«سوتلانا پتروف»، هنرمند روس است که با وارد کردن گربهاش به دنیای نقاشیهای کلاسیک، سعی دارد قالب هنری جدیدی را بیافریند. وی با کمک گرفتن از فناوری دیجیتال فرم جدیدی را خلق کرده و آثارش را در نمایشگاهی آنلاین در معرض دید عمومی قرار داده است.
پتروف دربارهی آثار هنریاش گفت: مادرم سال ۲۰۰۸ درگذشت و گربهای را برایم گذاشت. پس از مرگ او من افسردگی شدید گرفتم و به مدت دو سال نمیتوانستم هیچ کار خلاقانهای انجام دهم. روزی یکی از دوستانم خیلی اتفاقی به من گفت: چرا با گربهات یک کار هنری انجام نمیدهی؟ او خیلی بامزه است.
این هنرمند در ادامه گفت: پیش از آن من گربههای زیادی داشتم و در کارهایم از آنها استفاده میکردم، مثلا آن را در نمایشهای تئاتر به بازی میگرفتم و حتی گریمشان میکردم، اما نمیدانستم با گربهام باید چه کنم. مادرم او را لوس کرده بود و خیلی چاق بود. او ژست گرفتن را خیلی دوست دارد و واقعا گربهای باهوش است. او دوست دارد روی پشت بخوابد و شکلکهای عجیبی درآورد که انگار دارد با کسی حرف میزند. بنابراین شروع کردم به عکس گرفتن از او و ضمیمه کردن این تصاویر به نقاشیها.
پتروف ادامه داد: نتیجهاش را دوست داشتم و عکسهایم را به دوستان، هنرمندان دیگر و گالریها فرستادم. همه با دیدن این تصاویر کلی میخندیدند، بنابراین یک وبسایت درست کردم، اما پس از چند ماه فراموش کردم، چون درگیر پروژهای دیگر بودم. پس از چند ماه دوست دیگری آلبوم گربهی مرا دید و پرسید: چرا این تصاویر را نگه داشتهام، به او گفتم که این گربهی خودم است. او در جواب گفت: گربهات در سراسر اینترنت شناخته شده است. حالا ما جلسات عکاسی حرفهای داریم و تیمی که گربهام را سرگرم میکنند. اما گاهی او سرحال نیست و باید چند ماه صبر کنم تا برای ژست درست موافقت خود را اعلام کند! من صورت و حالت او را میبینیم، بعد نقاشی که او میتواند در آن نقشی ایفا کند را پیدا میکنم. گاهی او جایگزین یک شخصیت در نقاشی میشود و گاهی یک شخصیت جدید را وارد کار میکنیم.
این هنرمند دربارهی پرترهی «مونالیزا» که گربهای در آغوش دارد، گفت: مثلا در مورد «مونالیزا»، زرتشت از شدت چاقی از دستانم درمیرفت و روی دامنم میافتاد. به نظر میرسد «مونالیزا» دختری امروزی است که از خود و گربهاش یک عکس سلفی گرفته است.
به گزارش هافینگتون پست، پتروف همچنین اظهار داشت: من علاوهبر این، نقاشی دیجیتالی هم میکشم. آثار هنری را با رزولوشن بالا بازسازی میکنم و بعد بسته به سبک اثر، گربه را در آن جای میدهم. بعضی وقتها مردم متوجه نمیشوند که این نقاشی اصل نیست؛ دوستم به همراه یکی از همین نقاشیها که به او هدیه کرده بودم، به فرودگاه رفت و کلی تلاش کرد تا مامورین باور کنند این نقاشی یک اثر هنری قدیمی نیست.
او به آنها گفته بود: واقعا فکر میکنید یک نقاش قرن هجدهمی به جای اسب یک گربه میکشد؟ دوستم مجبور شد با ناخنش بخشی از رنگ روی بوم را بخراشد تا باور کنند زیر آن، یک پوستر چاپی است.
این هنرمند روس در پایان دربارهی شیوه خلاقانهاش گفت: معمولا مردم فکر میکنند هنر چیزی غیرقابل لمس است، اما اینگونه آثار در بسیاری از سایتهای اینترنتی وجود دارند. نسل جدیدی از هنرمندان و منتقدان ظهور کردهاند که اینگونه کارها را انجام میدهند و دربارهاش صحبت میکنند. برای من، این امکانی بود تا کاری زیبا را خلق کنم و مردم را به سمت چیزی جدید و جذاب سوق دهم تا جایی که خودشان هم به خلق اثر هنری دست بزنند. فناوری دیجیتال فرصت خلق اثر هنری را به مردم میدهد و موزهها باید بیشتر به این امر توجه کنند.