با وجود آنکه افسانههایی درباره «افراد چپمغز» یا «راستمغز» همچنان در بین مردم رایج است، پژوهشهای جدید نشان میدهند یکی از قدیمیترین تقسیم وظایف در مغز، یعنی تقسیم بینایی بین دو نیمکره، اهمیت بسیار بیشتری از آن چیزی دارد که تصور میشود.
تحقیقات اخیر روشن میسازد که چگونه مغز مسیرهای پردازشی جداگانهای برای سمت چپ و راست میدان دید ما حفظ میکند، چگونه این تقسیمبندی را بدون ایجاد نقاط کور مدیریت میکند، و در نهایت چگونه تجربهای یکپارچه از جهان برای ما فراهم میآورد.
حقیقت پشت افسانه: چه چیزی درباره نیمکرهها واقعیت دارد؟
افسانهزدایی از چپمغزی و راستمغزی
پروفسور ارل کی. میلر از مؤسسه پیکاور MIT تأکید میکند که بیشتر باورهای رایج درباره شخصیتهای چپمغز و راستمغز بیاساس هستند:
«۹۹٪ این صحبتها چرند است. شما با تمام مغزتان فکر میکنید.»
با این حال، ادراک فضایی بینایی واقعاً بین نیمکرهها تقسیم شده است: نیمکره راست مغز آنچه را در سمت چپ میبینیم پردازش میکند، و بالعکس. این جداسازی حتی در سطوح بالای شناختی مثل توجه و حافظه کاری نیز ادامه دارد.
چرا مغز دید را تقسیم میکند؟
ظرفیت ادراک ما محدود است. اگر تمام توجه مغز بر یک سمت متمرکز شود، ممکن است تهدیدی را که از سمت دیگر میآید، نادیده بگیریم. تقسیم منابع بین دو سمت میدان دید، به کاهش این خطر کمک میکند.
چگونه مغز میدان دید را بین دو نیمکره تقسیم میکند؟
از دانشگاه تا واقعیت علمی
وقتی میلر دانشجو بود، یاد گرفت که اطلاعات بینایی تا رسیدن به قشر پیشپیشانی بهطور کامل بین دو نیمکره تقسیم شدهاند، و در آنجا دوباره یکپارچه میشوند. اما دو دهه پژوهش، از جمله مطالعات خود میلر و اسکات برینکت، تصویر پیچیدهتری را ارائه میدهد.
فعالیت مغزی در قشر پیشپیشانی
حتی در قشر پیشپیشانی، فعالیت عصبی تمایل زیادی به نیمکره مخالف محل قرارگیری شیء دارد. این نشان میدهد که نیمکرهها تا حدود زیادی مستقل از هم کار میکنند، حتی در عملکردهایی مانند توجه و حافظه کاری.
مزیت دوطرفه یا «برتری دوجانبه»
یادگیری بهتر با نمایش دوجانبه
تحقیقات نشان دادهاند که انسانها و حیوانات در یادآوری بهتر عمل میکنند، زمانی که اشیاء در هر دو سمت میدان دید آنها ظاهر شوند، نه اینکه همه در یک سمت باشند. این پدیده به نام برتری دوجانبه شناخته میشود.
محدودیتهای برتری دوجانبه
با وجود مزایای آن، این مزیت نیز محدود است. افراد همچنان در ردیابی چندین شیء بهصورت همزمان ضعیفتر از زمانی هستند که فقط یک شیء را دنبال میکنند، حتی اگر این اشیاء در دو طرف مختلف میدان دید قرار داشته باشند.
چه اطلاعاتی بین نیمکرهها به اشتراک گذاشته میشود؟
تفکیک اطلاعات مکانی از ویژگیهای بصری
تقسیم وظایف مغز فقط درباره اطلاعات فضایی (مکان اشیاء) است. اطلاعات دیگر مانند رنگ یا شکل، در هر دو نیمکره پردازش میشود. این تفکیک انتخابی، به مغز کمک میکند تا ظرفیت محدود خود را برای آگاهی فضایی بهینه سازد، بدون اینکه توانایی شناخت اشیاء کاهش یابد.
تفاوتهای فردی
برخی افراد توانایی متفاوتی در ادراک بصری در میدان دید خود دارند. برای بررسی این موضوع، میلر استارتآپی به نام SplitSage تأسیس کرده که به افراد کمک میکند عملکرد خود را در وظایف دیداری بهینه کنند.
چگونه مغز فاصله بین دو نیمکره را پر میکند؟
تجربه دیداری بیوقفه
وقتی پرندهای از چپ به راست پرواز میکند، چرا تصویر آن برای ما پیوسته باقی میماند؟ پاسخ در فعالیت عصبی پیشبینیکننده نهفته است.
انتقال نرم بین نیمکرهها
وقتی شیء به خط میانی میدان دید نزدیک میشود، نیمکرهای که قرار است آن را دریافت کند، پیش از رسیدن شیء فعالتر میشود. همزمان، نیمکرهای که شیء را ترک میکند، برای مدتی فعال باقی میماند. این انتقال نرم شبیه به تعویض بیوقفه برجهای مخابراتی برای تماسهای تلفنی همراه است.
هزینه عملکردی این انتقال
اگرچه این سیستم مؤثر عمل میکند، اما یک هزینه کوچک در عملکرد مغز در هنگام «تحویل» شیء بین دو نیمکره وجود دارد که قابل اندازهگیری است.
نقش تقسیم مغز در اختلالات عصبی
اهمیت هماهنگی بین نیمکرهها
توانایی مغز در همزمانسازی نیمکرهها حیاتی است. اختلال در این هماهنگی با بیماریهایی نظیر آلزایمر، اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال وسواس فکری-عملی و اختلال طیف اوتیسم مرتبط است.
امید به درمانهای نوین
درک بهتر نحوه تعامل بین نیمکرهها، میتواند مسیر توسعه درمانهای جدید در سطح شبکههای مغزی را هموار سازد. شناخت پایهای از پردازشهای بیننیمکرهای، در ترکیب با مداخلات پزشکی، امیدی برای بیماران فراهم میآورد.
نتیجهگیری: یک تصویر واحد از دو نیمکره
تقسیم ادراک فضایی بین دو نیمکره مغز، راهحلی هوشمندانه برای مقابله با محدودیتهای ظرفیت ادراکی است. با مدیریت مستقل هر نیمه از میدان دید، مغز آگاهی ما را به حداکثر میرساند و نقاط کور را به حداقل میرساند.
سیستم پیشبینی و تحویل نرم مغز، به ما این امکان را میدهد که جهان را به صورت یکپارچه و بدون وقفه تجربه کنیم. درحالیکه افسانههای فرهنگی درباره افراد چپمغز یا راستمغز سادهانگارانه هستند، واقعیت تقسیم و همکاری بین نیمکرهها بسیار پیچیدهتر و جذابتر است – و برای علم اعصاب و سلامت انسان اهمیت بالایی دارد.
این مطالعه در نشریه Neuropsychologia منتشر شده است.