اگر برند شما بهتازگی از یک تغییر بزرگ عبور کرده است، روبهرو شدن با برخی از مشکلات اجتنابناپذیر است. مشکلاتی مانند استفاده از عکسهای تاییدنشده در بروشورها، وبسایتهای خاص محصول که با برند اصلی همخوانی ندارند، تیشرتهای تبلیغاتی که رنگ لوگو با کد رنگ اصلی تطابق ندارد و …
فرآیند ریبرندینگ، زمان مناسبی برای تیم مارکتینگ است تا کنترل برند و روشهای اجرای آن در کل سازمان را بهدست آورند. چراکه در فرآیند ریبرندینگ، شما در حال ارزیابی، اولویتبندی و بازتولید طیف کاملی از داراییها با برند جدید با بودجه و زمانی محدود، هستید. فناوری مناسب میتواند، هم فرآیند ریبرندینگ را ساده کند و هم یکپارچگی نام برند را در بلندمدت حفظ کند.
همانطور که برند پنبهریز یکی از برندهای گروه وطنزرین در سال 1399 ریبرندینگ خود را اعلام کرد و تیم مارکتینگ این گروه به همراه تیم استراتژی بهخوبی توانستند فرآیند ریبرندینگ را با یک سیتم مدیریت برند مناسب، کنترل کنند.
در ادامه اجزای یک سیستم مدیریت برند مناسب را برای سازمانهایی که در حال ریبرندینگ نیستند، اما با یک سیستم مدیریت برند نامناسب دست و پنجه نرم میکنند، معرفی خواهیم کرد.
اجزای یک سیستم مدیریت برند
در بحبوحه فعالیتهای مربوط به ریبرندینگ، ممکن است اضافه کردن ارزیابی و انتخاب تکنولوژی مناسب به لیست کارها غیرممکن به نظر برسد. اما انتخاب یک سیستم مناسب این فرآیند را در حال حاضر و در آینده کارآمدتر و مقرونبهصرفهتر خواهد کرد.
بهترین سیستم مدیریت برند دارای سه جزء است:
- تعامل با برند؛ یک رابط آنلاین کاربرپسند که بهعنوان مرکز برند برای آموزش و تعامل کاربران در مورد نحوه کار با برند عمل کند و لینکهایی به محتوا داشته باشد.
- مدیریت دارایی برند؛ یک سیستم ذخیرهسازی برای همه منابع برند از جمله لوگو، گرافیک، عکس و غیره، برای اینکه تمام محتوای برند را در یکجا سازماندهی، کنترل و توزیع کنید.
- اتوماسیون گردش کار؛ راهی برای کارمندان برای درخواست و ساخت کالاهای تبلیغاتی
برند هاب
یک وبسایت داخلی، سیستمی تعاملیست که معمولاً تجسم زنده برند است و شامل دستورالعملها، مواد مرجع، فیلمهای آموزشی، دستورالعملهای استاندارد، مأموریت و چشمانداز و سایر منابعی است که کارمندان برای نشان دادن برند در کار خود و تولید داراییهای برند به آن نیاز دارند.
برند هاب می تواند از نظر فنی بدون پیچیدگی باشد اما بهتر است انعطافپذیر و مقیاس پذیر باشد تا مدیران مارکتینگ بتوانند به راحتی در طول زمان اطلاعات را اضافه یا به روز کنند. در زمان ریبرندینگ، این پورتال یکی از اولین چیزهایی است که صدای برند جدید را در کل شرکت منتقل می کند، بنابراین باید بازتابی واقعی از تجربه برند باشد.
مرکز برند یا همان برند هاب دو نیاز مکمل را برآورده میکند: اول، همه کارکنان را قادر میسازد تا با برند درگیر شوند و به آنها احساس مالکیت میدهد.
دوم، مدیریت مناسب برند و کنترل هزینه را تضمین می کند. تیم های طراحی و بازاریابی دیگر نیازی به درخواست جدیدترین استانداردهای برند ندارند و همه چیز آنلاین است. مدیران برند میتوانند به سرعت پورتال را بهروز کنند تا سازمان بتواند به تغییرات تجاری واکنش نشان دهد. با دسترسی به دستورالعملها، ابزارها و فرآیندهای واضح، کارمندان زمان کمتری را صرف تلاشهای تکراری میکنند و زمان بیشتری را صرف فعالیتهایی میکنند که ارزش شرکت را افزایش میدهد.
مدیریت داراییهای برند
یک سیستم مدیریت دارایی دیجیتال (DAM) به موازات BrandHub کار میکند. این سیستم روشی برای ذخیره و اشتراکگذاری مولفههای بیشمار برند است. مولفههایی مانند لوگو، پالتهای رنگی، عکسها، قالبهای برگه برای صفحات وب، مشخصات پستهای شبکههای اجتماعی، قالب کارت ویزیت، بروشور و… میتوانند به صورت مرکزی توسط DAM میزبانی و منتقل شوند.
اتوماسیون گردش کار
سومین قطعه از پازل، اتوماسیون گردش کار است که از تمام تلاشهای بازاریابی با سادهسازی فرآیندهای مختلف، پشتیبانی میکند. گردش کار مناسب به کاربران بازاریابی امکان میدهد:
- پروژه ها را برنامه ریزی کنند و وظایفی را به کارکنان خاص، گروههای کاربری و آژانسها اختصاص دهند.
- به بسیاری از کاربران اجازه دهند تا پروژه ها را با استفاده از گردش کار تایید شده و قالب های مختصر آغاز کنند.
- تمام فعالیت های بازاریابی را با تفکیک های موجود بر اساس کمپین، پروژه، رسانه و … پیگیری کنند.
- اعلانهای وضعیت به موقع را برای تخصیص و تکمیل کار دریافت کنند .
فعالیتهای هر فرد در یک داشبورد شخصیشده مدیریت میشود که وظایف و پروژههای آنها را برجسته میکند.