در پروژه خود، رویج (تولد ۱۹۶۵، مالورکا، اسپانیا) تشابه بین آثار او و حکاکی اونوره دومیه از اواسط قرن ۱۹، که هر دو اشاره به تفسیر اجتماعی تند و تلخ دارد، را ترسیم میکند. کار او اضطراب، ناامیدی و از دست دادن هویت فردی در جامعه معاصر، را بیان میکند. هنرمند میگوید "امروزه ما در یک فضای اشباع شده با تصاویر زنده زندگی میکنیم، اما تجربهای که آنها تولید میکنند شدت کمی دارد. در حال حاضر سخت است که بتوان به یک تخیل معنا داد."
نمونهای از کار این هنرمند فیگورهای گچ سفید با ظاهری خشن میباشد که در قالب افراد واقعی بودند و اغلب در گوشهای و یا در برابر دیوار از درد به خود میچرخیدند. با وارد شدن عنصر نور به آثارش – یک لامپ تک، نئون، و یا دهها تن آبشار چراغ فلورسنت- کار او را با اشکال مینیمالیستی میآمیزد و با نمودهای اضطراب و تنهایی تجلی مییابد. برای رویج، پذیرش منفعل فیگور خود، از نور فلورسنت یک استعاره برای کورکننده بودن یک حالت دارد.
یاسمن فراهانی