مدیریت سبز، رویکردی در مدیریت سازمان است که با هدف کاهش اثرات زیستمحیطی فعالیتهای تجاری و در عین حال بهبود کارایی و سودآوری کسب و کار به وجود آمده است. مدیریت سبز با تمرکز بر پایداری تصمیمگیری میکند و اقداماتی را انجام میدهد که از نظر زیستمحیطی، مسئولانه، از نظر اجتماعی، سودمند و از نظر اقتصادی، مقرون به صرفه باشد.
در این مطلب در مورد مفهوم مدیریت سبز، اهمیت آن، مزایا و چالشها و نقش آن در شرکتها و سازمانهای ایران صحبت خواهیم کرد.
مفهوم مدیریت سبز
مدیریت سبز، رویکردی در مدیریت یک کسبوکار است که برای پیشگیری از آسیبهای زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای تجاری، شکل گرفته است و در تلاش است تا خطرات زیستمحیطی به وجود آمده را به حداقل برساند.
انتخاب استراتژیها و روشها در این مدیریت به گونهای است که ضایعات را کاهش دهد، انرژی و منابع طبیعی را حفظ کند و آلودگی را به حداقل برساند و حتی فراتر از رعایت مقررات زیستمحیطی، نقش رهبری در نظارت و پایداری محیط زیست را ایفا کند.
شیوههای مدیریت سبز به صنعت خاصی محدود نمیشود و میتوان آن را در هر صنعتی، از تولید تا خرده فروشی، گردشگری تا حمل و نقل به کار برد. سازمانهایی که شیوههای مدیریت سبز را اعمال میکنند، میتوانند از مزایای مختلف آن از جمله صرفهجویی در هزینهها، افزایش شهرت برند، افزایش وفاداری مشتری و بهبود روحیه کارکنان بهره ببرند.
اهمیت مدیریت سبز
ایجاد آیندهای پایدار برای سیاره زمین در گرو تصمیماتی است که هر یک از ما در زندگی خود اتخاذ میکنیم و میتوان گفت راز ساخت این آینده پایدار، در مدیریت سبز نهفته است. نیاز به این شیوه مدیریت در ایجاد کسب و کارهای تجاری پایدار در سالهای اخیر، بهطور فزایندهای ضروری شده است، زیرا جمعیت جهان، به رشد و مصرف منابع بیشتر ادامه میدهد.
سازمانهایی که نتوانند شیوههای پایدار را اتخاذ کنند، به احتمال زیاد با خطراتی مانند زیانهای مالی، آسیب به اعتبار سازمان و جریمههای نظارتی روبهرو خواهند شد. بنابراین مدیریت سبز علاوه بر کاهش ریسک، میتواند فرصتهای تجاری قابل توجهی ایجاد کند.
این روزها تقاضا برای محصولات و خدمات پایدار افزایش یافته و این تقاضا رو به رشد است، طبیعتاً شرکتها و سازمانهایی که میتوانند این نیاز مشتریان را برآورده کنند، به احتمال زیاد از افزایش فروش، سود خواهند برد. همچنین، شیوههای مدیریت سبز میتواند با کاهش ضایعات، کاهش مصرف انرژی و استفاده از سایر منابع باعث صرفهجویی در هزینهها شود.
مزایای مدیریت سبز
مدیریت سبز میتواند مزایای قابل توجه و گستردهای داشته باشد. برخی از مزایای مهم آن عبارتند از:
- صرفهجویی در هزینه: شیوههای مدیریت سبز میتواند از طریق صرفهجویی در انرژی و منابع طبیعی، کاهش ضایعات و بهبود کارایی، به سازمانها در جهت کاهش هزینهها کمک کند.
- ارتقاء تصویر برند: سازمانهایی که شیوههای مدیریت سبز را انتخاب میکنند معمولا بهعنوان برندی مسئولیتپذیر و دوستدار محیطزیست شناخته میشوند و این میتواند باعث افزایش شهرت برند آنها شود و برای مشتریان جذابیت ایجاد کند.
- افزایش وفاداری مشتری: آگاهی مشتریان و مصرفکنندگان نسبت به اثرات زیستمحیطی محصولات و خدماتی که استفاده می کنند به طور فزایندهای رو به افزایش است. بنابراین سازمانهایی که میتوانند تعهد خود را به توسعه پایدار نشان دهند، به احتمال زیاد مشتریان وفادارتری خواهند داشت.
- بهبود روحیه کارکنان: مدیریت سبز میتواند با نشان دادن تعهد به مسئولیتهای زیستمحیطی خود و پایداری، نیروی کار متعهدتر و با انگیزهتری داشته باشد.
- انطباق با مقررات: سازمانهایی که شیوههای مدیریت سبز را انتخاب میکنند، به احتمال زیاد از مقررات زیستمحیطی پیروی میکنند و در نتیجه خطر جریمهها، اقدامات قانونی و آسیب به شهرت خود را کاهش میدهند.
چالشهای اجرای مدیریت سبز
در حالی که مزایای زیادی برای مدیریت سبز وجود دارد، چالشهای متعددی نیز ممکن است در این راه وجود داشته باشد که سازمانها هنگام اجرای این شیوهها با آنها مواجه میشوند. برخی از چالشهای اساسی عبارتند از:
- هزینههای اولیه: نیاز به سرمایهگذاری اولیه در فناوری، زیرساخت و آموزش جدید از جمله نیازهای اولیه برای اجرای مدیریت سبز است که ممکن است سازمان به آن نیاز داشته باشد. این هزینهها میتواند مانع مهمی برای اجرای مدیریت سبز در سازمانها باشد.
- مقاومت در برابر تغییر: بعضی از کارکنان یا ذینفعان ممکن است در برابر اقدامات یا تغییر فرهنگ سازمان که برای اجرای شیوههای مدیریت سبز لازم است، مقاومت کنند. سازمانها باید آمادگی مقابله با این مقاومت را داشته باشند و در صورت نیاز آموزش لازم را به کارکنان ارائه دهند.
- نداشتن تخصص کافی: اجرای شیوههای مدیریت سبز ممکن است به متخصص در زمینههایی مانند بهرهوری انرژی، کاهش ضایعات یا طراحی پایدار نیاز داشته باشد. در نتیجه سازمانها برای مدیریت سبز نیاز به استخدام کارشناسان خارجی یا ارائه آموزش به کارکنان برای توسعه این تخصص دارند.
- پیچیدگی: پیادهسازی شیوههای مدیریت سبز میتواند نیازمند تغییرات در حوزههای مختلف عملیات یک سازمان باشد و این موضوع اجرای مدیریت سبز را پیچیده میکند. در نتیجه هماهنگی و ارتباط برای اطمینان از همسویی و همکاری موثر بین همه ذینفعان ضروری است.
راهبردهای اجرای شیوههای مدیریت سبز
برای اجرای موفقیتآمیز شیوههای مدیریت سبز، سازمانها باید از یک رویکرد ساختار یافته پیروی کنند که این رویکرد شامل مراحل زیر است:
ارزیابی تأثیر زیستمحیطی فعلی: اولین گام در اجرای شیوههای مدیریت سبز، ارزیابی تأثیر زیستمحیطی فعلی فعالیتهای سازمان است. این کار شامل تجزیه و تحلیل مصرف انرژی، مصرف آب، تولید زباله و … است. این ارزیابی باید بخشهایی از سازمان را که در آن امکان کاهش اثرات زیستمحیطی وجود دارد، شناسایی کند.
تعیین اهداف: هنگامی که اثرات زیستمحیطی فعلی ارزیابی شد، سازمان باید اهدافی را برای کاهش اثرات زیستمحیطی خود تعیین کند. این اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری و دست یافتنی باشند و با اهداف استراتژیک کلی سازمان همسو باشند.
توسعه یک برنامه برای مدیریت سبز: سازمان باید یک برنامه برای مدیریت سبز ایجاد کند و اقدامات خاصی را که باید برای دستیابی به اهداف خود انجام دهد، مشخص کند. این برنامه باید شامل جزئیاتی مانند جدول زمانی، مسئولیتها و منابع مورد نیاز باشد.
اجرای شیوههای مدیریت سبز: با اجرای برنامه مدیریت سبز، سازمان باید اقداماتی را که در برنامه مشخص شده است، اجرا کند. اقداماتی مانند استفاده بهینه از انرژی، برنامههای کاهش ضایعات یا شیوههای زنجیره تامین پایدار.
نظارت و اندازهگیری عملکرد: برای اطمینان از اینکه شیوههای مدیریت سبز به نتایج مورد نظر خود دست یابند، سازمان باید عملکرد خود را به طور منظم نظارت و اندازهگیری کند.
برقراری ارتباط و تعامل: فرهنگ سازمانی کارکنان باید با مدیریت سبز هماهنگ شود تا سازمان در مسیر مدیریت سبز به اهداف خود برسد. برای اینکار لازم است با کارکنان، ذینفعان و مشتریان ارتباط برقرار کرد. برای مثال اجرای برنامههای آموزشی و آگاهسازی، گزارش منظم در مورد عملکردهای زیستمحیطی و تعامل با تامین کنندگان و مشتریان در مورد شیوههای پایدار.
به صورت خلاصه میتوان گفت؛
مدیریت سبز یک رویکرد ضروری برای سازمانهایی است که تلاش میکنند در مسیر توسعه پایدار قدم بردارند و مسئولانه رفتار کنند. از جمله مزایای مدیریت سبز میتوان به صرفهجویی در هزینه، افزایش شهرت برند و بهبود روحیه کارکنان اشاره کرد. با این حال، اجرای شیوههای مدیریت سبز میتواند چالشبرانگیز باشد و نیازمند یک رویکرد ساختاریافته است. این رویکرد ساختار یافته شامل ارزیابی اثرات زیستمحیطی فعلی، تعیین اهداف، توسعه یک برنامه مدیریت سبز، اجرای شیوههای مدیریت سبز، نظارت و اندازهگیری عملکرد و ارتباط و تعامل با کارکنان است.
سازمانها میتوانند همزمان با دستیابی به اهداف استراتژیک خود، آینده پایدارتری خلق کنند.
در ایران نیز سازمانهای مختلف با توجه به شرایط زیستمحیطی کشور، به مدیریت سبز روی آوردهاند و در تلاشند تا آن را در سازمان خود اجرا کنند. گروه وطنزرین یکی از سازمانهایی است که با رویکرد مدیریت سبز، اقدامات مختلفی را در جهت کاهش خطرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای خود انجام میدهد. در برخی از کارخانههای این گروه از روش تصفیه آب و پساب صنعتی استفاده میشود. همچنین کاشت نهال و نگهداری مسئولانه از آنها چند سالی است که در برنامه این گروه قرار گرفته است. تفکیک زبالهها، جمعآوری درب بطریهای پلاستیکی، کاهش مصرف کاغذ و دیگر منابع، بازیافت و … از جمله دیگر اقدامات گروه وطنزرین است.
در چشمانداز گروه وطنزرین، محافظت از سیاره زمین، یکی از اهداف مهم است.