یک تیم از دانشمندان زمین به رهبری مرکز مطالعات محیط زیست دریایی، دهه ۱۹۵۰ را به عنوان محتملترین نقطه آغاز عصر آنتروپوسن شناسایی کردهاند.
نویسندگان این مطالعه اشاره کردهاند: «پیشنهادهایی درباره اینکه انسانها چه زمانی شروع به تغییرات قابلتوجه در سیستم زمین کردهاند شامل توسعه جوامع کشاورزی حدود ۸,۰۰۰ سال پیش، توسعه کشت برنج آبیاریشده بین ۶,۵۰۰ تا ۵,۰۰۰ سال پیش، ورود اروپاییها به “جهان جدید” بین سالهای ۱۴۹۲ تا ۱۸۰۰، انقلاب صنعتی، و شتاب بزرگ است.»
«با این حال، تاکنون هیچ گزارشی زمانی دقیق را که در آن بشر آغاز به اختلال در عملکرد سیستم زمین کرده باشد، بر اساس دادههای جهانی و سوابق مختلف با کرونولوژی دقیق مشخص نکرده است.»
دوران جدید در میانه قرن بیستم
در تحلیل جامع خود که در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شد، محققان سه رقیب اصلی برای آغاز آنتروپوسن را ارزیابی کردند و به این نتیجه رسیدند که اواسط قرن بیستم به عنوان قویترین نامزد برجسته است.
این مطالعه جدید به بحثهای جاری در مورد زمانی که فعالیتهای انسانی شروع به اثرگذاری عمیق و پایدار بر روی سیاره ما کرده است، وزن قابلتوجهی اضافه میکند.
مفهوم آنتروپوسن
این مفهوم اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط پل کروتزن (Paul Crutzen)، برنده جایزه نوبل، پیشنهاد شد. او معتقد بود که هولوسن (Holocene) – دوره زمینشناسی کنونی – پایان یافته و جای خود را به دورهای جدید داده که تحت سلطه تغییرات ناشی از فعالیتهای انسانی است.
از زمان پیشنهاد کروتزن، دانشمندان در مورد این که آیا شواهد کافی برای به رسمیت شناختن رسمی آنتروپوسن وجود دارد و شروع دقیق آن چه زمانی بوده، بحث کردهاند.
تأثیر جهانی قابلتوجه انسان
معتقد به اینکه شواهد به اندازه کافی قانعکننده است تا آنتروپوسن اعلام شود، تیم تحقیقاتی تلاش کرد لحظه دقیق را که تأثیر انسانی به شکل جهانی قابلتوجه شد، تعیین کند. آنها مجموعهای از شاخصها را برای سه تاریخ احتمالی آغاز مورد بررسی قرار دادند:
- اواخر دهه ۱۸۰۰: با شروع انقلاب صنعتی، این دوره شاهد پخش وسیع سرب در سطح زمینهای بزرگ، تغییرات در نسبتهای ایزوتوپهای پایدار و تغییرات در توازن مواد مغذی بود.
- اوایل دهه ۱۹۰۰: با تغییرات جهانی در پخش گردهها، افزایش قابلتوجه کربن سیاه و تغییرات گسترده در ایزوتوپهای پایدار مشخص میشود.
- اواسط قرن بیستم (دهه ۱۹۵۰): این دوره شاهد گسترش آلایندههای آلی، ظهور پلاستیکها و میکروپلاستیکها، آغاز عصر هستهای با آزمایشهای هستهای که شواهدی در سراسر جهان به جا گذاشتند، و شروع اثرات عمده گرم شدن جهانی بود.
تغییرات پایدار در سیستمهای زمین
پس از مقایسه دقیق تأثیرات جهانی این دورهها، محققان دریافتند که دهه ۱۹۵۰ بهترین بازنمایی از تغییرات قابلمشاهده و پایدار در سیستمهای زمین است.
این تغییرات به احتمال زیاد برای هزاران سال، و شاید میلیونها سال، ادامه خواهد داشت و بهعنوان نشانگری روشن از یک دوره زمینشناسی جدید محسوب میشود.
تیم تحقیقاتی تأکید کرد که دهه ۱۹۵۰ تغییراتی را معرفی کرد که هم بهراحتی قابل مشاهده و هم در مقیاس زمانی زمینشناسی برگشتناپذیر هستند.
شروع واقعی آنتروپوسن
با مقایسه تأثیرات جهانی این سه دوره، دانشمندان نتیجه گرفتند که دوره سوم باید به عنوان شروع واقعی آنتروپوسن در نظر گرفته شود، زیرا این دوره با تغییرات جهانی که بهراحتی قابل مشاهده و اندازهگیری هستند، مشخص میشود.
محققان بیان کردند: «این مطالعه تاریخ افزایش سریع نشانههای انسانساخته در لایههای رسوبی قطب جنوب، قطب شمال، شرق آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و دیگر مناطق را آشکار میکند.»
«این منجر به شناسایی افزایش بیسابقهای در نشانههای انسانساخته در تمامی مناطق میشود که از سال ۱۹۵۲ میلادی ± ۳ شروع شده و با آغاز شتاب بزرگ مطابقت دارد.»
شتاب بزرگ
به گفته نویسندگان مطالعه، این نشان میدهد که اکنون یک نیروی فوقالعاده با تأثیر جهانی را میتوان به فعالیتهای انسانی در طول شتاب بزرگ نسبت داد، که به سرعت و بهطور بنیادین فرایندها و چرخههای طبیعی مختلف در سیستم زمین را تغییر داده است.
کارشناسان همچنین خاطرنشان کردند که افزایش جهانی نشانههای انسانساخته نشان میدهد که انسانها به یک نیروی زمینشناختی و سیارهای تبدیل شدهاند که قادر به ایجاد نشانههای انسانساخته فراوان و متنوع در لایههای رسوبی در سراسر جهان هستند.
«این دوره آغاز تغییرات عمیق سیارهای بود، از جمله انحرافات اقلیمی از شرایط هولوسن، تحول چرخه نیتروژن و تهاجمات بینقارهای و استعمار گونههای بیگانه.»
«بنابراین، افزایش تقریباً همزمان و بیسابقه نشانههای انسانساخته در سراسر جهان نشان میدهد که تأثیرات انسانی از حدود سال ۱۹۵۲ میلادی بهطور عمیق سیستم زمین را تغییر داد.»
تأثیرات انسانی بر زمین
این پژوهش نه تنها استدلال برای آنتروپوسن را تقویت میکند، بلکه چارچوب زمانی روشنی را فراهم میکند که میتواند مبنای بحثهای علمی و سیاستگذاری آینده درباره تأثیرات انسانی بر زمین باشد.
با شناسایی دهه ۱۹۵۰ بهعنوان نقطه شروع، این مطالعه به تغییرات عمیق و سریعی که در این دوره آغاز شد، اشاره میکند و نقش قابلتوجهی که فعالیتهای انسانی در شکلدادن به آینده سیاره ما داشته است را برجسته میکند.
این تحقیق شامل همکاریهایی از دانشگاه توکیو، دانشگاه ملی استرالیا، دانشگاه ماتسویاما، دانشگاه کیوتو و دانشگاه شیمانه بود.