. این فیلمهای علمی-تخیلی کلاسیک ذهن مخاطبان را درگیر خود میکند و دیدن دوباره آنها ممکن است مفهوم و معنی بهتری از فیلم را به شما منتقل کند.
10- فیلم تلقین (Inception)
بسیار دشوار است تا از یک مفهوم و داستان جدید و ناشناخته، فیلمی بلاکباستری و پرفروش ساخت اما کریستوفر نولان موفق شد تا با فیلم تلقین خلاف این موضوع را ثابت نماید و مخاطبان و بینندگان از سراسر دنیا را با فیلم خود مجذوب نماید. فیلم تلقین در سال 2010 در گیشه بسیار موفق بود. در این فیلم، لئوناردو دیکاپریو نقش رهبر گروهی از دزدان را بازی میکند که وارد رویای افراد میشوند تا ایدههایی از آنها را سرقت کنند.
کلا میتوان گفت که تاکنون فیلمی مشابه با فیلم تلقین ساخته نشده است. قبلا فیلمهایی در مورد سرقت و فیلمهایی در مورد رویا و خواب ساخته شده اما این فیلم، ایده سرقت در رویا را ارائه میکند که کاملا جدید و تازه است و مشابه آن اصلا وجود ندارد. برای درک کامل فیلم تلقین، شما باید چندین بار این فیلم را ببینید تا به درک درست و کاملی از پیچیدگی داستانی آن دست یابید.
9- فیلم دانی دارکو (Donnie Darko)
به هنگام اکران فیلم دانی دارکو، مخاطبان چندان از این فیلم استقبال نکردند اما بعدا به فیلمی کلاسیک و پرطرفدار تبدیل شد. این فیلم، اولین تلاش ریچارد کلی بر روی صندلی کارگردانی بوده است. در این فیلم، جیک جیلنهال نقش یک نوجوان مشکلدار را بازی میکند که هشدارهایی از یک فاجعه قریبالوقوع در ذهن او خطور میکند.
فیلم دانی دارکو، داستان و موضوع را به طور واضح بیان نمیکند و در ابتدای فیلم، شاید داستان گیجکننده به نظر برسد اما در پایان، همه سرنخها کنار یکدیگر قرار میگیرند و مفهوم و کلیت داستان را نشان میدهد. با این وجود، دیدن چند باره فیلم سبب میشود تا به درک کاملی از این اثر ریچارد کلی دست یابید.
8- فیلم دوازده میمون (Twelve Monkeys)
فیلم دوازده میمون، اثری از تری گیلیام است. در این فیلم، بروس ویلیس نقش یک مجرم را بازی میکند که از آینده به زمان گذشته فرستاده میشود تا منشا ویروسی را بیابد که در آینده در حال نابود کردن بشر است. داستانی که از جهاتی مشابه با وضعیت ما و همهگیری ویروس کرونا در جهان در حال حاضر است.
تری گیلیام از ساختار چرخهای فیلم کوتاه La Jetée محصول 1962 ساخته کریس میکر الهام گرفته است که در آن، پایان فیلم ارتباط مستقیم با ابتدای فیلم دارد و کل داستان را به شیوهای ظریف به یکدیگر گره میزند. دیدن چند باره فیلم سبب میشود تا به درک درستی از چرخه فیلم دست یابید.
7- فیلم سولاریس (Solaris)
آندره تارکوفسکی کارگردانی فیلم سولاریس محصول 1972 را در دست دارد. در این فیلم، داستان یک روانشناس روایت میشود که به یک ایستگاه فضایی فرستاده میشود تا در مورد علت مشکلات ذهنی و روانی خدمه اطلاعاتی بدست بیاورد.
فیلم سولاریس در همان سال نامزد دریافت جایزه نخل طلا جشنواره کن بود. این فیلم به بررسی عوارض و اثرات ایزولهسازی و انزوا بر روی روان انسان میپردازد و دارای موسیقی متن هیجانانگیزی از ادوارد ارتمیوو است. برای درک درستی از روند و ریتم داستان، دیدن دوباره فیلم لازم و ضروری است.
6- فیلم آغازگر (Primer)
فیلم آغازگر ساخته شان کاروث، یک فیلم سفر در زمان بسیار متفاوت و بدیع است. این فیلم روایت میکند که سفر در زمان به طور تصادفی کشف میشود و کاروث نیز که خودش یک مهندس علوم ریاضی است، به خوبی مفاهیم داستان را منتقل میکند.
کاروث برخلاف فیلم بازگشت به آینده (Back to the Future)، نحوه و چگونگی سفر در زمان را به طور کامل توضیح نمیدهد. این فیلم از لحاظ علمی بسیار دقیق و درست است، هرچند خود مفهوم سفر در زمان از لحاظ علمی غیرممکن است و این به معنای آن است که برای درک درست از روشهای تجربی موجود در فیلم، شما باید چندین بار این فیلم را مشاهده کنید تا به یک دید کلی بهتر دست پیدا کنید.
5- فیلم احوال دگرگونشده (Altered States)
فیلم احوال دگرگونشده، فیلمی علمی-تخیلی و تاثیرگذار از کن راسل است. این فیلم الهام گرفته شده از تحقیق محرومیت احساسی از جان سی لیلی است. او برای دست یافتن به این تحقیق، داروهای روانگردان مصرف کرده و در درون مخزنهایی خود را ایزوله کرده است. این فیلم با بازی ویلیام هرت است که نقش یک روانشناسی را بازی میکند که آزمایشهایی مشابه آنچه در بالا گفته شد را انجام میدهد.
در طی فیلم، او توهمهایی را تجربه میکند که بر این باور است میتواند خاطرات ژنتیکی باشند. جلوههای روانشناختیای که راسل در فیلم احوال دگرگونشده ارائه میکند، یک تجربه بصری جالب را به مخاطبان ارائه میدهد.
4- فیلم بلید رانر (Blade Runner)
فیلم بلید رانر به کارگردانی ریدلی اسکات بر اساس رمانی به نام آیا اندرویدها خواب گوسفندهای الکتریکی میبینند؟ (Do Androids Dream of Electric Sheep) نوشته فیلیپ کی دیک است. این فیلم داستان یک کاراگاه سرسخت و خشن به نام ریک دکارد را روایت میکند که ماموریت مییابد تا اندرویدهای فراری که خود را به جای انسان جا زدهاند را پیدا کند.
تصویرگری مبهم و دوپهلوی فیلم از هویت دکارد سبب میشود تا دنبال کردن داستان فیلم بلید رانر اندکی سخت و دشوار باشد اما جلوههای بصری و خارقالعاده فیلم بسیار دیدنی و ارزشمند هستند و تماشای دوباره آن بسیار به جا خواهد بود.
3- فیلم ماتریکس (The Matrix)
برادران واچوفسکی با ساخت فیلم علمی-تخیلی، اکشن و پیشگامانه ماتریکس در دهه 90 میلادی سبب شدند تا مخاطبان، فطرت هویت خودشان را زیر سوال ببرند. در این فیلم، کیانو ریوز نقش شخصی به نام نیو را بازی میکند که متوجه میشود انسانها اساسا به باتریهایی برای رباتها از آینده تبدیل شدند و او به گروه مقاوتی علیه این ماشینها میپیوندد.
جلوههای بصری سایبرپانکی و دیوانهکننده فیلم ماتریکس همانند هیچ فیلم دیگری نیست و آن را بسیار متمایز کرده است. فیلم دارای موضوعات تاملانگیز و صحنههای اکشن تماشایی و خارقالعاده است که هر مخاطبی را به خود جذب میکند.
2- فیلم استاکر (Stalker)
هفت سال پس از ساخت فیلم علمی-تخیلی سولاریس، آندره تارکوفسکی فیلم استاکر را ساخت. اتفاقات فیلم استاکر در سرزمین بایر و پساآخرالزمانی به نام زون رخ میدهد و یک راهنمای تور به طور غیرقانونی یک نویسنده و یک دانشمند را وارد “روم” میکند، جایی که ظاهرا آرزوهای آنها به واقعیت تبدیل میشود.
اگرچه فیلم استاکر با واکنشهای نه چندان مثبتی از سوی جامعه منتقدان روبهرو شد اما از آن زمان به بعد، فیلم استاکر به عنوان یک شاهکار سینمایی جهان در مورد موضوعات روانشناختی و فلسفی تبدیل شده است. برای دست یافتن به درک درستی از ایدههای پیچیده تارکوفسکی در این فیلم، باید چندین مرتبه به تماشای آن نشست.
1- فیلم 2001: ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey)
استنلی کوبریک موفق شد تا با فیلم 2001: ادیسه فضایی به یک فیلم علمی-تخیلی کامل و نهایی دست پیدا کند. داستان فیلم ادیسه فضایی را کوبریک به همراه آرتور سی کلارک نوشته است. داستان فیلم به بررسی زوایای جدیدی از فضای بیرونی، هوش مصنوعی که علیه بشریت میشود و غیره میپردازد.
پیچیدگی داستان فیلم ادیسه فضایی برای دههها است که ذهن مخاطبان را درگیر خود کرده است. چندین و چند تفسیر از معنای داستان فیلم صورت گرفته است. از نقطه نظر برخی، معنای داستان فیلم در مورد جستجو برای خدا و معنی و مفهوم خدا برای هر شخص و فرد است.