برای قرنها کنجکاوی درباره کارکردهای زیستی و ماورایی خون، انرژی لازم برای خلق سوءتفاهمهای خطرناک و کشفیات انقلابی را فراهم آورده است. اگرچه دانش کنونی ما در خصوص شیوه عملکرد خون بسیار پیچیدهتر از هر زمان دیگری در تاریخ است؛ اما در شناخت ماهیت آن هنوز در قدم اول باقی مانده و شاگردی میکنیم.
مطالب مرتبط:
دیوید بیال، استاد تاریخ یهود در دانشگاه کالیفرنیا است. او در کتابی با نام «خون و ایمان» به موضوع انشعاب میان آیین و رسوم یهودی و مسیحیت میپردازد. وی در کتابش به ۱۳۷۶ نامه کاترین سینا مقدس به یکی از حواریون اشاره میکند، که به شکل پیشگویانهای نسبت به اختلاف و انشعاب در کلیسای کاتولیک هشدار میدهد و یهوه را به نوعی نماد وحدت میبیند. با استناد به این نامهها میتوان دریافت که وی معتقد بوده (بر خلاف مسلمانان و یهودیان) مسیحیان در خون مسیح غسل تعمید داده شدهاند و همین موضوع فدیه گناهان آنها خواهد بود. بیال در کتاب خود مینویسد که ایده و مفهوم خون مقدس در واقع حاملی برای نجات انسان بوده است. تفسیر حقیقی یهوه به عنوان یک عقیده دینی، زمینهساز میزبانی جشنهای مردمی بود که در سراسر اروپا گسترده شدند و آثار خون فرقه به وجود آورد.
آنها معتقدند که خون شهدا درمانگر بیماریها است. دستنوشته افسانه طلایی، گزارشی باقی مانده از قرن سیزدهم است که به زندگی قدیسان میپردازد. این گزارش آبی را که لباسهای خونآلود قدیس توماس بکت، اسقف اعظم کانتربری را در آن شستند، دارای قدرتهای درمانگری ویژه و خارقالعادهای میداند. وی در سال ۱۱۷۰ میلادی به قتل رسید. از منظر این گزارش خون سنت پیتر شهید هم دارای خواص درمانی بوده است. سنت پیتر در سال ۱۲۵۲ میلادی به دست گروه کاتار (یکی از فرقههای مسیحی تندرو) به قتل رسید. خون همچنین در شمایلنگاری مسیحی تبدیل به ویژگی اصلی تصاویر میشود (مانند استیگماتا و قلب مقدس).
از دیگر سو خون تبدیل به عنصری قابل توجه در یهودستیزی مسیحیان میشود. در اواخر قرن دوازدهم پس از اینکه یهودیان انگلستان به کشتار کودکان مسیحی برای استفاده از خونشان (جهت تدارک نان فطیر عید پسح) متهم شدند، کشتار و اذیت و آزار همگانی یهودیان به راه افتاد. جالب اینجا است که این افترا در حالی دامان یهودیت را گرفته و حتی به «تهمت خون» مشهور شده، که در آیین سختگیرانه یهودی، مصرف هر نوع خونی متعلق به هر جانداری صراحتا نهی شده است. تهمت خون به عنوان رسمی شدیدا ارتجاعی طی قرون وسطی و دوران اولیه مدرنیته مرتبا در اروپا بازتولید و تکرار شده است.این موضوع اوایل قرن بیستم هم دوباره در روسیه تزاری ظهور کرد. این داستان حتی در دوران حاضر هم طی نبردهای اسرائیل با حماس، توسط این گروه فلسطینی بازتولید شده است.
طی هزاران سال بدن انسان، به عنوان رگی برای عبور چهار نوع مایع شناخته میشد: صفرای زرد، صفرای سیاه، بلغم سفید و خون قرمز. و هر یک از آنها با ۴ عنصر کلاسیک آتش، خاک، آب و باد منطبق و مرتبط بود. در آن زمان معتقد بودند که همه آنچه در کیهان وجود دارد از همین ۴ عنصر ساخته شدهاند.
طبق نظر جالینوس (پزشک یونانی قرن دوم) بدن انسان با استفاده از غذا و نوشدنی که از سیستم گوارش میگذرد، در کبد به تولید خون میپردازد. خون طبیعی وارد رگها شده و به همه نقاط بدن منتقل میشود، در تمام بخشهای بدن جریان پیدا میکند و از بین میرود. در آن زمان معتقد بودند که خون توسط بافتهای بدن مصرف میشود و در هر وعده غذایی دوباره تولید میشود. وظیفه اصلی قلب هم تولید حرارت بود. جالینوس فکر می کرد خون از طریق منافذی در جداره قلب مستقیما از سمت راست به سمت چپ آن میآید، یا اینکه از طریق ششها وارد قلب میشود. خون درون شریانها بسیار حیاتی بود و آن را مسئول رساندن سلامت روحی به گوشت بدن میدانست.
اینگونه خیال میشد که سلامت جسم حاصل تعادلی ایدهآل میان این چهار عنصر است. اگر یکی از آنها بر بدن غلبه میکرد خطر جدی ایجاد میشد. لذا محرومیت دورهای (روزه) بسیار حیاتی بود. البته به شکل کلی بدن خودش مراقب این بخشهای طبیعی بود: صفرای سیاه، صفرای زرد و بلغم توسط ادرار، اشک، تعریق و ترشحات بینی از بدن خارج میشوند. اما به جز قاعدگی زنان، بدن هیچ راه خود به خودی برای خلاصی از دست خون یا کنترل آن ندارد. به همین دلیل از دوران باستان تا عصر حاضر، حجامت (با استفاده از سنگهای تیز، دندان ماهی و بعدها با استفاده از نیشترها و کرمها) به سنگ بنای برنامههای درمانی تبدیل شده است.
جورج شیوه کار دانشمند و فیلسوف ایرانی، ابنسینا در قرن ۱۱ را اینگونه شرح میدهد. کتاب قانون پزشکی ابنسینا شامل راهنمای جامع روشهای درمان با حجامت و خونگیری است»: رگهای خونی مختلف اهداف و وظایف متفاوتی دارند. خونگیری از رگ میان ابروها برای سردردهای طولانی مدت مفید است، برش رگهای زیر زبان (تنها از طول، چون جلوگیری از خونریزی آن بسیار مشکل است) برای ورم و گلودرد و همچنین ورم لوزهها مفید است. باز کردن رگ سیاتیک التیام بخش نقرس پا و فیلاریاز لنفاوی است. مشکلات قاعدگی هم با برش رگ سافن کاهش مییابد.»
داستان خونگیری وقتی جالبتر میشود که پای زالوهای خونآشام هم به داستان باز میشود…