شاید شما هم از اینکه بین خود و همسرتان احساس تنش بوجود بیاید، متنفر هستید. شاید شما مشاجره میکنید یا اصلا حرفی نمیزنید و یک خاموشی بین خود و همسرتان ایجاد میکنید. البته، همه زوجها این تنشها را تجربه میکنند. اما اگر اوضاع بدتر شود چه؟
مهمترین قدم در حل مشکلات روابط این است که در درجه اول قبول کنیم که مشکلاتی در رابطه بوجود آمده است و قبل از تلاش برای اصلاح آن، برخی از دیدگاهها را بدست آوریم. ایده این است که اگر بتوانید از شیوه عاطفی خود برای دیدن چیزها گام بردارید و مسائل را بیشتر شبیه به یک هدف ببینید و به آنها اهمیت دهید، شما میتوانید مسیری را برای ارتباط سالمتر و شادتر ایجاد کنید.
“لزلی بکر” درمانگر زوجین در ایالت متحده آمریکا میگوید: به عنوان بخشی از درمان زوجین، من اغلب با پرسیدن چهار سوال، زوجین را راهنمایی میکنم. من از آنها میخواهم بدون صحبت کردن با یکدیگر به این سوالات در خانه پاسخ دهند. سپس از آنها میخواهم که جوابهایشان را با یکدیگر و با من در میان بگذارند. همانطور که داریم در مورد جوابها صحبت میکنیم، من درک بهتری از کشمکشها و رابطهای که آنها ترجیح میدهند را بدست میآورم.
شما میتوانید این تمرین را در خانه با کمک شریکتان برای پاسخ به این سوالات مشابه انجام دهید. جواب خود را در میان نگذارید تا زمانی که تمام سوالات را تمام کرده باشید. سپس، یک زمان آرام و خوب را برای صحبت کردن در مورد جوابها انتخاب کنید و واقعا سعی کنید تا افکار، احساسات و دیدگاههای همدیگر را درک کنید.
سوال اول
چه اتفاقی در رابطه شما بوجود آمده است که احساس میکنید مشکل ساز شده است؟ درحالی که ممکن است تفاوتهایی بین شما وجود داشته باشد که باعث تنش شده است، شما همچنین ممکن است این تفاوتها را بپذیرید. در پاسخ به این سوال، تنها محدوده اختلافات را توضیح نمیدهیم بلکه آن اختلافهایی را توضیح میدهیم که فکر میکنیم خوب یا قابل قبول نباشد. این چیزی است که میتواند در طول زمان تغییر کند. برای مثال، استیون همیشه بیشتر از هانا با بیرون رفتن موافق بود. او حتی فکر میکرد که آنها تعادل خوبی برای یکدیگر هستند. با اینحال هانا به طور فزایندهای خودش و “در خانه ماندن همسرش” را از هم جدا کرد. حال استیون نسبت به این قضیه بی میل است.
سوال دوم
این مشکلات چگونه بر روی شما تاثیر گذاشته است؟ این مشکلات به شما چه احساسی را میدهد و چگونه بر تفکرات شما درباره خود و شریکتان تاثیر میگذارد و چه رفتاری نشان میدهید؟ به عنوان مثال، شما ممکن است خیلی نا امید باشید که اغلب به راحتی به شریک زندگیتان ضربه بزنید.
سوال سوم
چگونه هر یک از شما در حل مشکلات مشارکت کرده است؟ این سوال دو قسمت دارد.
- مشارکت شما چیست؟
- مشارکت همسر شما چیست؟
رفتارهای خاص همدیگر را به هم گوشزد کنید نه شخصیت همدیگر را. اگر شما بگویید از اینکه همسرتان لباسهایش را همه جا ول میکند متنفر هستید، یک راه حل مثبت احتمالی برای او وجود دارد تا لباسهایش را سر جای خود بگذارد. اما در مورد رفتارهای ناخوشایند او صحبت کنید نه خود او. برعکس اگر شما بگویید که او یک آدم کثیف و نامرتب است که اهمیت نمیدهد شما در اصل به شخصیت او توهین کرده اید و ممکن است دیگر مکالمه و گفتن راه حل مشکلات ادامه دار و کارساز نباشد.
سوال چهارم
برای درست کردن مشکلات چه کارهایی را انجام دادهاید؟ و هر کدام از کارهای شما در چه روشهایی موفقیت آمیز بوده است؟
سوال پنجم
چگونه خواهید فهمید که چه هنگام رابطه شما طوری شده است که انتظارش را داشتید؟ برای مثال: در کدام روشها روابط بین شما تفاوت خواهد کرد؟
همانطور که شما در مورد این سوالات بحث میکنید، نحوه صحبت کردن با همدیگر بسیار پر اهمیت است. برای کمک به این موضوع شاید بخواهید ۴ Ways to Improve Your Communication (چهار روش برای بهبود ارتباطات) و How to Better Understand Your Partner (چگونه شریک خود را بهتر درک کنیم) را بخوانید. همچنین، اگر تنش در حدی بالا گرفت که شما نتوانستید مکالمه مثبتی داشته باشید یا خودتان را برای تجربیات همدیگر باز کنید، بهتر است نزد یک درمانگر زوج بروید. اما با برقراری ارتباط به صورت آشکارا و بی پردهتر، صادقانه و با میل واقعی برای ایجاد رابطه بهتر، پاسخ دادن به این سؤالات میتواند به شما کمک کند تا در کنار هم به آیندهای بهتر دست پیدا کنید.