زمانی که فردی رنج و درد احساسی شدید را تجربه میکند، سخت است که بخواهیم او را تسلی دهیم. شاید بهتر است بگوییم بعضی از ما اصلا تسلی دادن را بلد نیستیم!
برای این کارلازم است که ابتدا خودتان آرام باشید. فرقی ندارد فرد تازه خبر فوت کسی را شنیده، اتفاق بدی برایش افتاده و یا از یک رابطه احساسی عمیق بیرون آمده، برای تسلی دادن یک فرد چند قدم اساسی وجود دارد که در هر شرایطی کارآمد است.
زمانی که فرد ناراحت است، حرفهای درستی بزنید
۱- به فرد بگویید که به درد او اهمیت میدهید. زمانی که فرد از لحاظ احساسی رنج میکشد، هیچ حرف “مناسبی” وجود ندارد که بخواهید به او بگویید، بخصوص اگر دلیل ناراحتی او کاملا منطقی است. کلمات، لحن و رفتارتان را طوری انتخاب کنید که به فرد نشان دهد شما به این مسئله اهمیت میدهید. سادهترین راه برای انجام این کار این است که تا جایی که میتوانید نرمال برخورد کنید. سپس تنها کلماتی را به زبان بیاورید که نشان دهنده همدردی شما باشند، قضاوت نکنید، صبور باشید و پذیرنده. این کار در اکثر مواقع ساده است. جملههایی به زبان بیاورید که فرد را به حرف زدن و بروز دادن احساساتش تشویق کند.
۲- از امید دادنهای الکی پرهیز کنید. سپس زمانی فرا میرسد که نوبت به گفتن جملات امید دهنده است. زمانی که فردی به شدت افسرده است یا غم زیادی را تجربه می کند، هر گونه جمله امیدوار کنندهای ممکن است به نظرش بیمعنی و غیر واقعی بیاید. و یا بدتر از آن، ممکن است این امید دادنها به نظر فرد دروغین آید و او را به خاطر اینکه شما شرایط پیش آمده را بیاهمیت شمرده اید، عصبانی کند.
۳- شرایط را درک کنید. بسته به اینکه چه عاملی باعث ناراحتی فرد شده، باید از گفتن جملاتی به غیر از جملات همدلانه پرهیز کنید. چیزهایی مثل: “این خواست خدا بوده” فرد را عصبانی خواهد کرد و کمکی به برطرف شدن غم او نمیکند.
هر چه میخواهید بگویید اما مواظب باشید جملاتتان حاکی از کوچک و بیاهمیت شمردن دلیل ناراحتی فرد نباشد.
۴- شرایطی را برای فرد فراهم کنید که بتواند حرف بزند و احساساتش را بروز دهد. بعد از مدتی فرد باید درباره احساساتی که دارد حرف بزند. شاید لازم باشد شما او را به این کار تشویق کنید. با جملاتی مثل: “میدانم ممکن است صحبت کردن راجع به این قضیه برایت دردآور باشد، اما باید با من احساس راحتی کنی و راجع به آن حرف بزنی. الان یا هر وقت که آماده بودی”.
۵- همواره هوای فرد را داشته باشید. معمولا زمانی که فردی یک حادثه را تجربه میکند، بلافاصله توجه و کمکهای زیادی دریافت میکند. اما بعد از چند وقت این توجهات کم کم کمتر میشوند تا جایی که فرد به طور کامل از ذهن اطرافیان فراموش میشود. در این موقعیت است که شما باید بیشتر حواستان به فرد باشد. مثلا از او بپرسید میتوانید چند هفته دیگر با او تماس بگیرید تا حالش را بپرسید. متوجه باشید که ممکن است فرد نخواهد با شما راجع به این قضیه حرف بزند و بخواهد تنها باشد، به این خواسته او احترام بگذارید.
در شرایط سخت از فرد حمایت کنید
۱- برای قدم بعدی عجله نکنید. کسی که شدیدا ناراحت است ممکن است مدت زیادی با خودش درگیر باشد و نداند چه طور رفتار کند. این نشانه آسیب پذیری فرد است و پاسخی کاملا طبیعی در برابر استرس زیاد است. ممکن است فرد حتی نخواهد راجع به اتفاقی که افتاده صحبت کند، شما هم نباید او را مجبور به این کار کنید مگر آنکه امنیت یا سلامت شخص دیگری در گرو آن باشد.
۲- تماستان را حفظ کنید. خیلی پیگیر و بیوقفه با فرد ارتباط نداشته باشید اما کاری کنید که او بداند هر زمان که به شما نیاز داشته باشد در دسترس هستید، به فکر او هستید و سلامتش برای شما مهم است. اگر مدت زیادی گذشت و پیغامی از فرد دریافت نکردید، با او تماس بگیرید و یا پیامی برایش بفرستید.
۳- سکوت فرد را بپذیرید. اگر به نظر میرسد فرد میخواهد شما کنارش باشید اما خیلی صحبت نمیکند، به سکوتش احترام بگذارید. اجازه ندهید استرس خودتان باعث شود بیوقفه صحبت کنید و سعی در پر کردن سکوت داشته باشید. به خودتان یادآوری کنید که شاید فرد تنها همراهیتان را میخواهد.
۴- در برآوردن نیازهای اساسی فرد به او کمک کنید. خیلی از افراد بعد از یک شوک احساسی دچار افسردگی میشوند و از لحاظ جسمی خستگی زیادی را احساس میکنند و در نتیجه بیشتر از حالت عادی میخوابند و در انجام کارهای روزانهشان با مشکل مواجه میشوند. در کارهای روزانه فرد، مثلا شستن ظرفها یا لباسهایش، به او کمک کنید. البته تمام کارهای او را بر عهده نگیرید چون ممکن است فرد احساس کند دارید به او ترحم میکنید.
۵- به آنها کمک کنید تا از قضیه عبور کنند. زمانی که فرد آماده به نظر میرسد از او بپرسید برنامهاش برای فراموش کردن قضیه چیست. تعجب نکنید اگر فرد نظری نداشته باشد و یا اصلا نخواهد راجع به آن حرف بزند. قبل از اینکه صحبت را شروع کنید چند پیشنهاد آماده کنید. سعی کنید ایدههاتان را تنها در غالب پیشنهاد ارائه دهید و بیشتر از اینکه شما حرف بزنید گوش دهید. بر اساس سلیقه فرد به او پیشنهاد دهید.
دلداری دادن به یک فرد غریبه
۱- با نزدیک شدن به فرد شرایط را ارزیابی کنید. زمانی که نمیدایند چرا یک فرد غریبه ناراحت است، اول از همه مطمئن شوید که کسی در خطر نیست. سپس فرد را آرام کنید. بهترین راه برای مطلع شدن از قضیه آن است که از فرد بپرسید چه اتفاقی افتاده.
۲- به آنها پیشنهاد کمک دهید. به سمت فرد بروید و به او بفهمانید که قصد کمک دارید. اگر فرد را نمیشناسید ابتدا با معرفی خودتان شروع کنید. اسمتان را بگویید و بگویید که میخواهید به او کمک کنید. اگر فرد پاسخی نداد دوباره بپرسید که آیا میتوانید به او ملحق شوید و همین کار را هم بکنید. در حالی که کنار او مینشینید بگویید: “میخواهم مدتی پیشت بشینم اگه از نظر تو اشکالی نداره”. از گفتن جملههای امید دهنده خودداری کنید.
۳- از فرد بپرسید چه طور میتوانید به او کمک کنید. سوالهای ساده بپرسید و سعی کنید بفهمید چه اتفاقی افتاده است. ببینید آیا فرد، قبل از اینکه به کمک روحی نیاز داشته باشد، به کمک جسمی نیاز دارد. متوجه باشید که امکانش هست که شما نتوانید کمکی به فرد بکنید. پس توجهتان را بر آرام کردن فرد و کمکهایی که در آینده نیاز خواهد داشت بگذارید.
۴- گوش دهید، گوش دهید و گوش دهید. گوش دادن دقیق به حرفهای کسی که ناراحت است صبر و ملاحظه میطلبد. ممکن است برقراری تماس چشمی طولانی کار درستی نباشد چرا که شاید فرد آسیب پذیر و خجالت زده باشد. آرام کنار فرد بنشینید و مطمئن شوید زبان بدنتان آرامش دهنده است و به اطراف وول نمیخورید.
۵- آرام بمانید. فردی که ناراحتیهای شدید احساسی را تحمل میکند ممکن است بدنش دچار تغییرات شیمیایی جسمی هم بشود که باعث شود فرد خشمگین باشد و دعوا کند. به غیر از ناراحت بودن و افسردگی زیاد فرد ممکن است بد خلق شود، زود از کوره در برود و سردرگم باشد.
۶- با احتیاط از شوخ طبعی استفاده کنید. اگرچه شوخ طبعی باعث میشود افراد بهتر با هم صمیمی شوند و ارتباط بگیرند، ممکن است استفاده از این حس زمانی که فرد خیلی ناراحت است کار درستی نباشد. صبر کنید تا فرد خود به شما نشان دهد که آماده شوخی کردن است. مثلا اگر او شروع به شوخی کردن و جوک ساختن راجع به شرایطش کرد، با او همراه شوید و به شوخیهایش بخندید.
۷- تا زمانی که فرد آرام شود با او بمانید. اگر فرد درد جسمی یا شرایطی از این قبیل ندارد، دیر یا زود آرام میشود. مثلا اگر به فرد خبر بدی داده شده یا شاهد صحنهای دلخراش بوده، از لحاظ احساسی آسیب دیده است اما نیازی به مراقبت پزشکی ندارد. در این شرایط با فرد بمانید و او را همراهی کنید تا زمانی که او شروع به صحبت کردن کند و با شما درد دل کند.