داشتن یک رابطه عالی با شریک عاطفی تان کار آسان نیستی و نیاز به صبر و تلاش دارد، اما به این معنی نیست که غیرممکن می باشد. رابطه، یکی از مهم ترین نیازهایی است که بشر به آن احتیاج دارد و همانطور که یک رابطه خوب، لذت بخش و آرامش بخش است یک رابطه ناسالم نیز آسیب زننده و سلب کننده آسایش و آرامش است. به علت مهم بودن ارتباط برای بشر، در این مقاله قصد داریم تا به شیوه مهندسی معکوس یک رابطه خوب را برای شما تشریح کنیم و به جای مواردی که سازنده یک رابطه هستند به مواردی بپردازیم که بسیار آسیب زننده و مخرب می باشند.
یک) در رابطه مدام به دنبال برد هستید.
یکی از مرگبارترین قاتلان روابط، وجود رقابت است. منظور از رقابت این است که رابطه خود را، به جای اینکه بستری برای گفت و گو و حل مشکلات در نظر بگیرید؛ براساس اطلاعات بدست آمده از مشاوره ازدواج و تحقیقات، آن را تبدیل به نوعی بازی کرده اید و برای شما بردن در این بازی بسیار مهم و حیاتی است. افراد در روابط رقابتی، همیشه به دنبال یک منفعت و سود هستند و رابطه تبدیل به یک محیط نا امنی می شود چرا که هر یک نگران این هستند که حرف یا رفتارشان بعدا به ضرر آنها تمام شود. روابط رقابتی روابطی هستند که شاید وجود داشته باشند اما به هیج عنوان به یک رابطه عاشقانه بلند مدت تبدیل نمی شوند.
دو) به یک دیگر اعتماد ندارید.
پایه و اساس یک رابطه سالم، اعتماد و امنیت است و اگر این اعتماد وجود نداشته باشد، متاسفانه رابطه از بین می رود. اعتماد یعنی زوجین نمی ترسند از اینکه کنار یکدیگر آسیب پذیر باشند و از ضعف های خود سخن بگویند. وقتی اعتماد وجود ندارد، رابطه از جاده امن و سلامت خود خارج می شود به بیراهه می رود.
سه) با یکدیگر صحبت نمی کنید.
بسیاری از افراد فکر می کنند که در یک رابطه سالم و شاد، هیچگونه بحث و مشکلی وجود ندارد، در حالی که دقیقا برعکس این موضوع است. در یک رابطه امن، افراد به مشکل می خورند اما با استفاده از مهارت گفت و گو و حل مسئله آن را تبدیل به مزیت می کنند. در یک رابطه ناسالم، زوجین در مورد چیزهایی که در رابطه آنها را آزار می دهد یا ناراحت می کند، سکوت می کنند چرا که فکر می کنند با صحبت کردن همه چیز به هم می ریزد و رابطه بیشتر آسیب می بیند. در چنین رابطه ناسالمی، مسائل کوچک به مشکلات بزرگ و بزرگتر تبدیل میشوند و در نهایت، سکوت به شیوه ارتباطی زوجین تبدیل می شود که نشان دهنده عدم اعتماد است و به تدریج تبدیل به مرگ رابطه می شود.
چهار) به یکدیگر گوش نمی دهید.
گوش دادن، واقعا کار سختی است و نیاز دارد که شما فرد صبوری باشید. طبیعی است که وقتی از شما انتقاد می شود یا بابت رفتاری مورد سرزنش قرار می گیرید، بخواهید از خود دفاع کنید و شروع کنید با صدای بلند صحبت کنید، اما باید بدانید که شریک زندگی شما و خودتان، سزاوار گوش دادن فعال هستید. گوش دادن فعال با شنیدن فرق دارد. در گوش دادن فعال، شما با تمام اعضا و جوارحتان گوش می دهید و با نگاه و زبان بدنتان خود را مشتاق و فعال به حرف های فرد مقابل تان نشان می دهید. اگر نمی توانید به این شیوه به حرف کسی که دوستش دارید گوش دهید، بدانید که حتما یک مشکل وجود دارد.
پنج) پارتنر خود را در نظر نمی گیرید و مانند یک مجرد خرج می کنید.
زمانی که مجرد هستید، میتوانید هر زمان که بخواهید، بدون توجه به آینده، هر آنچه را که میخواهید بخرید. طبیعتا مشخص است که رفتار عاقلانه ای نیست، اما شما تنها کسی هستید که باید عواقب آن را بپردازید. وقتی با کسی در یک رابطه عاطفی طولانی مدت هستید، این نوع سبک زندگی دیگر امکان پذیر نیست. اگر در یک رابطه عاطفی، حواستان به خرج و مخارجتان نباشد، هزینه های زندگی تان بر دوش شریک زندگی تان می افتد و این رفتار، اصلا صحیح و انسانی نیست. بنابراین بهتر است عادت کنید که ابتدا به نیازهای اساسی خود رسیدگی کنید و سپس در مورد باقیمانده پول خود، با شریک زندگی خود صحبت کنید. البته حواستان باشد که هر زوجی در مورد مسائل مالی خود شیوه متفاوتی را مد نظر قرار می دهد و مهم نیست که شما و پارتنرتان، در مورد مسائل مالی چه تصمیمی گرفته اید، بلکه مهم این است که این تصمیم به هیچ کدام، ضرر و آسیبی وارد نکند.
شش) از جدا شدن می ترسید و به شدت وابسته هستید، نه دلبسته!
وقتی که همه چیز شاد و رضایت بخش است، طبیعتا به پایان آن و اینکه ممکن است روزهای سختی در پیش باشد فکر نمی کنیم، اما اگر به این موضوع فکر می کنید که اگر شرایط شاد و رضایت بخش است پس حتما خطا و اشتباهی در کار است، بدانید که در شما مشکل و اختلالی وجود دارد و چیزی اشتباه است. اغلب، آنچه اشتباه است خود ترس است.
این موضوع براساس نگاه آقای دکتر محمدرضا تابع جماعت مشاوره خانواده و درمانگر، نه تنها نشان دهنده عدم اعتماد است، بلکه نشان دهنده کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس است. جمله طلایی و تلخ این است که شما می ترسید که دلیل خوبی برای کسی وجود نداشته باشد که بخواهد با شما باشد و دیر یا زود شریک زندگی شما، شما را ترک خواهد کرد.
هفت) انتظار خوشبختی دارید.
نشانه یک رابطه ناسالم و بد این است که یکی یا هر دو طرف انتظار دارند که دیگری مسئولیت خوشبختی و خوشحالی آنها را برعهده بگیرد. این موضوع کاملا یک توقع غیرواقع بینانه است و می تواند به تدریج مشکل آفرین شود. روابط عاطفی فقط به خاطر شاد بودن و حس و حال خوب نیست و بسیاری از مواقع وجود دارد که شما خوشحال نخواهید بود و اتفاقا در همین لحظات است که یک رابطه خوب معنا پیدا می کند. اینکه بتوانید به کسی تکیه و اعتماد کنید، زمانی که ناراحت، افسرده یا غمگین هستید بسیار مهمتر و ارزشمند تر از همیشه شاد بودن است. به خاطر داشته باشید که اگر از شریک عاطفی تان تصور یک ابر قهرمان دارید که مسئولیت خوشحالی شما را برعهده داشته باشد بدانید که در مسیر اشتباهی قرار دارید.
هشت) شما هرگز دعوا نمی کنید.
همانطور که در بالا گفته شد، خیلی از زوجین به اشتباه فکر می کنند که در یک رابطه سالم و عاشقانه، هیچ گونه دعوا و اختلاف نظری وجود ندارد در حالی که برای داشتن یک رابطه خوب، باید چیزهای کوچک را قبل از اینکه بزرگ شود، آشکار کنید، به خاطر داشته باشید که دعوا، بیانگر خشم است و خشم نیز یکی از هیجانات طبیعی هر انسانی است. رابطه شما باید به قدری قوی باشد که بتواند همه آنچه را که هستید حفظ کند، نه فقط چیزهای سهل و ساده و به دور از چالش را. یکی از دلایلی که براساس نظر خانم دکتر نسرین باقری مشاور روانشناس و محققین، زوجها با هم دعوا نمیکنند این است که از تعارض میترسند که همین موضوع، نشاندهنده عدم اعتماد و پایه ی ترس است. اما دلیل دیگری که زوجها از بحث و اختلاف نظر اجتناب میکنند این است که یادگرفته اند که عصبانیت غیرمنطقی و ناصحیح است. آنها آموخته اند که بیان اعتراض و مشاجره، نشان دهنده یک فروپاشی و تنزل است تا بخش طبیعی از توسعه یک رابطه. اگرچه مشاجره خوشایند نیست و می تواند ناراحت کننده باشد، اما میتواند به هر دو طرف کمک کند تا مسائل پنهان را آَشکار کنند و اینگونه به هم نزدیک تر شوند.
نه) انتظار دارید که رابطه آسان باشد یا انتظار دارید سخت باشد.
دو نگرش عمیقاً مشکل ساز در مورد روابط وجود دارد؛ یکی اینکه یک رابطه باید آسان باشد، که اگر واقعاً همدیگر را دوست دارید و قرار است با هم باشید، نسبتا جمله درستی است. مورد دیگر این است که هر چیزی که ارزش داشته باشد سخت خواهد بود و بنابراین اگر سخت است، باید ارزش “داشتن” را داشته باشد. نتیجه هر دو دیدگاه کاملا ایراد دارد و بیانگر این است که شما تصور اشتباهی نسبت به رابطه دارید و در هر دو، شما به سرعت خسته و فرسوده می شوید.
سخن پایانی
امیدواریم که مطالب این مقاله برای شما مفید بوده باشد و در زمینه روابط عاطفی کمک کننده باشد. همانطور که گفته شد، رابطه و ارتباط، یکی از مهم ترین نیاز های آدمی است که برای داشتن آن بیشترین تلاش را می کند. اگر در مورد روابط عاطفی خود به مشکل خورده اید، یکی از بهترین و امن ترین کارها، مراجعه به کلینیک روانشناسی است. یکی از کلینیک های روانشناسی خوب مرکز مشاوره انتخاب نو است که با داشتن درمانگرانی علمی و متخصص؛ به شما در این زمینه بسیار کمک می کند. حضور یک درمانگر در سختی ها مانند یک نور می تواند راهنمای زندگی شما باشد و شما از تاریکی به سمت نور هدایت می کند. اگر زندگی شما هم اکنون در سربالایی قرار دارد، سخت نگیرید و به خود فرصت بهبود دهید.
این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و فوت و فن هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمیپذیرد