ساخت دوباره‌ی رابطه در هر شرایطی ممکن است؛ اما خراب شدن رابطه و جدایی موضوعی بسیار عمیق‌تر از تصور همگانی‌ست و به همین خاطر، بازگشت دوباره به رابطه و ایجاد یک رابطه‌ی خوب نیز، موضوعی فراتر از صرفا یک بازگشت ساده به رابطه هست. 99 درصد بازگشت‌ها محکوم به جدایی هستند. موضوع بسیار جلوتر از دانستن چه کاری کردن و چه کاری نکردن است و علت این هست که تو واقعا کنترلی روی رفتار و افکارت نداری. همه چیز به صورت ناخودآگاه انجام می‌شود؛ موضوعی که در این مطلب باز خواهیم کرد.
رابطه بیش از هر چیز در زندگی نیازمند مراقبت دائمی‌ست. رابطه درست مانند یک نوزاد تازه متولد شده، نیازمند توجه و مراقبت لحظه به لحظه است. در صورت ایجاد هر گونه ضربه‌ی، امکان جبران آن هرگز به صورت کامل وجود ندارد. این نوزاد به راحتی می‌تواند تا ابد ناقص شود، و مشکل این‌جاست که در اکثر مواقع این اتفاق به طور حتمی رخ می‌دهد. ما می‌مانیم و یک نوزاد ناقص؛ چه کنیم تا این نوزاد با یک نقص دائمی بتواند در اوج سلامت، شادی و عشق دائم به زندگی ادامه دهد؟ هر آن‌چه برای ترمیم رابطه خراب و شکسته می‌توان انجام داد این‌جاست.
1. رابطه یک میدان انرژی‌ست
عذاب یک رابطه از فکر به تغییرات مورد نیاز در فرد مقابل به وجود می‌آید. هیچ کس خواهان پذیرش مسئولیت نیست و در بهترین حالت سعی به متقاعدسازی طرف مقابل به همراه پذیرش کمی مسئولیت صورت می‌گیرد. و این در صورتی‌ست که رابطه جای چنین صحبت‌هایی نیست. موضوع عجیب‌تر این است که رابطه جای بحث نیست؛ رابطه یک میدان انرژی‌ست. ضربان قلب یک رابطه از انتقال انرژی‌های لازم زنانه و مردانه جان می‌گیرد نه صحبت‌هایی از قوانین، مقصر شناختن و گوشزد کردن اشتباهات.
همه چیز از مرد شروع می‌شود، اما زن موظف به بیدار کردن انرژی‌های مردانه‌ی اوست. مرد موظف به داشتن انرژی‌های مردانه تا حد کافی و زن موظف به حفظ انرژی زنانه تا حد کافی‌ست. مرد نیازمند داشتن انرژی مردانه در خود و دریافت انرژی زنانه از سمت مقابل است. مسائلی مانند فشار و استرس در مرد توسط آنزیمی به نام اروماتاز، با تبدیل کردن هورمون‌های تسترون به استروژن، مرد را به انرژی‌های زنانه نزدیک می‌سازد و این مخرب‌ترین عامل اصلی رابطه است.
ضرورت حفظ انرژی‌های زنانه و مردانه در ترمیم رابطه
یک رابطه از نگاه مرد به زن و پاسخ زن به او شکل می‌گیرد و زمانی که در بدن مرد هورمون‌های زنانه بیش از میزان لازم ایجاد گردد، او یک موجود سمی‌ست. یک مرد نمی‌تواند تبدیل به زن شود و بنابراین، با از دست دادن هورمون‌های تستسترون و کمبود انرژی مردانه، احساس سرکوب شدید، او را به خشم وا می‌دارد و عزت نفس را از او دور می‌سازد. انرژی مردانه آغازگر و حفظ کننده‌ی رابطه است؛ و با این میزان اهمیت بالا، زن نیاز به انرژی‌های زنانه‌ی خود برای شعله‌ور کردن انرژی‌های مردانه در مرد دارد؛ و بنابراین، چه زن و چه مرد، اگر از انرژی‌های زنانه و مردانه‌ی خود فاصله بگیرند و به سمت انرژی جنس مخالف کشیده شوند، رابطه عملا نابود است. به این خاطر است که رابطه یک میدان انرژی‌ست، نه توافق در دو جبهه‌ی نبرد.
مسائل زیادی هم‌چون آسیب‌های زندگی از کودکی، باورها و ابزارها در ایجاد و حفظ انرژی‌های مردانه و زنانه تاثیر گذار است که می‌توانید در بزرگ‌ترین منبع فارسی روابط با جستجوی عبارت بازگشت به رابطه علی عربی در گوگل به سادگی از آن‌ها مطلع شوید.
2. کنترل اضطراب و افسردگی در جدایی و شکست عاطفی
درد جدایی گاهی از داغ عزیز نیز سنگین‌تر است و در زمان دریافت ضربه‌های عاطفی یا جدایی، فقدان معشوق، اضطراب و افسردگی بالا ایجاد می‌کند و انسان هم‌چون یک معتاد نیازمند ترشح هورمون‌های زندگی بخشی می‌شود که راه دریافت آن‌ها را فقط در فرد مقابل دیده است. چهار هورمون دوپامین، اوکسی توسین، سروتونین و اندروفین. زمانی که میزان ترشح این هورمون‌ها به پایین‌تر از سطح معمول رسد، انسان از استقلال دور می‌شود و دیگر یک موجود نیازمند است، و قطعا نیازمندی نمایش می‌دهد.
مسئله‌ی اساسی در رابطه جذابیت است؛ رابطه با نمره‌ی جذابیت زنده و نیازمندی قاتل جاذبه و جذابیت است. در زمان طرد شدن در رابطه، به علت پایین رسیدن شدید سطح هورمون‌های ضروری، نیازمندی نیز به اوج خود می‌رسد و این موضوع زمانی به بدترین شکل ممکن بروز پیدا می‌کند که ما دقیقا با همان کارهای که با نیت ساخت دوباره‌ی رابطه و بازگشت انجام می‌دهیم، نیازمندی بیشتری نمایش می‌دهیم! و با هر بار پس زده شدن دوباره نیز، نیازمندتر می‌شویم. پایان این سیکل قطعا نابودی رابطه و عزت نفس است.
3. اولین مرحله در ترمیم رابطه، پذیرش مسئولیت
پذیرش نه تنها اولین مرحله در ترمیم رابطه، که اولین مرحله در هر شکل تغییر و تحول توسعه‌ی فردی است. به طور کل تغییر در رابطه، مثل هر چیز دیگر در زندگی، نیازمند تغییر خود است. این دنیا بازتاب شخصیت ماست و از آن‌جا که رابطه‌ی ما نیز بخشی از همین دنیاست، برای تغییر آن پیش از هر چیز نیاز به تغییر خود داریم. رابطه نیاز به رعایت موارد بیش از اندازه‌ای دارد و متأسفانه انسان در طی روز کمتر از 1 درصد زمان را در اختیار خودآگاه دارد.
کل رفتارهای انسان هم‌چون یک نوار از قبل ضبط شده بی‌اختیار در وضعیت پخش قرار دارد. یک خلبان خودکار در توست که تقریبا تمام روز تو را کنترل می‌کند. افکار تو، برداشت تو از بازخوردهای دنیای بیرون و رفتاری که باز بر اساس آن داری، همه به صورت ناخودآگاه انجام می‌گردد. واقعیت در این زمینه کمی ترسناک است: تو تقریبا هیچ کنترلی روی رفتار خود نداری؛ و این را درونا می‌دانی.
هر زمان که می‌دانستی در یک موقعیت خاص در رابطه باید چه می‌کردی و درست مخالف آن را انجام دادی متوجه این نکته شده‌ای. و حتی متوجه شده‌ای که امکان عبرت گرفتن نیز وجود ندارد و تو باز هم تکرار می‌کنی. اما این بار باید به جای لعن و نفرین خود، متوجه راه حل واقعی شوی. اگر به زبان انگلیسی تسلط کافی داری، مطالعه این مقاله از تونی رابینز نیز توصیه می‌گردد: https://www.tonyrobbins.com/ultimate-relationship-guide
بی‌اختیار بودن و تحت کنترل خلبان خودکار قرار داشتن در کنار ترسناکی، نیمه‌ی زیبایی نیز دارد. و زیبایی آن این‌جاست که در صورت برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه به صورت درست، ضبط دوباره روی این نوار که به طور ناخودآگاه مسبب خرابی‌های پشت سر هم در رابطه است، به صورت ناخودآگاه و بدون نیاز به مراقبت هم می‌تواند مسبب زیبایی‌ها و لذت‌های پشت هم در رابطه و رسیدن به اوج عزت نفس باشد و یک سیکل مثبت بی‌پایان پدید آورد.
تکنیک‌های زیادی برای اتصال و بازگشت مجدد به رابطه در حال فروش است، در حالی که حالا می‌دانی اجرای آن‌ها بدون تغییر ریشه‌ای یک امر کاملا محال است. تکنیک‌های بازگشت به رابطه همگی از پکیج مشهوری به نام Ex Factor اثر برد بروانینگ گرفته شده. راه و رسم بازگشت معشوق برد براونینگ از حوصله‌ی این مقاله خارج است، اما به صورت کامل و رایگان توسط علی عربی ارائه شده که می‌توانید در یوتوب و یا جستجو در گوگل تماشا کنید.
4. آیا استفاده از قانون جذب عشق برای بازگشت به رابطه ممکن است؟
مقوله‌ی قانون جذب به طور کل تعریف کاملا متفاوت از آن‌چه به صورت عمومی و در فیلم راز مطرح شده دارد. قانون جذب قانون لیاقت است و زمانی که ما به طور مداوم با انسان‌های مشابه یا شرایط مشابه برخورد داریم، مسئله با تکنیک‌های مرسوم قانون جذب قابل حل نیست. قانون جذب برده‌ی ضمیر ناخودآگاه انسان است و حالا که می‌دانیم این ضمیر کنترل ما را به عهده دارد، متوجه می‌شویم به کار بستن قانون جذب به خصوص در مبحث روابط به سادگی صحبت اساتید نیست. برای این موضوع نیز جستجوی عبارت قانون جذب عشق علی عربی در گوگل توصیه می‌گردد.
زندگی و رابطه‌ای ارزشمند است که فقط بحث انرژی در آن مطرح باشد و کل انتقالات انرژی‌های زنانه و مردانه در آن به صورت ناخودآگاه انجام گردد. هیچ انسانی قادر به کنترل تمام وقت خود و رعایت تکنیک‌ها و حربه‌ها در لحظه به لحظه‌ی یک رابطه نیست. این موضوع نیاز به برنامه‌ریزی ناخودآگاه و ضبط دوباره‌ی نواری دارد که کنترل ما به عهده‌ی آن است. تمرکز تیم طرح طلایی علی عربی، ایجاد یک متد تازه در برنامه‌ریزی دوباره‌ی ضمیر ناخودآگاه است.
این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و فوت و فن هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمی‌پذیرد
