مدتی طولانی همدیگر رو در آغوش میگیرند.
لیندسی هرمن میگه "وقتی شوهرم از سر کار میاد برای دو تا سه دقیقه کامل همدیگر رو در آغوش میگیریم. ممکن درست وقتی وارد خونه میشه باشه یا بعد از اینکه با پسر سلام کرد و لباسشو عوض کرد. این چه از دست هم ناراحت باشیم چه نه اتفاق میافته."
حریمی شخصی برای یکدیگر قائل میشوند.
بلاگ نویس الاد نهورا میگه: "من و زنم با یک نگاه معنا درا به هم نگاه میکنیم و سری تکان میدهیم، اونوقته که هر دو مون میدونیم، الان وقتشه. و اون میره که نقاشی کنه و من میرم که ادای کتاب خوندن رو در بیارم ولی در حقیقت دارم فیلم نگاه میکنم. وقتی پیش هم بر میگردیم، بچهها خوابن، و هر دوتامون از کارهایی که انجام میدادیم به اندازه کافی سیر و راضی شدیم، و یه حس آرامش و خوشبختی و تمرکز داریم که به ما اجازه میده که بطور واقعی باهم وقت بگذرونیم."
برای یکدیگر کار میکنند بدون اینکه حساب کارها رو داشته باشند
مشاور ازدواج و خانواده ونفرید رایلی بیان میکند که :"دوست داشتن در اعمالی کوچک از مهربانی بیان میشه. یکی تو بارون میره که در نردهای عقب رو ببنده یا برای صبحانه شیر بگیره. یکی دو شب پشت سر هم برای بچه بلند میشه و از این سخاوتمندی حس خوبی بهش دست میده."
گوش میدن
نویسنده بلاگ روابط جیمز مایکل ساما بیان میکنه که: "مردها بطور طبیعی حلال مشکلات هستند. وقتی از مشکلی خبر میشیم ناخودآگاه میل به این پیدا میکنیم که پیشنهاد یا راه حلی پیدا کنیم. زمانی که یک زن مشکلاتش به شما میگه، همیشه این چیزی نیست که دنبالشه. اون فقط میخواهد که گوش بدی و حداقل سعی کنی که درک کنی. اون از شما راه حلی نمیخواد بلکه همایت و پشتیبانی لازم رو میخواهد که خودش به تنهایی راه حلشو پیدا کنه."
باهم کارهای احمقانه میکنن
آیرین رایشرت میگه: "ما با هم پانتومیم بازی میکنیم. از هر چیزی جک میسازیم. ما صحبت احمقانه در مورد موضوعهای بیربط باهم داریم چون نتیجشون خندهدار. تقسیم کردن شادیها، خودمونو زیاد جدی نگرفتن، خالی کردن استرس روز و به طور کل از کنار هم بودن لذت بردن."
اما هر وقت که لازمه جدی میشوند
کریستینا فرانتز بیان میکنه: "ما قبل از خواب چیزی به نام "لحظه آسیبپذیر" داریم. در این موقع به هر چه لازمه اعتراف میکنیم شخص مقابل تنها اجازه داره که بگه، دوست دارم، ببخشید و میبخشمت. این دلخوریهای بسیاری رو کم کرده و بسیار فروتنانه ست."
تاکیید دارند که در طول روز احوال هم رو بپرسند
بلاگ نویس ازدواج مگ کانلی میگوید "من و شوهرم زندگی شلوغی داریم. وقت زیادی برای اینکه تو یک اتاق با هم باشیم رو پیدا نمیکنیم. در نتیجه به هم پیامک میدیم. دائما. عکسهای خندهدار از کار، بچهها و بله مقدار زیادی استیکر. این یه راه حل برای اینه که تو روزهای همدیگر حضور داشته باشیم حتی وقتی پل Bay ما رو از هم جدا میکنه."
به یکدیگر یادآوری میکنند که عشق و عاشق ماندن یک انتخابه.
لرن اشلی برسلو نیکلز بیان میکنه که : " هر روز دلیلی که زوج خودمون رو انتخاب کردیم رو به هم میگیم. امروز شوهرم گفت من تو رو انتخاب میکنم چون مادر فوقالعاده برای دخترمان هستی".
راهی پیدا میکنند که روز زوج خود رو شاد کنند.
فلیشیا سینوپلی گلدستین میگه "شوهر من برام هر صبح چایی درست میکنه و وقتی دارم آرایش میکنم واسم میاره. یا اگر تو آخر هفته ها هنوز تو تختخواب هستم توی یک استکان دربسته واسم میاره و کنار میز تختم میذاره. این چیزای کوچیکه."
مراسم روزانه خاصی برای خودشان میسازند
بریتنی ماری میگوید " من و شوهرم بیشتر روزها Jeopardy بازی می کنیم. امتیازهای همم نگه میداریم و وقتی این اتفاق نمیافته، یک چیزی تو روزمون کمه."
در آغوش هم قرار میگیرند.
ملیسا کلارک میگه "شوهر من زنگ ساعت رو ۱۵ دقیقه زودتر از وقتی که لازمه بیدار شه میگذاره، و همه ۱۵ دقیقه رو تو آغوش همیم. این یه راه عالی برای پیش هم بودند قبل از آینه که روزامون شروع میشه و باید راه خودمون رو بریم."
چندی کنار هم مینشینند
دونا گریفن مرفی میگه : " من و شوهرم یه برنامه صبحگاهی قهوه و نون تست در حیاط رو داریم. با هم صحبت میکنیم و برای باغچه برنامه میریزیم و جک میسازیم که سگمون لوسی داره درباره چی فکر میکنه، و هوا هرچی باشه ازش لذت میبریم."