مارتین لهمی، عکاس آماتوری که این عکس را گرفته، این گونه در مورد عکس توضیح میدهد:
"روزی که این عکس را گرفتم، یکی عصر معمولی و آفتابی بود و ابرهای گذرا که هر از چند گاهی جلوی نور خورشید را میگرفتند، به پارک هورن چِرچ کانتری حال و هوای زمستانی خسته کنندهای میدادند. من و همسرم برای پیاده روی به پارک رفته بودیم. من امیدوار بودم که او بتواند در پارک یک دارکوب سبز را ببیند چون تا به حال یک دارکوب ندیده بود.
همان طور که مشغول پیاده روی بودیم، ناگهان صدای جیغ پریشان پرندهای را شنیدیم و من برق سبزی دیدم. با عجله به همسرم اشاره کردم و پرنده را نشان دادم که پشت چند درخت غان بر روی چمنها به زمین نشست. هر دوی ما دوربینهای چشمیمان را درآوردیم و دیدم که پرنده به صورت غیر عادی روی زمین میجهد و پرپر میزند. همین که دوربینم را بیرون آوردم، پرنده بر بالای سر ما پرواز کرد و ما متوجه شدیم که پستانداری کوچک بر پشت او سوار است و آنها با یکدیگر برای بقا میجنگند.
دارکوب جلوی ما بر زمین نشست و من برای جان او ترسیده بودم. به نظرم حضور ما که شاید ۲۵ متر با آنها فاصله داشتیم، حواس راسو را پرت کرد. دارکوب هم از این فرصت استفاده کرده و به درون بوتههای اطراف جهید و چندی بعد پرواز کرد و جان خود را نجات داد. راسو هم با شکمی گرسنه در چمنها ناپدید شد."
1 نظر
عجب راسوی پر رویی بوده! الکی نیست ادمای موزی هم یادآور راسواند.
اما چه شکار لحظه خوبی داشتند این زن و شوهره. زنم از دیدن دارکوب, اونم سبزش بی بهره نموند.
مرسی! خوب بود.