هر کودکی پیش از ورود به مدرسه با تصویر یک دانشمند آشنا میشود؛ از طریق کارتونها، کمیکها یا سریالهای ابرقهرمانی. دانشمندی که شاید عینکهای عجیب بر چشم دارد، با روباتها حرف میزند یا در حالی که رعد و برق در پشت سرش میدرخشد، با خندهای مرموز نقشهای میکشد.
این داستانها تصور کودکان از علم را شکل میدهند، اما آیا بر میزان اعتماد کودکان به دانشمندان نیز تأثیر میگذارند؟
کودکان چگونه دانشمندان را میبینند
مطالعهای جدید از دانشگاه ایالتی اوهایو پاسخ جالبی به این سؤال داده است: نه چندان زیاد. بر اساس این پژوهش، کودکان همچنان باور دارند که دانشمندان باهوش، صادق و مهرباناند، حتی اگر تلویزیون برخی از آنان را شرور نشان دهد. این تحقیق دیدگاهی تازه دربارهی ارتباط میان روایتهای داستانی و درک واقعی از علم ارائه میدهد.
در این پژوهش ۲۵۶ کودک ۸ تا ۱۲ ساله به همراه والدینشان شرکت کردند. از کودکان خواسته شد دانشمندان را توصیف کرده و آنها را از نظر سه ویژگی ارزیابی کنند: تخصص، صداقت و نیکخواهی.
تقریباً همهی شرکتکنندگان دانشمندان را باهوش توصیف کردند و بسیاری آنها را قابل اعتماد دانستند.
«یافتههای ما نشان دادند که تلویزیونهای ابرقهرمانی گاهی اثرات منفی جزئی دارند، اما این اثرات بسیار محدود است و بهراحتی میتوان با حذف ارتباط میان شرارت و علم آنها را کاهش داد. این خبر خوبی است.» — بلو لرنر، نویسنده همکار پژوهش
نتایج نشان داد که حتی وقتی داستانها دانشمندان را بدرفتار نشان میدادند، احترام کودکان به دانشمندان واقعی تقریباً ثابت میماند.
قهرمانان، شروران و برچسب «دانشمند»
برای آزمایش فرضیهها، پژوهشگران به سراغ انیمیشن Marvel’s Spiderman رفتند. در یک صحنه، یک دانشمند زن از دانش خود برای کارهای خیر استفاده میکرد و در صحنهای دیگر، یک دانشمند زن در نقش شرور ظاهر میشد.
تمرکز بر شخصیتهای زن تصادفی نبود. بیشتر کودکان دانشمندان را مرد تصور میکنند، بنابراین دیدن زنان در این نقشها میتواند باعث شگفتی و تغییر باورها شود. این غافلگیری ممکن است واکنشهای قویتر – مثبت یا منفی – برانگیزد.
اما نکته جالب زمانی پدیدار شد که پژوهشگران برچسب شخصیت را تغییر دادند. در نسخهای از ویدئو، شخصیت شرور بهطور واضح «دانشمند» نامیده میشد و دربارهی «آزمایشهایش» حرف میزد. در نسخه دیگر، این بخشها حذف شده بود. نتیجه چه بود؟ وقتی کودکان او را با عنوان دانشمند میشنیدند، میزان اعتمادشان کمی کاهش مییافت. بدون این عنوان، اعتمادشان بالا میماند.
«ممکن است کودکان رفتار شرورانه را علمی ندانند مگر اینکه مستقیماً چنین برچسبی به آن زده شود.» — جیمز الکس بونِس، همنویسنده پژوهش
حتی در این حالت نیز کاهش اعتماد بسیار جزئی بود.
چرا واکنش کودکان محدود است
کودکان فکر نمیکنند دانشمندان افراد بدی هستند، بلکه فقط کمی کمتر احتمال دارد آنها را «خوب» بنامند. این تفاوت کوچک در برابر سطح بالای اعتمادی که از پیش وجود دارد، ناچیز است.
لرنر توضیح میدهد که کودکان ذاتاً نسبت به علم خوشبیناند. آنها علم را راهحل مشکلات و پاسخ پرسشها میدانند. این باور چنان عمیق است که یک کارتون نمیتواند بهآسانی آن را تغییر دهد.
پژوهشگران همچنین دریافتند کودکانی که به طور کلی برنامههای ابرقهرمانی بیشتری تماشا میکنند، دانشمندان را اندکی کمتر «مهربان» ارزیابی میکنند — اما باز هم تفاوت ناچیز است.
مطالعات قدیمی و سوءبرداشتها
در پژوهشهای قدیمیتر، از کودکان خواسته میشد تصویر ذهنی خود از دانشمند را نقاشی کنند. این نقاشیها معمولاً مردانی با موهای ژولیده، شیشههای حبابدار و رعد و برق در پسزمینه را نشان میدادند.
پژوهشگران قبلاً این موضوع را بهعنوان نشانهای از باور کودکان به کلیشهی «دانشمند دیوانه» تلقی میکردند. اما بونِس معتقد است این تفسیر اشتباه بوده است.
«وقتی مستقیماً از کودکان میپرسید، آنها میتوانند دانشمندان را بهعنوان یک گروه گستردهتر ارزیابی کنند. ممکن است از تصویرهای کلیشهای هنگام نقاشی استفاده کنند، اما بدانند که آن تصویرها بازتاب همهی دانشمندان نیست.»
به بیان دیگر، نقاشیها حافظه را بازتاب میدهند، نه باور را. کودکی ممکن است دکتر اختاپوس را بکشد، اما همچنان به کسی که بیماریها را درمان یا فضا را مطالعه میکند، اعتماد داشته باشد.
اصلاح فیلمنامه و گفتوگوی والدین
پژوهشگران راهحلی ساده برای نویسندگان پیشنهاد کردند: اگر رفتار شخصیت شرور ربطی به علم ندارد، از واژهی «دانشمند» استفاده نکنید. داستان همان است، اما تأثیر منفی احتمالی از بین میرود.
«این تغییر کوچک میتواند خطر تأثیر منفی بر برداشت کودکان از دانشمندان واقعی را کاهش دهد.» — جیمز بونِس
والدین نیز نقش مهمی دارند. گفتوگو دربارهی دانشمندان واقعی پس از تماشای فیلمها میتواند به تعادل بین خیال و واقعیت کمک کند. صحبت دربارهی هدف و انگیزهی دانشمندان باعث میشود کودکان درک بهتری از دنیای واقعی علم پیدا کنند.
احترام کودکان به علم
حتی با وجود دانشمندان شرور و انفجارهای آزمایشگاهی در فیلمها، کودکان همچنان به علم با احترام مینگرند. آنها دانشمندان را افرادی باهوش، کنجکاو و قابل اعتماد میدانند، نه خطرناک یا غیرقابل اعتماد.
اگرچه داستانهای ابرقهرمانی میتوانند تخیل را رنگآمیزی کنند، اما واقعیت را بازنویسی نمیکنند. کودکان بهتر از آنچه بزرگسالان تصور میکنند، قادرند بین تخیل و حقیقت تمایز قائل شوند. آنها میدانند کسی که در آزمایشگاه جهان را نجات میدهد، به دنبال نابودی آن نیست.
این حس اعتماد اهمیت زیادی دارد، زیرا نگرش نسلهای آینده به موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی یا پزشکی را شکل میدهد.
تا زمانی که داستانها شگفتیهای کشف را بدون نشان دادن دانشمندان بهعنوان دشمن روایت کنند، کودکان همچنان علم را همانگونه خواهند دید که هست: ابزاری برای درک جهان، نه تسلط بر آن.
این پژوهش در مجلهی Journal of Media Psychology منتشر شده است.
شما چه تصوری از دانشمندان دارید؟ دیدگاهتان را در بخش نظرات بنویسید یا این مقاله را با دوستان علاقهمند به علم به اشتراک بگذارید.